از اون جایی که من نفر قبلی ندارم میخوام در مورد کریم بگم...
با دختری به اسم نگار ازدواج کرده،همین طور که داره قلیون میکشه به یکی از 5 قلو هاش میگه:زیور بابا یه لیوان آب بده.
زیور:زینب تو برو!
زینب:زهرههههههههههههههههههه!
زهره:زهرا بابا با توئه!
زهرا:زری اب واسه بابا!
زری:تو کتابم نوشته بابا آب داد نه زری آب داد
با دختری به اسم نگار ازدواج کرده،همین طور که داره قلیون میکشه به یکی از 5 قلو هاش میگه:زیور بابا یه لیوان آب بده.
زیور:زینب تو برو!
زینب:زهرههههههههههههههههههه!
زهره:زهرا بابا با توئه!
زهرا:زری اب واسه بابا!
زری:تو کتابم نوشته بابا آب داد نه زری آب داد