Quantcast
Channel: انجمن تفریحی تک دختر - سرگرمی، تصاویر، عکس مذهبی، عکس های تک دختر، اس ام اس، اصن یه وضی، تفریحی، ترول، تصاویر جالب، کاریکاتور طنز، منطقه آزاد، شعر، داستان كوتاه، مطلب جدید، موبايلستان، نرم افزار، بازي های اندروید، طنز، بازی، معرفی بازی، دانلود بازی، کلیپ، مذهبی، نرم افزار، ورزشي، خاطرات خوشمزه، فرهنگی-هنری، معرفی نرم افزار، دانلود نرم افزار، بازی آنلاین، ♥♥تالار رسمی هواداران استقلال!♥♥، داستان، تاریخ ایران و جهان، حاشیه های سینما، مجله خبری، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژی، حوادث، ورزشی، سایر، اطلاعات عمومی، فیلم ها و سریال ها، سینما و تلویزیون، فال و طالع بینی، عکس بازیگران، بیوگرافی بازیگران، عاشقانه، عکس های عاشقانه، جملات عاشقانه، اس ام اس های عاشقانه، اشعار عاشقانه، بيوگرافي ورزشكاران، عكس ورزشكاران، صحنه هاي ورزشي، خانه داری و دکوراسیون، آموزش اشپزي، ترفند هاي خانه داري، مد و زيبايي، مدل لباس، مدل مو، شيك پوش بودن در عين با حجاب بودن، حیوانات خانگی، تصاویر طبیعت
Viewing all 13198 articles
Browse latest View live

گرگ ..

$
0
0
یک روز یک مرد روستایی یک کوله بار روی خرش گذاشت و خودش هم سوار شد تا به شهر برود. خر پیر و ناتوان بود و راه دور و ناهموار بود و در صحرا پای خر به سوراخی رفت و به زمین غلطید. بعد از اینکه روستایی به زور خر را از زمین بلند کرد معلوم شد پای خر شکسته و دیگر نمی تواند راه برود. روستایی کوله بار را به دوش گرفت و خر پا شکسته را در بیابان ول کرد و رفت. خر بدبخت در صحرا مانده بود و با خود فکر می کرد که «یک عمر برای این بی انصاف ها بار کشیدم و حالا که پیر و دردمند شده ام مرا به گرگ بیابان می سپارند و می روند.»
خر با حسرت به هر طرف نگاه می کرد و یک وقت دید که راستی راستی از دور یک گرگ را می‌بیند. گرگ درنده همین که خر را در صحرا افتاده دید خوشحال شد و فریادی از شادی کشید و شروع کرد به پیش آمدن تا خر را از هم بدرد و بخورد. 
خر فکر کرد: «اگر می‌توانستم راه بروم، دست و پایی می‌کردم و کوششی به کار می‌بردم و شاید زورم به گرگ می‌رسید. ولی حالا هم نباید ناامید باشم و تسلیم گرگ شوم. پای شکسته مهم نیست. تا وقتی مغز کار می‌کند برای هر گرفتاری چاره‌ای پیدا می‌شود.»
نقشه ای کشید، به زحمت از جای خود برخاست و ایستاد اما نمی‌توانست قدم از قدم بردارد. همین که گرگ به او نزدیک شد خر گفت: «ای سالار درندگان، سلام.» 
گرگ از رفتار خر تعجب کرد و گفت: «سلام، چرا اینجا خوابیده بودی؟»
خر گفت: «نخوابیده بودم بلکه افتاده بودم، بیمارم و دردمندم و حالا هم نمی‌توانم از جایم تکان بخورم. این را می‌گویم که بدانی هیچ کاری از دستم بر نمی‌آید، نه فرار، نه دعوا، و درست و حسابی در اختیار تو هستم ولی پیش از مرگم یک خواهش از تو دارم.» 
گرگ پرسید: «خواهش؟ چه خواهشی؟» 
خر گفت: «ببین ای گرگ عزیز، درست است که من خرم ولی خر هم تا جان دارد جانش شیرین است، همانطور که جان آدم برای خودش شیرین است. البته مرگ من خیلی نزدیک است و گوشت من هم قسمت تو است. می‌بینی که در این بیابان دیگر هیچ کس نیست. من هم راضی‌ام، نوش جانت و حلالت باشد. ولی خواهشم این است که کمی لطف و مرحمت داشته باشی و تا وقتی هوش و حواس من بجا هست و بیحال نشده‌ام در خوردن من عجله نکنی و بیخود و بی‌جهت گناه کشتن مرا به گردن نگیری، چرا که اکنون دست و پای من دارد می‌لرزد و زورکی خودم را نگاهداشته‌ام و تا چند لحظه دیگر خودم از دنیا می‌روم. در عوض من هم یک خوبی به تو می‌کنم و چیزی را که نمی‌دانی و خبر نداری به تو می‌دهم که با آن بتوانی صد تا خر دیگر هم بخری.» 
گرگ گفت: «خواهشت را قبول می‌کنم ولی آن چیزی که می‌گویی کجاست؟ خر را با پول می خرند نه با حرف.» 
خر گفت: «صحیح است، من هم طلای خالص به تو می دهم. خوب گوش کن، صاحب من یک شخص ثروتمند است و آنقدر طلا و نقره دارد که نپرس و چون من در نظرش خیلی عزیز بودم برای من بهترین زندگی را درست کرده بود. آخور مرا با سنگ مرمر ساخته بود، طویله ام را با آجر کاشی فرش می کرد، توبره‌ام را با ابریشم می‌بافت و پالان مرا از مخمل و حریر می‌دوخت و بجای کاه و جو همیشه نقل و نبات به من می‌داد. گوشت من هم خیلی شیرین است حالا می‌خوری و می‌بینی. آنوقت چون خیلی خاطرم عزیز بود همیشه نعل‌های دست و پای مرا هم از طلای خالص می‌ساخت و من امروز تنها و بی اجازه به گردش آمده بودم که حالم به هم خورد. حالا که گذشت ولی من خیلی خر ناز پرورده‌ای هستم و نعلهای دست و پای من از طلا است و تو که گرگ خوبی هستی می‌توانی این نعلها را از دست و پایم بکنی و با آن صد تا خر بخری. بیا نگاه کن ببین چه نعلهای پر قیمتی دارم!» 
همانطور که دیگران به طمع مال و منال گرفتار می‌شوند گرگ هم به طمع افتاد و رفت تا نعل خر را تماشا کند. اما همین که به پاهای خر نزدیک شد خر وقت را غنیمت شمرد و با همه زوری که داشت لگد محکمی به پوزه گرگ زد و دندانهایش را در دهانش ریخت و دستش را شکست. 
گرگ از ترس و از درد فریاد کشید و گفت: «عجب خری هستی!» 
خر گفت: «عجب که ندارد، ولی می‌بینی که هر دیوانه‌ای در کار خودش هوشیار است. تا تو باشی و دیگر هوس گوشت خر نکنی!» 
گرگ شکست خورده ناله کنان و لنگان لنگان از آنجا فرار کرد. در راه روباهی به او برخورد و با دیدن دست شل و پوزه خونین گرگ از او پرسید: «ای سرور عزیز، این چه حال است و دست و صورتت چه شده، شکارچی تیرانداز کجا بود؟» 
گرگ گفت: «شکارچی تیرانداز نبود، من این بلا را خودم بر سر خودم آوردم.» 
روباه گفت: «خودت؟ چطور؟ مگر چه کار کردی؟» 
گرگ گفت: «هیچی، آمدم شغلم را تغییر بدهم و اینطور شد. کار من سلاخی و قصابی بود، زرگری و آهنگری بلد نبودم ولی امروز رفتم نعلبندی کنم!»


چه چيز انسان را زيبا مي كند

$
0
0
اﺳﺘﺎﺩﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﭘﺮﺳﯿﺪ: «به نظر ﺷﻤﺎ ﭼﻪ ﭼﯿﺰ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺯﯾﺒﺎ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟»
ﻫﺮﯾﮏ ﺟﻮﺍﺑﯽ ﺩﺍﺩﻧﺪ؛ ﯾﮑﯽ ﮔﻔﺖ: «ﭼﺸﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭﺷﺖ.»
ﺩﻭﻣﯽ ﮔﻔﺖ: «ﻗﺪﯼ ﺑﻠﻨﺪ.»
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ: «ﭘﻮﺳﺖ ﺷﻔﺎﻑ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ!»
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺍﺳﺘﺎﺩ، دو کاسه کنار شاگردان گذاشت و گفت: «به اين دو کاسه نگاه کنيد. اولي از طلا درست شده است و درونش سم است و دومي کاسه‌اي تک دختري است و درونش آب گوارا است، شما از کدام کاسه می‌نوشید؟»
شاگردان جواب دادند: «از کاسه تک دختري.»
استاد گفت: «ﺯﻣﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺩﺭﻭﻥ کاسه‌ها ﺭﺍ در نظر گرفتید، ﻇﺎﻫﺮ آنها ﺑﺮﺍﯾﺘﺎﻥ ﺑﯽﺍﻫﻤﯿﺖ ﺷﺪ. آدمي هم همچون اين کاسه است. آنچه که آدمي را زيبا مي‌کند درونش و اخلاقش است. بايد سيرتمان را زيباکنيم نه صورتمان را.»


اسامي بانوان کاراته‌کار اعزامي به بازيهاي آسيايي

$
0
0
  مسئولان فدراسيون کاراته و کادر فني تيم هاي ملي بانوان پس از برگزاري نشست روزهاي شنبه و يکشنبه تصميم گرفتند که اوزان 50-،61-، 68- و 68+ کيلوگرم در بازيهاي آسيايي اينچئون کره جنوبي شرکت کنند.[عکس: 00944382.jpg]
 به گزارش "ورزش سه" و به نقل از سایت فدراسیون کاراته، طی برگزاری جلسه ای میان مسئولان فدراسیون کاراته و کادر فنی تیم ملی بانوان مقرر شد با توجه به ارزیابی و شناخت حریفان ایران در بازیهای آسیایی اینچئون کره جنوبی در سال 2014 و نیز شانس مدال آوری تیم بانوان در این پیکارها، کاراته کاهای اوزان 50-، 61-، 68- و 68+ کیلوگرم عازم این رقابتها شوند.

بر این اساس در وزن 50-کیلوگرم نسرین دوستی، در وزن 68-کیلوگرم، پگاه زنگنه و در وزن 68+ کیلوگرم حمیده عباسعلی نمایندگان ایران در بازیهای آسیایی خواهند بود.

ضمن اینکه با توجه به شایستگی فاطمه چالاکی و رزیتا علیپور کادر فنی تیم ملی تصمیم گرفت پس از شرکت در تورنمنت بین المللی ژاپن از میان این دو کاراته کا فردی که بهترین عملکرد را در این مسابقات داشته باشد به همراه 3 کاراته کای دیگر به عنوان مسافر بازیهای آسیایی اینچئون معرفی شود.


 

آخرین شرایط پیوستن اومانیا به پرسپولیس/ قرارداد 2 ساله بسته می شود

$
0
0
 مهدی خواجه‌وند می‌گوید باشگاه پرسپولیس از پولادی شکایتی نکرده استبه گزارش سرویس ورزشی جام نیوز، سخنگوی باشگاه پرسپولیس درباره آخرین شرایط پیوستن اومانیا به این تیم اظهار کرد: پاسخ تست پزشکی این بازیکن رسیده و از این نظر مشکلی وجود ندارد. بعد از ظهر امروز (یکشنبه) با حضور نمایندگان دو طرف قرارداد نهایی امضا می‌شود. طبق صحبت‌هایی که انجام شده قرار است قرارداد این بازیکن دو ساله باشد. او همچنین در مورد وضعیت مهرداد پولادی و این که باشگاه پرسپولیس از این بازیکن شکایت کرده است، گفت: ما شکایتی از این بازیکن نکرده‌ایم و موضع ما در قبال او همان چیزی است که قبلا هم گفته‌ایم. پولادی طبق قراردادی که ما داریم بازیکن ما محسوب می‌شود و دوست داریم که از او استفاده کنیم. خواجه‌وند گفت: پولادی باید به باشگاه بیاید و هر چه سریع‌تر تکلیف خود را مشخص کند. او یکی‌، دو بار با رحیمی و پنجعلی صحبت کرده است و اگر پیشنهادی هم داشته باشد باید با باشگاه در میان بگذارد و سپس دو طرف درباره آن تصمیم گیری کنند. سخنگوی باشگاه پرسپولیس همچنین از برگزاری نشست هیات مدیره این باشگاه در روز دوشنبه خبر داد.
 

لينكن ديوانه و احمق است

$
0
0
روزی ادوارد استانتون، وزیر جنگ دوران ریاست جمهوری آبراهام لینکلن، لینکلن را دیوانه و احمق خواند. استانتون در حقیقت از این مسئله عصبانی و غضب‌آلود بود که رئیس‌جمهور در کارهای مربوط به او دخالت کرده و برای جلب نظر یک سیاستمدار خودخواه و متکبر، دستور انتقال چند هنگ سرباز را صادر کرده است. استانتون نه تنها دستور لینکلن را عملی نکرد، بلکه قسم خورد که او حتماً دیوانه و احمق است. زیرا اگر دیوانه نبود، چنین دستوری صادر نمی‌کرد.
وقتی که خبر به گوش رئیس‌جمهور رسید، با متانت گفت: «اگر استانتون مرا دیوانه و احمق خطاب کرده، حتماً درست گفته و من باید احمق باشم، زیرا حرف‌های او تقریباً در همه موارد درست بوده است. باید همین حالا به نزد او بروم تا ببینم ماجرا چه بوده است؟»
سپس، لینکلن به ملاقات استانتون رفت. وزیر جنگ با دلیل و مدرک برایش توضیح داد که تصمیم او نادرست و اشتباه بوده و دستور غلطی صادر کرده است. لینکلن هم متقاعد شد و حکم خود را پس گرفت. لینکلن از انتقاداتی که بی‌غرض و فقط در جهت مساعدت و همکاری و با نیتی خالصانه اظهار می‌شد، استقبال کرده و آن را می‌پذیرفت.

 

مورينيو: اين فصل به همه بازيکنانم بازي مي‌د‌هم

$
0
0
  آقاي خاص مدعي است که برنامه‌ بازي‌هاي تيمش در فصل جديد آنقدر فشرده است که نتواند از يک ترکيب ارجح براي تمام بازي‌هايش استفاده کند.[عکس: 00944845.jpg]

ژوزه مورینیو در آستانه دیدار تیمش و برنلی در هفته نخست لیگ برتر انگلیس، خبر خوشی به بازیکنان خود داد. اینکه همه آنها هنوز می‌توانند به حضور در ترکیب اصلی تیم برای بازی‌‌های فصل جدید امیدوار باشند. مورینیو در بازار نقل‌وانتقالات تابستان امسال بازیکنانی مانند دیه‌گو کاستا، سسک فابرگاس، فلیپه لوئیز و دیدیه دروگبا را جذب کرده است اما او تأکید کرد که اضافه شدن این بازیکنان به جمع آبی‌پوشان لندن به منزله محروم شدن سایر بازیکنان از فرصت بازی نیست.
به نقل از تسنیم، مورینیو در گفت‌وگو با سایت رسمی باشگاه چلسی اظهار داشت: ما در طول فصل 60 بازی انجام می‌دهیم و در تمام این بازی‌های نمی‌توان از یک ترکیب یکسان استفاده کرد. در سه هفته اول لیگ، شما در هر هفته یک بازی دارید اما بعد از آن، زمانی که جام‌ها، لیگ قهرمانان اروپا و بازی‌های ملی شروع می‌شوند، راهی ندارید جز اینکه از سیستم چرخشی استفاده کنید و به بازیکنان خود استراحت بدهید.
مورینیو افزود: در تیم من همه بازیکنان فرصت بازی به دست خواهند آورد و هیچکس حس نخواهد کرد که بازیکن ترکیب اصلی است یا ذخیره. به عنوان مثال، در خط میانی ما جان اوبی میکل، نمانیا ماتیچ، رامیرز، فابرگاس و مارکو فن‌کیگل را داریم. پس همه فرصت بازی خواهند داشت و احساس مهم و مفید بودن می‌کنند.
تیم فوتبال چلسی فردا در اولین بازی خود در لیگ برتر انگلیس از ساعت 23:30 میهمان برنلی خواهد بود.

 

كدوم سفر..

$
0
0
کدوم سفر؟
یکی‌ از شرکت‌های هواپیمایی برای بازاریابی و فروش بلیطهای پرواز‌های مختلفش، تسهیلات خاصی‌ را برای مدیرانی که همسرانشان را همراه خودشان به سفر‌های هوائی آن شرکت می‌بردند در نظر می‌گیرد و علاوه بر آن ۵۰% تخفیف روی بلیط آنان ارائه می‌کند. بعد از مدتی‌ که می‌بینند این طرح با استقبال خیلی‌ زیادی مواجه شده و اکثر مدیران همسرانشان را در پرواز‌ها همراه خودشان می‌برند، با فرستادن نامه‌ای به همسران این افراد، نظرشان رو در مورد سفر‌ها جویا می‌شوند و پاسخی که از تمام این زنها دریافت می‌کنند همین دو کلمه بود: «کدوم سفر؟!»

داوران هفته چهارم لیگ برتر مشخص شدند

$
0
0
 
کمیته داوران فدراسیون فوتبال اسامی داوران قضاوت کننده در هفته چهارم لیگ برتر باشگاههای کشور (جام خلیج فارس) را اعلام کرد که بر این اساس، یداله جهانبازی و حسین زرگر به ترتیب دیدارهای تیم های استقلال و پرسپولیس را برابر حریفان قضاوت می کنند.به گزارش بولتن نیوز از سایت رسمی فدراسیون فوتبال، هفته چهارم لیگ برتر فوتبال در روزهای سه شنبه و چهارشنبه (28 و 29 مرداد) برگزار می شود.

*اسامی داوران لیگ برتر فوتبال در هفته چهارم از این قرار است:

سه شنبه 28 مرداد:

نفت تهران - سپاهان ساعت 18 (ورزشگاه تختی تهران)

محمدرضا اکبریان، مهدی عالیقدر، رسول ذورقی و جواد رحیم زاده – ناظر: مسعود عنایت.

گسترش فولاد تبریز - پیکان ساعت 18 (ورزشگاه اختصاصی گسترش تبریز)

موعود بنیادی فر، قهرمان نجفی، علی اکبر عظیم پور و حمید حاج ملک - ناظر: ابراهیم میرزابیگی.

صبای قم - نفت مسجدسلیمان ساعت 19:15 (ورزشگاه یادگار امام قم)

رضا کرمانشاهی، حسین طالقانی، آشور ماهانی و سعید رحیمی مقدم - ناظر: ابوطالب طاهریان.

ذوب آهن - راه آهن ساعت 19:10 (ورزشگاه فولادشهر اصفهان)

البرز حاجی پور، حمید غمزه، جلیل شعرانی و علی صفایی - ناظر: علی نقی مصطفی نژاد.

فولاد خوزستان - استقلال خوزستان ساعت 19:25 (ورزشگاه غدیر اهواز)

غلامرضا جباری، رحیم شاهین، حمید سبحانی و جواد شرفی - ناظر:عبود سنگاشکن.

پدیده مشهد - تراکتورسازی ساعت 17:30 (ورزشگاه ثامن مشهد)

پیام حیدری، مهدی الوندی، هادی طوسی و امید سعیدفر - ناظر: محمدعلی فروغی.

استقلال تهران - سایپا البرز ساعت 19:15 (ورزشگاه آزادی)

یدالله جهانبازی، محمدرضا منصوری، حسن یوسفی و رضا عادل -ناظر: مسعود فلاح.

چهارشنبه 29 مرداد:

ملوان - پرسپولیس ساعت 18 (ورزشگاه تختی انزلی)

حسین زرگر، رضا سخندان، محمدرضا ابوالفضلی و بابک وسیله - ناظر: بهرام مهرپیما.

مسعود شجاعی تیم جدیدش را انتخاب کرد

$
0
0
 خبرگزاری تسنیم: هافبک فصل گذشته لاس‌پالماس اعلام کرد به زودی تیم جدیدش را معرفی می‌کند.به گزارش خبرگزاری تسنیم، روزنامه اسپانیایی «Ara Balears» چاپ کاتالونیا روز گذشته (شنبه) اعلام کرد، مسعود شجاعی، هافبک تیم ملی فوتبال کشورمان در فهرست خرید تیم دسته دومی مایورکا اسپانیا قرار دارد و حالا خود این بازیکن عنوان کرده تیم بعدی‌اش را انتخاب کرده است.شجاعی که در انتهای فصل گذشته قرارداد یک ساله‌اش با لاس‌پالماس به پایان رسید با اشاره به اینکه تیم جدیدش را انتخاب کرده با انتشار پیامی در صفحه شخصی خود نوشت: به زودی تیم جدیدم را به شما اعلام خواهم کرد.هافبک 30 ساله تیم ملی کشورمان که پیشنهاداتی از دیگر لیگ‌های اروپایی داشت پیش از این بارها اعلام کرده بود که قصد دارد فوتبالش را در اسپانیا ادامه دهد. قرارداد شجاعی 30 ژوئن 2014 با لاس‌پالماس به پایان رسید و او حالا به عنوان بازیکن آزاد می‌تواند به هر باشگاهی که می‌خواهد ملحق شود.شجاعی تابستان گذشته پس از شش سال حضور در اوساسونا و بازی در لالیگا به تیم دسته دومی لاس‌پالماس ملحق شد و در 24 بازی که در رقابت‌های مختلف برای زردپوشان جزایر قناری به میدان رفت، شش گل به ثمر رساند.

در اين دنيا...

$
0
0
همین چند روز پیش، پرستار بچه‌‌‌هایم را به اتاقم دعوت کردم تا با او تسویه حساب کنم. به او گفتم: «بنشینید، می‌‌‌‌دانم که دست و بالتان خالی است امّا رودربایستی دارید و آن را به زبان نمی‌‌‌آورید. ببینید، ما توافق کردیم که ماهی سی‌‌‌ روبل به شما بدهم، این طور نیست؟»
گفت: «چهل روبل.»
گفتم: «نه من یادداشت کرده‌‌‌‌ام، من همیشه به پرستار بچه‌‌هایم سی روبل می‌‌‌دهم. حالا به من توجه کنید. شما دو ماه برای من کار کردید.»
گفت: «دو ماه و پنج روز.»
گفتم: «دقیقاً دو ماه، من یادداشت کرده‌‌‌ام که می‌‌شود شصت روبل. البته باید نُه تا یکشنبه از آن کسر کرد. همان طور که می‌‌‌‌‌دانید یکشنبه‌‌‌ها مواظب بچه‌ها نبودید و برای قدم زدن بیرون می‌‌رفتید. سه تعطیلی.»
پرستار از خجالت سرخ شده بود و داشت با چین‌‌های لباسش بازی می‌‌‌کرد ولی صدایش در نمی‌‌‌آمد.
ادامه دادم: «سه تعطیلی، پس ما دوازده روبل را می‌‌‌گذاریم کنار. کولیا چهار روز مریض بود. آن روزها از او مراقبت نکردید و فقط مواظب وانیا بودید و دیگر این که سه روز هم شما دندان درد داشتید و همسرم به شما اجازه داد بعد از شام دور از بچه‌‌‌ها باشید. دوازده و هفت می‌‌شود نوزده. تفریق کنید. آن مرخصی‌‌‌ها؛ آهان، چهل و یک‌ ‌روبل، درسته؟»
چشم چپ پرستار قرمز و پر از اشک شده بود. چانه‌‌‌اش می‌‌لرزید. شروع کرد به سرفه کردن‌‌‌‌های عصبی. دماغش را پاک کرد و چیزی نگفت.
ادامه دادم: «و بعد، نزدیک سال نو شما یک فنجان و نعلبکی شکستید. دو روبل کسر کنید. فنجان قدیمی‌‌‌تر از این حرف‌‌‌ها بود، ارثیه بود، امّا کاری به این موضوع نداریم. قرار است به همه حساب‌‌‌‌ها رسیدگی کنیم. موارد دیگر: بخاطر بی‌‌‌‌مبالاتی شما کولیا از یک درخت بالا رفت و کتش را پاره کرد. 10 تا کسر کنید. همچنین بی‌‌‌‌توجهی‌تان باعث شد که کلفت خانه با کفش‌‌‌های وانیا فرار کند. شما می‌‌بایست چشم‌‌هایتان را خوب باز می‌‌‌‌کردید. برای این کار مواجب خوبی می‌‌‌گیرید. پس پنج تا دیگر کم می‌‌کنیم. در دهم ژانویه 10 روبل از من گرفتید.»
پرستار نجواکنان گفت: «من نگرفتم.»
گفتم: «امّا من یادداشت کرده‌‌‌ام. از چهل و یک، بیست و هفت تا برداریم، چهارده تا باقی می‌‌‌ماند. چشم‌‌‌هایش پر از اشک شده بود و بینی ظریف و زیبایش از عرق می‌‌‌درخشید. طفلک بیچاره!»
گفت: «من فقط مقدار کمی گرفتم.» در حالی که صدایش می‌‌‌لرزید ادامه داد: «من تنها سه روبل از همسرتان پول گرفتم! نه بیشتر.»
گفتم: «دیدی حالا چطور شد؟ من اصلاً آن را از قلم انداخته بودم. سه تا از چهارده تا به کنار، می‌‌‌کنه به عبارتی یازده تا، این هم پول شما سه‌‌‌تا، سه‌‌‌تا، سه‌‌‌تا . . . یکی و یکی.»
یازده روبل به او دادم با انگشتان لرزان آنرا گرفت و توی جیبش ریخت. به آهستگی گفت: «متشكّرم!»
جا خوردم، در حالی که سخت عصبانی شده بودم شروع کردم به قدم زدن در طول و عرض اتاق. پرسیدم: «چرا گفتی متشکرم؟»
گفت: «به خاطر پول.»
گفتم: «یعنی تو متوجه نشدی دارم سرت کلاه می‌‌گذارم؟ دارم پولت را می‌‌‌خورم؟ تنها چیزی که می‌‌‌توانی بگویی این است که متشكّرم؟»
گفت: «در جاهای دیگر همین مقدار را هم ندادند.»
گفتم: «آن‌‌ها به شما چیزی ندادند! خیلی خوب، تعجب هم ندارد. من داشتم به شما حقه می‌‌زدم، یک حقه‌‌‌ی کثیف. حالا من به شما هشتاد روبل می‌‌‌‌دهم. همه اش این جا توی پاکت برای شما مرتب چیده شده. ممکن است کسی این قدر نادان باشد؟ چرا اعتراض نکردید؟ چرا صدایتان در نیامد؟ ممکن است کسی توی دنیا این قدر ضعیف باشد؟»
لبخند تلخی به من زد که یعنی بله، ممکن است. بخاطر بازی بی‌‌رحمانه‌‌‌ای که با او کرده بودم عذر خواستم و هشتاد روبلی را که برایش خیلی غیرمنتظره بود، پرداختم.
برای بار دوّم چند مرتبه مثل همیشه با ترس گفت: «متشکرم!»
پس از رفتنش مبهوت ماندم و با خود فکر کردم: «در چنین دنیایی چقدر راحت می‌‌شود زورگو بود.»  
نویسنده: آنتوان چخوف

موضع جالب پرسپولیسی ها نسبت به محرومیت صادقیان

$
0
0
 پرسپولیسی‌ها با وجود آنکه آتش تندی داشتند و محرومیت پیام صادقیان را سنگین می‌دانستند، اما هنوز به رای کمیته انضباطی درباره این بازیکن اعتراضی نکرده‌اند!به گزارش سرویس ورزشی جام نیوز، محرومیت سه ماهه پیام صادقیان از سوی کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال و همچنین جرایم مالی تعیین شده برای این بازیکن و باشگاه پرسپولیس، علی دایی و سایر پرسپولیسی‌ها را به واکنش واداشت تا جایی که در رسانه‌های گوناگون مصرانه از سنگین بودن و سخت‌گیرانه بودن این حکم سخن می‌گفتند. محرومیت صادقیان اگرچه 20 مرداد به پرسپولیس ابلاغ شد اما چند روز قبل از آن اعلام شده بود و انتظار می‌رفت پرسپولیس بلافاصله اقدام به اعتراض و درخواست تجدیدنظر کند. بر همین اساس در این باره از علیرضا صالحی رییس کمیته استیناف وضعیت پرونده را جویا شدیم که او به ایسنا گفت: هیچ پرونده اعاده دادرسی و تجدیدنظر از سوی کمیته انضباطی درباره پرسپولیس بدست ما نرسیده است. حال نمی‌دانیم پرسپولیس هنوز اعتراض نکرده یا کمیته انضباطی پرونده را ارجاع نداده است. اما در شرایطی که طبق قانون یک هفته از زمان ابلاغ مهلت تعیین شده برای درخواست تجدیدنظر است و این مهلت برای پرسپولیس فردا (دوشنبه) به پایان می‌رسد، پرسپولیس با وجود واکنش‌هایی که داشت، تا به امروز هیچ اعتراضی به حکم کمیته انضباطی نکرده است. در هر حال شاید پرسپولیس می‌داند بخاطر سوابق صادقیان و عزمی که این روزها برای کاهش بی‌اخلاقی‌ها در فوتبال جزم شده، اعتراض به این رای چندان فایده‌ای نداشته باشد و تنها هزینه دادرسی را روی دست آنها می‌گذارد.

نظر پروین درمورد «مهدی نفر»

$
0
0
پیشکسوت فوتبال ایران گفت: مهدی نفر خبرنگاری شایسته و با اخلاق بود.به گزارش افکارنیوز،علی پروین در حاشیه مراسم خاکسپاری پیکر زنده‌یاد مهدی نفر اظهار داشت: بنده جز خوبی از مرحوم نفر چیزی ندیدم و این غم آنقدر سنگین بود که پس از شنیدن خبر درگذشت مرحوم نفر بارها اشک ریختم.

وی گفت: پس از مطلع شدن از درگذشت مرحوم مهدی نفر بیش از ۱۰ دقیقه گریه کردم، مرحوم نفر فردی بسیار خوب و ارزشمند بود.

پیشکسوت فوتبال ایران ضمن عرض تسلیت درگذشت مهدی نفر به خانواده وی و اصحاب رسانه خاطرنشان کرد: خانواده مرحوم نفر هر کاری که داشته باشند با کمال میل انجام می‌دهم.

وی با بیان اینکه حیف شد که زنده‌یاد مهدی نفر از بین ما رفت عنوان کرد: مهدی نفر خبرنگاری شایسته و با اخلاق بود.

پروین؛ خوشرویی، اخلاق حسنه و ... را از جمله ویژگی‌های بارز زنده‌یاد نفر برشمرد و تصریح کرد: مرحوم نفر انسان عجیبی بود فردی به آقایی آن ندیده‌ام.

* آخرین باری که صدای نفر را شنیدم

پیشکسوت فوتبال ایران با اشاره به تماس‌های زنده‌یاد مهدی نفر با وی عنوان کرد: مرحوم نفر هر روز تماس تلفنی با من داشت و حال و احوال می‌کرد، روز پنج‌شنبه ۲۳ مرداد ماه نیز با بنده تماس داشت و پس از حال و احوال در ارتباط با پرسپولیس سؤال کرد که بنده گفتم برای پرسپولیس آرزوی موفقیت دارم.

پروین بیان داشت: روز جمعه ساعت ۱۱ که تلفن همراهم را روشن کردم پیام درگذشت مرحوم نفر به من رسید موضوع را از فرستنده پیام پیگیری کردم که گفت؛ مرحوم نفر در یک حادثه رانندگی به رحمت خدا رفت، تلویزیون را روشن کردم دیدم آقای شفیع نیز درگذشت مهدی نفر را تسلیت گفت.

وی ادامه داد: می‌خواستم روی خط برنامه ورزش و مردم بیایم و این مصیبت را تسلیت بگویم که به دلیل ناراحتی از این غم نتوانستم روی خط این برنامه حضور پیدا کنم.

پیشکسوت فوتبال ایران در پایان از خداوند متعال برای خانواده، دوستان و همکاران زنده‌یاد مهدی نفر صبر مسئلت داشت.

این گزارش حاکی است مراسم خاکسپاری پیکر زنده‌یاد مهدی نفر با حضور جمع کثیری از پیشکسوتان، ورزشکاران و اصحاب رسانه در قطعه نام‌آوران بهشت‌زهرا برگزار و پس از تشییع باشکوه، خانواده و دوستان این خبرنگار فقید با اشک دیده با پیکر مهدی نفر وداع کرده و پیکر وی در منزل ابدی‌اش آرام گرفت.

 

داوید لوییز حرکت براندائو را محکوم کرد

$
0
0
 طرفداری- داوید لوییز ضربه سر براندائو روی بینی تیاگو موتا را غیرقابل پذیرش خوانده است.به گزارش SoccerWay، دیروز شنیده شد این مهاجم برزیلی بعد از برد 2 بر صفر PSG برابر باستیا، در تونل با ضربه سرش به بینی موتا، موجبات خونریزی آن را فراهم کرده است. ناصر الخلیفی به عنوان رئیس پاریسن ژرمن در خواست کرده براندائو به صورت مادام العمر از فوتبال محروم شود. داوید لوییز هم به عنوان هم تیمی موتا، به حمایت از او پرداخته است: "ما فوتبالیست ها برای نشان دادن الگوهای مناسب در داخل و خارج از زمین چمن، شغل بسیار خوبی داریم. فکر می کنم کودکان بسیاری در سراسر دنیا می خواهند جای ما باشند و در نتیجه از همه چیز خبر دارند. چنین حرکت هایی جزو فوتبال نیست و به هیچ وجه موافق آنها نیستم."برخی اوقات در زمین آسیب پذیرتر هستید و فحاشی هم وجود دارد، ولی چنین مسائلی در فوتبال رخ می دهد. با این حال وقتی خارج از زمین می ایستید تا حرکت زشتی انجام دهید، به نظرم قابل پذیرش نیست. این فوتبال نیست. برای همین این حرکت را محکوم می کنم، چون بعد از آنکه همه در دنیا از آن آگاه شدند، همان طور که گفتم، الگوی خوبی برای کودکان ایجاد نخواهد شد."

آمار تماشاچیان هفته سوم را بخوانید / مشکلی شبیه سری آ

$
0
0
[عکس: d7e1c07c-1b4e-44ed-bd18-8e0910d82889-cb-520x311.jpeg]حتی نمایش خوب تیم ملی در رقابت های جام جهانی و ایستادگی 91 دقیقه فوتبال ایران برابر آرژانتین هم نتوانست تماشاگرانی ایرانی را با حضور در استادیوم ها آشتی بدهد. لیگ کم گل چهاردهم، در شرایطی آغاز شده است که در کنار کیفیت بد چمن ها و جذابیت کم بازی ها، سکوهای خالی ورزشگاه هایش بدجوری توی ذوق می زنند.در هفته های میزبانی پرسپولیس و تراکتور، اوضاع کمی بهتر می شود اما حتی در این هفته ها نیز میانگین تماشاگران فوتبال ایران به میزان نگران کننده ای پایین است و شاید بهتر باشد هر چه زودتر و پیش از خالی شدن کامل استادیوم ها از تماشاگر، فکری برای بازگشت آن ها به ورزشگاه اندیشیده شود. مشکل این روزهای فوتبال ایران، در مقیاس کمتر در رقابت های سری آ ایتالیا نیز مشاهده می شود. آن ها بعد از بررسی های مکرر علل کاهش استقبال از بازی ها، به این نتیجه رسیده اند که فرسودگی استادیوم های شان دلیل اصلی این اتفاق است و تماشاگر حتی ممکن است به صورت ناخودآگاه حضور در چنین ورزشگاه هایی برای تشویق تیمش را در ذهن پس بزند. طبعا همه به خوبی می دانیم که ورزشگاه های ایرانی از حداقلی ترین امکانات برخوردار نیستند و این موضوع روی میزان استقبال از بازی ها تاثیر زیادی می گذارد. از سویی می توان به داستان بلیت الکترونیکی نیز اشاره کرد که هواداران تهران هنوز به آن خو نگرفته اند. وضعیت اقتصادی جامعه نیز در رقم خوردن چنین کاهشی بی تاثیر نبوده است.بر اساس آمارهای نسبتا خوش بینانه ورزشگاه ها، در هفته سوم لیگ برتر مجموعا حدود 50 هزار هوادار برای تشویق تیم های شان به ورزشگاه های ایرانی رفته اند. دیدار پرسپولیس و ذوب با 15 هزار و مسابقه ساپیا و گسترش با 226 نفر، پرتماشاگرترین و کم تماشاگرترین دیدارهای هفته بوده اند. میانگین حضور تماشاگر در هفته سوم لیگ برتر، 6 هزار نفر است که هرگز عدد خوبی به حساب نمی آید.

پیاده روی فراموش نشدنی

$
0
0
پیاده روی فراموش نشدنی
شانزده ساله بودم و با پدر و مادرم در مؤسسه ای که پدربزرگم در فاصلۀ هجده مایلی دِربِن، در افریقای جنوبی، در وسط تأسیسات تولید قند و شکر، تأسیس کرده بود زندگی می‌کردیم. ما آنقدر دور از شهر بودیم که هیچ همسایه‌ای نداشتیم و من و دو خواهرم همیشه منتظر فرصتی بودیم که برای دیدن دوستان یا رفتن به سینما به شهر برویم.
یک روز پدرم از من خواست او را با اتومبیل به شهر ببرم زیرا کنفرانس یک روزه‌ای قرار بود تشکیل شود و من هم فرصت را غنیمت دانستم. چون عازم شهر بودم، مادرم فهرستی از خوار و بار مورد نیاز را نوشت و به من داد و چون تمام روز را در شهر بودم، پدرم از من خواست که چند کار دیگر را هم انجام بدهم، از جمله بردن اتومبیل برای سرویس به تعمیرگاه.
وقتی پدرم را آن روز صبح پیاده کردم، گفت: «ساعت پنج همین جا منتظرت هستم که با هم به منزل برگردیم.»
بعد از آن که شتابان کارها را انجام دادم، مستقیماً به نزدیکترین سینما رفتم. آنقدر مجذوب بازی جان وین در دو نقش بودم که زمان را فراموش کردم.  ساعت پنج و نیم بود که یادم آمد. دوان دوان به تعمیرگاه رفتم و اتومبیل را گرفتم و شتابان به جایی رفتم که پدرم منتظر بود. وقتی رسیدم ساعت تقریباً شش شده بود. پدرم با نگرانی پرسید: «چرا دیر کردی؟»
آنقدر شرمنده بودم که نتوانستم بگویم مشغول تماشای فیلم وسترن جان وین بودم و گفتم: «اتومبیل حاضر نبود. مجبور شدم منتظر بمانم.»
ولی متوجه نبودم که پدرم قبلاً به تعمیرگاه زنگ زده بود. مچ مرا گرفت و گفت: «در روش من برای تربیت تو نقصی وجود داشته که به تو اعتماد به نفس لازم را نداده که به من راست بگویی. برای آن که بفهمم نقص کار کجا است و من کجا در تربیت تو اشتباه کرده‌ام، این هجده مایل را پیاده می‌روم که در این خصوص فکر کنم.»
پدرم با آن لباس و کفش مخصوص مهمانی، در میان تاریکی، در جاده‌های تیره و تار و بس ناهموار پیاده به راه افتاد. نمی‌توانستم او را تنها بگذارم. مدت پنج ساعت و نیم پشت سرش اتومبیل می‌راندم و پدرم را که به علت دروغ احمقانه‌ای که بر زبان رانده بودم غرق ناراحتی و اندوه بود نگاه می‌کردم. همان جا و همان وقت تصمیم گرفتم دیگر هرگز دروغ نگویم. اغلب دربارۀ آن واقعه فکر می‌کنم و از خودم می‌پرسم، اگر او مرا، به همان طریقی که ما فرزندانمان را تنبیه می‌کنیم، مجازات می‌کرد، آیا اصلاً درسم را خوب فرا می‌گرفتم؟ تصور نمی‌کنم. از آن مجازات متأثر می‌شدم اما به کارم ادامه می‌دادم. اما این عمل سادۀ عاری از خشونت آنقدر نیرومند بود که هنوز در ذهنم زنده است گویی همین دیروز رخ داده است. این است قوۀ عدم خشونت.

تمايل آلمان براي ميزباني جام ملت‌هاي اروپا

$
0
0
  رئيس سازمان ليگ فوتبال آلمان مايل است کشورش را کانديد برگزاري جام ملت‌هاي اروپا و المپيک تابستاني 2024 کند.[عکس: 00029522.jpg]به گزارش "ورزش سه"، تابستان اخیر میزبانی مسابقات جام جهانی فوتبال را کشور برزیل بر عهده داشت. دوسال دیگر نیز بازی‌های المپیک به میزبانی همین کشور برگزار خواهد شد.
روسیه هم که میزبان المپیک زمستانی امسال بود، جام جهانی فوتبال 2018 را برگزار خواهد کرد.
اکنون کریستیان زایفرت رئیس سازمان لیگ فوتبال آلمان مایل است کشورش را کاندید برگزاری جام ملت‌های اروپا و المپیک تابستانی 2024 کند. وی به "فرانکفورتر آلگماینه" گفت: "مقامات ورزش آلمان برای کسب میزبانی این دو رویداد بزرگ جهان تمام تلاش خود را خواهند کرد. 2024 می‌تواند فضای کشور آلمان را کاملا ورزشی کند. اتفاقی که تا دهه‌ها بعد تکرار نخواهد شد. در سال 2024 زیرساخت‌های استادیوم‌های ما که جام جهانی فوتبال در آنها برگزار شد 20ساله خواهند شد. این مناسبت می‌تواند ما را بر آن دارد که در این زمینه سرمایه‌گذاری کنیم. برا یک چنین هدفی همه کشور همراه و همدل می‌شوند. انگیزه بازیکنان جوان را هم در کسب قهرمانی در خانه خود، نباید دست کم گرفت."
آلمان برای مسب میزبانی جام ملت‌های اروپا شانس زیادی دارد، اما میزبان سال 2024 تا قبل از سال 2017 تعیین نخواهد شد.
 
 

تنهايي

$
0
0
عالمی دگر دارم در هوای تنهایی
بیگانه به لبخندم دل به کس نمی بندم
اشک دیده ای دارم آشنای تنهایی . . .

دكتر علي شريعتي

$
0
0
در نهان، به آنانی دل میبندیم که دوستمان ندارند
و در آشکارا
از آنانی که دوستمان دارند غافلیم
شاید این است دلیل تنهایی ما
 

کدوم بازیو بیشتر دوست داشتیدو بازی میکردین؟

$
0
0
تک دختر

 کدوم بازیو بیشتر دوست داشتیدو بازی میکردید؟
 

کدومش بیشتر فاز میده؟

$
0
0
 کدومش بیشتر فاز میده؟

1- یه شب با رفیقا دور هم بودن

2- سی دقیقه با عشقت باشی
 

 
Viewing all 13198 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>