Quantcast
Channel: انجمن تفریحی تک دختر - سرگرمی، تصاویر، عکس مذهبی، عکس های تک دختر، اس ام اس، اصن یه وضی، تفریحی، ترول، تصاویر جالب، کاریکاتور طنز، منطقه آزاد، شعر، داستان كوتاه، مطلب جدید، موبايلستان، نرم افزار، بازي های اندروید، طنز، بازی، معرفی بازی، دانلود بازی، کلیپ، مذهبی، نرم افزار، ورزشي، خاطرات خوشمزه، فرهنگی-هنری، معرفی نرم افزار، دانلود نرم افزار، بازی آنلاین، ♥♥تالار رسمی هواداران استقلال!♥♥، داستان، تاریخ ایران و جهان، حاشیه های سینما، مجله خبری، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژی، حوادث، ورزشی، سایر، اطلاعات عمومی، فیلم ها و سریال ها، سینما و تلویزیون، فال و طالع بینی، عکس بازیگران، بیوگرافی بازیگران، عاشقانه، عکس های عاشقانه، جملات عاشقانه، اس ام اس های عاشقانه، اشعار عاشقانه، بيوگرافي ورزشكاران، عكس ورزشكاران، صحنه هاي ورزشي، خانه داری و دکوراسیون، آموزش اشپزي، ترفند هاي خانه داري، مد و زيبايي، مدل لباس، مدل مو، شيك پوش بودن در عين با حجاب بودن، حیوانات خانگی، تصاویر طبیعت
Viewing all 13198 articles
Browse latest View live

کوتاه کردن مو به خاطر حضور در جام جهانی +عکس

$
0
0
اخبار ورزشی -  کوتاه کردن مو به خاطر حضور در جام جهانی +عکس


 
تک دختر
 
به گزارش باشگاه خبرنگاران، در زمان مربيگری دانیل پاسارلا در تيم ملي آرژانتين بازيكنان با موي بلند،گوشواره و .... به تيم ملي دعوت نمي شدند. سرمربی آرژانتين اعلام کرد که تمام بازيکنان برای بازی کردن در تيم ملی بايد موهای خود را کوتاه کنند.

باتیستوتا برای حضور در جام جهانی 98 فرانسه مجبور شد موهای معروفش را كوتاه كند. جامی که باتیستوتا در آن خوش درخشید و موفق شد علاوه بر دومین هت‌تریک نام خود را درکنار گردمولر افسانه ای قرار بدهد و با زدن 5 گل پس از رونالدو در رده دوم بهترین گلزنان جام قرار بگیرد.

تقريبا تمام ستارگان آرژانتينی(حتی باتيستوتا) به خاطر حضور در جام جهانی از موهای بلند گذشتند، بجز يک نفر: "فرناندو ردوندو"؛ موهای بلند او آن زمان شهره آفاق بود، دليل او منطقی به نظر می رسید: « يک مربی نبايد در زندگی خصوصی بازيکنان دخالت کند.» و اعلام کرد تا مربی عوض نشود حاضر به بازی در تيم ملی نيست.

افسانه های هزار و دو شب!

$
0
0
 اخبار ورزشی - به بهانه قصه هایی که در شبکه های مجازی درباره باخت ایران ساخته شده
افسانه های هزار و دو شب!
انتشار خبری مثل این که همه چیز را به رازآلودگی بازی های سیاسی گره می زند دردناک نیست اما باور شدن آن از سوی عده ای که آن قدر تحصیلات و سواد دارند که با کامپیوتر کار کنند آزار دهنده استخیلی هادر آن سوی دریاها ایران و خاورمیانه را با افسانه های هزار و یک شب می شناسند؛ قصه های پیچ در پیچ شهرزاد قصه گو.

همه جای جهان قصه گویی و قصه مشتری دارد. در اینجا اما انگار قصه های هزار و یک شب بی توقف ادامه می یابند. چندان که در میان واکنش های مختلف به حذف ایران یکی هم قصه ای در فضای بی کران شبکه اجتماعی فیس بوک است. کاربری مضمون کوک کرده که ایران طبق یک دستور باید مقابل بوسنی شکست می خورد و صعود نمی کرد چون «بچه های بالا» این طور خواسته بودند. همان افسانه همیشگی: شادی خیابانی مردم دردسرساز است،شکست مصلحتی بخورید و ما را به دردسر نیندازید!

برای کشف شانه زدن این افسانه به حقیقت نیاز به هوشمندی خاصی نیست اما مثل افسانه «هخا» - اَبَرکاریکاتوری که قرار بود یک دفعه از فرق آسمان فرود بیاید وسط میدان آزادی و دلشدگان چشم به راهش را به آرزو برساند - مشتری ها و هم دلانی پیدا کرده است که با ایمان می گویند حقیقت دارد و دلیل عدم صعود تیم ملی همین است!
 
این افسانه را برای شکست ایران مقابل قطر در مقدماتی جام جهنی 2002 هم ساخته بودند. همان بازی مرموز که هنوز بازیکنان آن دوره حرف های متناقضی در خصوص آن می زنند.

جام جهانی 2014 بیش از هر رویداد ورزشی دست کم در ایران با شبکه های اجتماعی دم خور بوده است. همین فرصت انتشار عکس ها، واکنش های هم دلانه یا تحقیرآمیز از سوی کسانی که سابقه و تخصصی در کار خبرآفرینی ندارند از جاذبه ها و البته آفات این جام شده است. 

کسانی با جعل خبر و ساختن صفحات غیر واقعی در شبکه های اجتماعی از زبان بازیکنان برای حواریون سخنرانی می کنند و مخاطبین را «سرکار» می گذارند و لابد در اندرونی شان ریز ریز می خندند.

عده ای هم بغض شان از مسائل دیگر را به شکل چماقی بر فرق بازیکنان حواله می کنند. شوخی ، مضحکه و دست انداختن خلایق هم یکی از تفریحات سالم! در چنین فضایی به شمار می رود.

شبکه های مجازی به شکل سفره هایی در آمده اند که هر روز بر پهنای آنها افزوده می شود، خوراکی های متنوع خوشمزه و آلوده روی آن قرار می گیرد و هجوم آورندگان را مشعوف یا مسموم می کنند.
 
انتشار خبری مثل این که همه چیز را به رازآلودگی بازی های سیاسی گره می زند و مخاطب را تا سر حد ابلهانه ای به زیر می کشد دردناک نیست، تازگی هم ندارد و همیشه کسانی به این شیوه ها دست می زنند اما باور شدن آن از سوی عده ای که آن قدر تحصیلات و سواد دارند که با کامپیوتر کار کنند آزار دهنده است.
 
تیم ملی در یک بازی نه چندان درخشان مقابل تیم خوب بوسنی شکست خورد. به همین سادگی! هیچ ربطی به دستور بچه های بالا ندارد.
 
بگذارید افسانه های هزار و یک شب تمام شود و بر آن اضافه نکنیم. مثل خلایق دیگر کمی هم با واقعیات زندگی کنیم. اتفاقی نمی افتد!  

ستارگان نوظهور مرحله گروهی جام جهانی 2014

$
0
0
 اخبار ورزشی - ستارگان نوظهور مرحله گروهی جام جهانی 2014

بازیکنان مستعدی در مرحله گروهی جام جهانی 2014 ظهور کردند که در کنار نخبگان همیشگی فوتبال حرفی برای گفتن دارند.به گزارش سایت گل، نظم کهن قطعا درجام جهانی 2014 سرنگون شد. اسپانیا به همراه دیگر همتایان برجسته اروپایی اش نظیر انگلستان، ایتالیا وپرتغال همگی بعد از مرحله گروهی در راه بازگشت به خانه هایشان هستند.

مرحله آغازین این مسابقات با فوتبال تهاجمی مثبت با تاکید بر شناخت نقاط قوت دیگر تیم ها شناخته شده است. همانطور که ژاوی ، وین رونی ، ماریو بالوتلی و کریستیانو رونالدو موفق به نشان دادن چهره درخشانی از خود نشدند، اما نسل جدیدی از بازیکنان تاثیرگذار به جهانیان معرفی شد.

در حالی که نام هایی مانند لیونل مسی و توماس مولر بارها شنیده شد ، فضا برای حضور برخی بازیکنان کمتر معروف به کانون توجه ها نیز باز شد.

**اسلام سلیمانی
او بهترین بازیکن الجزایر در جام جهانی است و در اولین دیدار این تیم برابر بلژیک که با شکست مواجه بود، حضور بی نظیری داشت . تیم او با یک پیروزی چهار بر دو برابر کره جنوبی و مساوی یک بر یک برابر روسیه جای خود را در بین 16تیم صعود کننده باز کرد.

سلیمانی بازیکن کلیدی تیم الجزایر در دو بازی مرحله گروهی این تیم بود. این مهاجم تیم اسپورتینگ سی پی در زمان های حیاتی گل های بزرگی را برای این تیم افریقای شمالی به ثمر رساند که از آن جمله می توان به گل مساوی مقابل روسیه ، فراهم کردن شرایط رسیدن به گل در بازی مقابل کره اشاره کرد .

او به خاطربازی خوبش در هر یک از این مسابقه ها بهترین بازیکن شناخته شد.ممکن است که وی دراین دوره ازجام جهانی جایزه کفش طلایی راکسب نکند اما مهاجمانی با عملکردمانند اورا نیز کمتر شاهد بودیم.

الجزایر کار سختی در دور بعد برای بازی مقابل المان دارد اما از انجا که نشانه هایی از آسیب پذیری در دفاع ژرمن ها مشاهده شد مهاجمی مانند سلیمانی می تواند نقش مهمی را در موفقیت تیمش داشته باشد.

**ممفیس دیپی
ممکن است هلندی ها امسال فوتبال به معنای مطلق بازی نکرده باشند، اما شیوه جدید 5 -3 - 2 آنها رقیبان را به شیوه های جدیدی مورد ارزیابی قرار داد. رابین فان پرسی و آرین روبن برای توانایی هایشان در خلق فرصت به درستی مورد ستایش قرار گرفتند اما ممفیس دیپی بازیکن جایگزین تاثیرگذار این مسابقات بود.

پس ازاین که فان پرسی و روبن دفاع را نرم کردند . لوئیس ونگال ، این بازیکن باشگاه پی اس وی را از روی نیمکت ذخیره به میدان خواند.

این بازیکن جوان در مقابل استرالیا تصمیم به یک بازی غرنده گرفت و با یک پایان رعدآسا به عنوان جوانترین هلندی که تا کنون در فینال جام جهانی گلزده شناخته شد.

فان پرسی و روبن مدافعان را دوانده و سرگرم می کردند و ممفیس اماده می امد و کار را تمام می کرد.

**خوزه خوان وازکوئز
این بازیکن میانی سهم بزرگی در راهیابی سریع تیمش به دور دوم مسابقات جام جهانی داشت . دو سال قبل او هنوز در لیگ مکزیک توپ می زد.

تیم مکزیک بدون وازکوئز که در مرحله گروهی در بازی مقابل کرواسی و مکزیک دومین کارت زرد را گرفت خود را برای دور دوم آماده می کند.

مصدومیت ال تری در استانه مسابقات فرصت را برای درخشش این بازیکن 26 ساله در تیم بوجود آورد.

او برتری خود را در بازی مقابل کامرون به تیم حریف دیکته کرد و در مساوی تاریخی صفر صفر برابر برزیل و پیروزی سه بر یک برابر کرواسی با پاسهای درخشان و تکلهای ببرآسا توانمندی خود را به اثبات رساند . به نظر نمی رسد که مکزیک بدون او بتواند از این مرحله فراتر برود.

**جوئل کمپبل
این بازیکن 21ساله تیم کاستاریکا و هم تیمی هایش در پیروزی سه بر یک مقابل اروگوئه شگفتی ساز شدند . بازی که وی یک گل را در آن به ثمر رساند و در به ثمر رساندن گل دوم نیز کمک کرد. هیچ بازیکنی در سه دیدار اروگوئه مقابل تیمهای حریف به اندازه او، آنها را به زحمت نیانداخته بود.

او مقابل ایتالیا نیز بازی درخشانی داشت و یک پنالتی از جورجیو کلینی دریافت کرد. گل برایان روئیز نتیجه بازی را به نفع کاستاریکا کرد و این تیم بعنوان یکی از سه تیم حوزه کونکاکاف که به جمع 16 تیم راه یافته به دور بعد پیوست تاریخ ساز شد.

این نخستین حضور تیم کاستاریکا در این مرحله بعد از سال 1990 بود . تعداد زیادی بازیکن مستعد درتیمی که خورخه لوئیز پینتو سازماندهی کرده وجود دارد که کاپیتان روئیز و کمپبل درمرکز آن قرار دارند.بااین دو بازیکن اماده و آتشین کاستاریکا حتی شانس غلبه بر یونان را دارد.

** اوگنیو مانوجنیو منا
این بازیکن 25 ساله باشگاه سانتوس در جام جهانی در یک زمین آشنا بازی می کند و می تواند ادعا کند که دربین بهترین بازیکنان دفاع چپ میدان در مسابقات برزیل نقش آفرینی کرده است.

وی همانند الکسیس سانچز یاآرتور ویدال نقش کلیدی درسیستم تیم شیلی دارد . انرژی اش به او اجازه می دهد در طول 90 دقیقه بازی در سمت چپ میدان دوندگی کند و همیشه حاضر است که زمان نیاز شیلی به باز کردن بازی در سمت چپ میدان به میدان بیاید.

وی به لحاظ تاکتیکی دقیق است و زمانی که سامپولی شیوه بازی را به 3- 5- 2 تغییر می دهد نیز قادر به مطابقت دادن خود است.

تیم شیلی ( لاروجا) با حذف اسپانیا تاریخ ساز شد و منا در این موفقیت نقش مهمی داشت.وی همچنین در بازی افتتاحیه تیمش برابر استرالیا نقش موثری ایفا کرد.

تکاپوی پرسپولیس برای جایگزین ستاره ملی پوش در جام جهانی

$
0
0
 اخبار ورزشی - تکاپوی پرسپولیس برای جایگزین ستاره ملی پوش در جام جهانی/سهمیه آسیایی از سرخ ها گرفته می شود!

فیفا بر روی انتقال خلعتبری به پرسپولیس حساس شده و در این خصوص تشکیل پرونده داده و اگر کار به کسر امتیاز کشیده شود، حضور سرخپوشان در رقابت های آسیایی زیر سوال خواهد رفت.به گزارش جام نیوز، محمدرضا خلعتبری نتوانست برای پرسپولیس آنگونه که انتظار می‌رفت عمل کند هر چند در مقاطعی حساس به کمک سرخپوشان آمد اما در این میان دردسرهای این انتقال هم کم نبود، درد سرهایی که البته خلعتبری خود در بوجود آمدن آنها نقشی نداشت. تا مدت‌ها بحث بر سر این مساله بود و هست که باشگاه پرسپولیس بابت انتقال این بازیکن به عجمان بدهکار است.

اما گرفتاری دیگری نیز در این بین بوجود آمده، تخلفی که در این انتقال روی داد و خلعتبری در مقطعی به پرسپولیس آمد که فقط بازیکنان آزاد امکان انتقال داشتند و هماهنگی‌ها بین پرسپولیس و عجمان به شکلی بود که شرایط اینگونه به نظر آید و حالا فیفا می پرسد اگر این بازیکن آزاد بود هزینه انتقال چه معنایی دارد.
 
پرسپولیسی‌ها می گویند با توجه به مجموعه پرونده صدورحکم سقوط به دسته پایین‌تر جزو گزینه های مطروحه نیست.

مصطفی شکری، وکیل باشگاه می گوید: ماحتی امیدواریم  با توجه به شکل ماجرا تبرئه شویم یا اینکه پرونده با جریمه نقدی بسته شود.

وی در حالی اینگونه توضیح می‌دهد که  منابع غیر رسمی خبر می‌دهند در جلسه اضطرای چند روز قبل نگرانی زیادی برای کسر امتیاز وجود داشت.

نشست کمیته انضباطی فیفا برای بررسی این پرونده با توجه به برنامه ارسالی از سوی فیفا،  15 تیر ماه اعلام شده است سوال این است که اگر حکم کسر امتیاز صادر شود این امتیازات از فصل قبل کاسته خواهد شد یا از فصل آینده؟
 
یک کارشناس مسایل حقوقی فوتبال در این ارتباط می گوید: اگر حکم قبل از قرعه کشی مسابقات فصل بعد که تاریخ آن تیر ماه اعلام شده صادر شود برای فصل گذشته اجرا خواهد شد و البته بعید است حکم با این سرعت اعلام گردد حالا اگر امتیاز فصل قبل پرسپولیس کسر شود، این تیم سهمیه آسیایی را از دست خواهد داد.
 
البته شواهد و قراین بر اساس توضیحات ارسالی پرسپولیس برای فیفا مبنی بر این است که اگر این اتفاق روی نمی داد، ممکن بود خلعتبری یک فصل فوتبال را از دست بدهد و این مساله ایجاد امیدواری می‌کند که فیفا سختگیرانه برخورد نکند چنانکه در پرونده‌های جدی‌تر از این هم احکام شدیدی صادر نشد.
 
*پرسپولیس مخفی کاری نکرد فیفا چرا مجوز صادر کرد / شک سرخ‌ها به تحرکات داخلی
فیفا مچ پرسپولیس و عجمان‌ را گرفت، یک سند که می توانست ارسال نشود فیفا را حساس کرد حالا پرسپولیسی‌ها به عوامل داخل هم مشکوک هستند.
 
فیفا در حال بررسی پرونده باشگاه‌های پرسپولیس و عجمان است آنها مچ این دو باشگاه را به استناد سندی گرفته‌اند که توسط خود آنها ارسال شده بود و گفته می شود ارسال این سند که همان توافقنامه سه جانبه بوده و مشخص می کند خلعتبری بازیکن آزاد نبوده است هیچ ضرور‌تی نداشته اما اکنون این سوال مطرح می شود که چنین اتفاقی چگونه شکل گرفته است.
 
در این میان ارسال این سند خود می‌تواند دستاویزی برای نجات دو باشگاه باشد چرا که می توانند ادعا کنند هیچ کار پنهانی در  جریان نبوده است و در غیر این صورت لزومی نداشت این سند ارسال شود.
 
در واقع این موضوع مطرح است که وقتی این سند ارسال شده بود فیفا‌ در صورت مغایرت نباید مجوز را صادر می‌کرد و شانسی برای تبرئه ایجاد می‌شود در واقع پرسپولیسی‌ها باید در دفاعیات‌ خود به این مساله اشاره کنند.
 
در این میان نکته حساس برای پرسپولیسی‌ها این است که وقتی چنین سندی از ابتدا در اختیار فیفا بوده، چه عاملی باعث شده تا پس از یکسال حساسیتی به این شدت ایجاد شود و در این ارتباط شک پرسپولیسی‌ها به عوامل داخلی نشانه رفته است که شاید با حساس کردن موضوع تلاش کرده‌اند مشکلاتی را برای این باشگاه ایجاد کنند.
 
*نا امید از حفظ مهرداد پولادی/پرسپولیسی‌ ها به دنبال چپ پا 
پرسپولیسی‌ها با این احتمال که مهرداد پولادی با پیشنهاد‌های خارجی روبرو شود به دنبال جذب یک بازیکن چپ پا هستند.
 
با درخشش مهرداد پولادی دررقابت‌های جام جهانی، این احتمال که وی با پیشنهادهای خوبی از سوی باشگاه‌های اروپایی روبرو شود قوت گرفته است.
 
او چندی پیش صحبت از فسخ قرارداد خود به خاطر نرسیدن مطالباتش کرده بود و پرسپولیسی‌ها با اسنادی که جمع آوری کردند مشکل را حل و فصل نمودند اما حالا این مسئله مطرح است که  وی در صورت مطرح شدن پیشنهاد اروپایی اجازه دارد همکاری خود با سرخپوشان را قطع کند.
 
دراین ارتباط هر چند هنوز اتفاقی نیافتاده است اما پرسپولیسی‌ها به تکاپو افتاده اند تا بازیکنان چپ پایی را شناسایی کنند در شرایط فعلی بحث گزینه های خارجی هم مطرح است.

کیم چی کره ای

$
0
0
 1عدد کاهو ژاپنی متوسط

3 پیازچه خرد شده

2/1 اونس ریشه زنجبیل پوست کنده و خرد شده

2 قاشق غذاخوری سیر رنده شده

4/1 فنجان نمک مورتون ( برای کاهو )

2/1 فنجان نمک مورتون ( برای مایع)

2/1 فلفل هندی

1 قاشق غذاخوری سس ماهی

1 قاشق غذاخوری پودر برنج شیرین یا آرد
کاهو را در این مرحله نشویید فقط آن را تمیز کنید.

کاهو ها را به 4 قسمت کنید.ابتدا آن را از میان برش داده و هر برش را به دو تکه تقسیم کنید.

حالا آنها را شسته و بگذارید تا خشک شوند.بعد کاهو رابه تکه های کوچک تقسیم میکنیم


در یک کاسه بزرگ کاهو ها را با نمک پوشانده و بگذارید 2 ساعتی بماند.






حالا زمان تهیه مایع داخل کیم چی است:

1 فنجان آب و پودر برنج یا آرد را با هم در یک کاسه مخلوط کنید و روی گاز بگذارید تا بجوشد و پس از جوشیدن زیر گاز را خاموش کرده و بگذارید تا خنک شود.
کاهو ها را با فلفل هندی ، پیازچه ، سیر ، سس ماهی ، زنجبیل و 1 قاشق غذاخوری نمک مخلوط کنید.


کیم چی آماده شده؛ می توانید آن را میل کنید یا بگذارید بعد از تخمیر شدن آن را استفاده کنید.

کیم چی را داخل یک شیشه بریزید. برای تخمیر شدن غذا ، آن را داخل شیشه می گذاریم ، نباید شیشه را پر کنید باید فضای کافی برای تخمیر کیم چی داخل شیشه وجود داشته باشد تا شیشه سر ریز نشود ) در شیشه را محکم ببندیدو آن را به مدت 24 ساعت داخل فریزر بگذارید.








 

 

ست لباس و كيف و كفش (زيبا و شيك!)

$
0
0
ست لباس و كيف و كفش (زيبا و شيك!)


تک دختر


تک دختر


تک دختر

تک دختر

تک دختر


تک دختر





تک دختر

تک دختر

تک دختر
تک دختر


تک دختر

تک دختر

تک دختر

تک دختر


تک دختر

تک دختر

تک دختر

تک دختر

برهانی: قراردادم با استقلال دلی است

$
0
0
[size=12px]مهاجم تیم فوتبال استقلال گفت: قرارداد من با استقلال دلی است و دوست دارم به این تیم خدمت کنم. به گزارش فارس، آرش برهانی پس از ثبت قراردادش در هیأت فوتبال استان تهران در خصوص مدت قراردادش اظهار داشت: قرارداد من با استقلال دلی است و هر موقع که این تیم من را بخواهد در خدمت آنها هستم. من استقلال را دوست دارم اما آنچه که روی برگه آوردیم قرارداد دو ساله است. وی در مورد اینکه مبلغ قراردادش چقدر است، گفت: مبلغ را نمی‌دانم باید ابتدا فرهنگسازی صورت بگیرد و بعد در مورد این مسائل صحبت کنیم. اگر همینگونه بخواهیم به این مسائل اشاره کنیم مشکل به وجود می‌آید. دیدید که سازمان لیگ این کار را کرد و چه مسائلی در بر داشت.

خود کرده را تدبیر نیست...

$
0
0
اخبار اقتصادی - خود کرده را تدبیر نیست...
«رنگ قرمز، طعم گس زیان، ناامیدی و ترس» چهار‌گانه ثابت روزهای کنونی بازار سهام است.بازاری که سال گذشته به آمدن «تدبیر و امیدی»‌ها روی کار واکنش مثبت نشان داد و شد آبروی اقتصاد ایران، حالا نمایش زیان به راه انداخته و دیگر هیچ. گویی بازار را به حال خود رها کرده‌اند، هر روز شاهد افت دماسنج بازار سرمایه هستیم، اما چاره‌ای کار‌ساز برای این بورس بی‌رمق اندیشیده و برای جبران خسارت سرمایه‌گذاران تدبیری عملی اتخاذ نمی‌شود. این طور می‌شود که هر کس به خود اجازه می‌دهد در مورد بورس اظهار نظر و آن را به چاهی برای جذب نقدینگی تشبیه کند و آن را نماینده اقتصاد ایران نداند.

سوال مشخص نگارنده این است، اگر بورس نماینده اقتصاد ایران نیست، پس چیست؟ آیا طلا و ارز و سکه را نماینده اقتصاد ایران می‌دانید یا اینکه ایران بازارهای غیر‌شفاف و زیرزمینی برای سرمایه‌گذاری دارد که ما از آنها بی‌خبریم.

بنابراین می‌توان این طور نتیجه گرفت که وقتی سقوط بورس و زیان سنگین مردم در این بازار برای هیچ‌کس و حتی مسوولان که بابت صیانت از سرمایه‌های مردم از دولت حقوق می‌گیرند، مهم نیست، این طور اظهار نظرها درباره بورس هم قابل انتظار است.

در نوشتارهای قبلی بیشتر درباره عوامل برون‌زای افت بازار سهام نوشتیم اما در این یادداشت بررسی عوامل درونی یا به تعبیری واضح‌تر برخی تصمیم‌گیری‌های داخل بازار سرمایه که روی افت بازار اثر‌گذار بوده، مورد هدف ما است. همان‌طور که می‌دانید و مطلع هستید بورس در سال گذشته روزهای رویایی و پر‌سودی را از خود به نمایش گذاشت به طوری که تا انتهای آذر ماه سال گذشته در عرض 9 ماه سرمایه‌گذاران این بازار عددی معادل 128 درصد سود شناسایی کردند. اما چون بازار سرمایه ایران در دسته‌بندی بازارهای مالی به توسعه لازم نرسیده، بنابراین در کنترل این بازار عموما از روش‌های «دستی» استفاده می‌شود.

یکی از این روش‌هایی که در زمان رونق بازار استفاده می‌شد فشار بر سهامداران حقوقی برای عرضه سهام بود، درست مثل کاری که الان انجام می‌شود یعنی اعمال فشار و درخواست‌های مکرر از بازیگران عمده بازار برای جمع‌آوری صف‌های فروش.اما این پایان کار مدیریت بازار به این روش نبود، تا جایی که مجموعه مدیریت بازار از جمله نهادهای نظارتی و اجرایی برای کنترل بازار، دست به دامان خصوصی‌سازی می‌شدند تا در بورس سهم عرضه کند و از عطش خرید سهام در بورس با این روش کاسته شود.
 
اما دیدید که خصوصی‌سازی هم چه عرضه‌هایی در بازار سهام داشت و با آن عطش مردم برای خرید سهام چه رفتاری شد. جلوتر که می‌رویم می‌بینیم متولی بازار برای کنترل شرایط اصطلاحا گاوی بازار پا را فراتر گذاشته و تعدادی از نمادهای معاملاتی حاضر در بازار را تنزل رتبه داد. البته قصد ما حمایت از این نمادهای معاملاتی نیست، چرا‌که به واقع رشد قیمت سهام بیشتر این نمادهای موسوم به اخراجی غیر‌طبیعی و غیرمنطقی جلوه می‌کرد، اما به واقع آیا اخراج و تنزل رتبه اولین راه و اساسا تنها راه موجود بود؟ چقدر از اعتماد مردم سرمایه‌گذار در بورس در پی اخراج این نمادها از بین رفت؟ ما که نمی‌دانیم شما پاسخ دهید.

باز هم کمی جلوتر که می‌رویم به کمک گرفتن از رسانه‌ها برای کنترل بازار می‌رسیم «جاده بورس لغزنده است، مراقب باشید» «سهامداران احتیاط کنند، بورس هیجانی است»، «هشدار به هیجان‌زدگی معامله‌گران»، «احتمال شکل‌گیری حباب در بورس» و... تنها بخشی از گفت‌و‌گوها و اظهار‌نظرهای مدیران، متصدیان و گاه کارشناسان بازار سرمایه است.

اندکی جلوتر که البته بورس در آن زمان از حالت رونق خارج شده بود، به اعمال محدودیت‌های فروش می‌رسیم. اقدام و تصمیمی که به‌طور مستقیم نقدشوندگی بازار سرمایه را با مخاطره مواجه ساخته بود. بعضی از بازار سرمایه‌ای‌ها اعمال این محدودیت‌ها که بلافاصله پس از ایجاد هیجان فروش ناشی از تصمیم مجلس درباره نرخ خوراک پتروشیمی‌ها اتخاذ شده بود را به عنوان آغاز جریان ترس از سرمایه‌گذاری در بورس قلمداد می‌کنند. هر‌چند این محدودیت‌ها چند روز بعد برداشته شد، اما در مقطع خود در کاهش ضریب اطمینان بازار سهام اثر‌گذار بود.

اما در سال 93 هم این گونه اقدامات در بازار سرمایه همچنان در حال تکرار است. نمونه بارز آن توقف نماد هلدینگ خلیج‌فارس به بهانه شفاف‌سازی است؛ نماد بزرگ‌ترین شرکت بورس با ارزش بازاری حدود 37 هزار تومان دو هفته‌ای است که متوقف شده، مسوولان شرکت هم خبری از دلایل توقف ندارند اما سازمان بورس ضرورت شفاف‌سازی را به عنوان دلیل توقف نماد هلدینگ خلیج‌فارس در بورس عنوان کرده است.

اما این توقف بدون دلیل هر چند سبب شد تا افت شاخص بورس کمی کنترل شود، اما موجب تقویت فشار فروش روی یکسری دیگر از سهم‌ها شده است.

بررسی‌ها نشان می‌دهد 80 درصد از صندوق‌های سرمایه‌گذاری مشترک «سهمی» سرمایه‌هایشان هنوز در سهام شرکت‌ها درگیر است. به عنوان مثال صندوق سرمایه‌گذاری مشترک پیشتاز که جزو صندوق‌های مورد توجه و بزرگ بازار با 20میلیارد تومان ارزش است، 20 درصد از سرمایه خود را در صنعت پتروشیمی متمرکز کرده و 18 درصد از سرمایه‌گذاری خود را هم به صنعت مخابرات اختصاص داده است.

حال این سوال ایجاد می‌شود که این صندوق باید در برابر درخواست ابطال واحدهای سرمایه‌گذاری چه کند؟

آیا با توقف نماد هلدینگ خلیج‌فارس که همراه با دیگر سهام پتروشیمی 20 درصد از ارزش پرتفوی این صندوق را به خود اختصاص داده، چاره‌ای جز در صف فروش قرار گرفتن نمادی مثل ایران خودرو یا سایر صنایع برای مدیران این صندوق وجود دارد؟

به جرات می‌توان گفت بخشی از دلیل تشدید ذائقه فروش در معامله‌گران به‌دلیل همین توقف نماد بوده است.

همچنین روز یکشنبه آمار تولید ایران خودرو منتشر شد. این شرکت در 3 ماه نخست امسال 120 هزار دستگاه خودرو تولید کرده است و این در حالی است که مدیرعامل این گروه خودرو‌سازی در چندین مصاحبه از هدف تولید 700 هزار دستگاه خودرو توسط غول خودرو‌سازی ایران سخن گفته است. آیا این شرایط شفاف‌سازی مضاعف نمی‌خواهد، آن هم در شرایطی که معادل 440 هزار دستگاه به عنوان پیش‌بینی تولید در سال جاری مطرح شده است. اینجاست که به این ضرب‌المثل معروف و بنیادی می‌رسیم که «خود‌کرده را تدبیر نیست». وقتی خود ما به کنترل بازار سهام به صورت «دستی» اقدام می‌کنیم، کنترل این شرایط هم سخت است.
 
وقتی در بازار سرمایه اقداماتی انجام می‌دهیم که موجب ایجاد دیوار بی‌اعتمادی و ترس می‌شود، طبیعی است که بازار واکنش لازم را دارد. اعتمادی که رفته به این زودی‌ها بر‌نمی‌گردد و به واقع «خراب کردن چه آسان درست کردن چه مشکل». باید بپذیریم که خودمان در بخشی از شرایط کنونی بازار مقصر هستیم و در کنار همه این عوامل آنچه تیشه به ریشه بورس زده، فقط ابهامات موجود در سرانجام پرونده هسته‌ای و شرایط اقتصادی نیست.

همه چیز درباره "مسکن اجتماعی"

$
0
0
اخبار اقتصادی - همه چیز درباره "مسکن اجتماعی"
این طرح دولت قرار است سالانه ۵۰هزار واحد مسکن مهر برای دهک‌های پایین جامعه که با شیوه‌های معمول امکان خانه‌دار شدن آنها سخت یا غیرممکن است، بسازد.طرح مسکن اجتماعی متوسط واحد مسکونی ۵۰ متر است و برای خانوارهایی که فرزند دارند، به ۷۰ متر می رسد.

به گزارش باشگاه خبرنگاران دولت یازدهم به جای مسکن مهر به دنبال اجرای طرح مسکن اجتماعی است، طرحی که قرار است برای تامین مسکن اقشار آسیب پذیر ضعف های مسکن مهر را نداشته باشد، اما این طرح چیست؟

بنابر گفته های وزیر راه و شهرسازی این طرح تلفیقی خواهد بود از مسکن استیجاری و اصلاح بافت های فرسوده که در برنامه چهارم تدوین شده بود ولی در دولتهای نهم و دهم معلق شد.
براساس این گزارش طرح مسکن اجتماعی متوسط واحد مسکونی ۵۰ متر است و برای خانوارهایی که فرزند دارند، به ۷۰ متر می رسد.

براساس این گزارش تفاوت عمده‌ای که میان مسکن مهر و مسکن اجتماعی است، میزان آورده است که در مسکن مهر به جز تسهیلات مابقی هزینه ها توسط متقاضیان ارائه می شود، اما در مسکن اجتماعی واحدها متناسب با وسع درآمد خانوار قیمت گذاری می شود و حداکثر با  ۳۰ تا ۴۰ درصد از سهم درآمد آنها امکان سکونت پیدا می‌کنند.
 
بر اساس این گزارش، اجرایی شدن ایده « مسکن اجتماعی » بعد از اینکه دولت یازدهم اعلام کرد مسکن مهر موجب تورم شده و آن پروژه را ادامه نمی دهد مسکن اجتماعی در کنار سایر برنامه های وزارت راه و شهرسازی یکی از امید های اصلی شهروندان برای صاحب خانه شدن  است.

براساس این گزارش واحدهای مسکونی در طرح مسکن اجتماعی قرار است به صورت اجاره در اختیار متقاضیان قرار می گیرد.

گفتنی است این طرح دولت قرار است سالانه ۵۰هزار واحد مسکن مهر برای دهک‌های پایین جامعه که با شیوه‌های معمول امکان خانه‌دار شدن آنها سخت یا غیرممکن است، بسازد.

براساس این گزارش از 215 میلیون متر مربع اراضی تصرف شده، 194 میلیون متر مربع رفع تصرف شده است.
 
براساس این گزارش یک میلیون و 245 هزار و 721 واحد از مجموع دو میلیون و 150 هزار هکتار واحد مسکونی در شهرهای بالای 25 هزار نفر دستور کار ما بوده است که از این تعداد 351 هزار واحد خود مالک بودند و مابقی واحدها در دو بخش تعاونی و قراردادهای سه جانبه در حال اجرا است.

همچنین30 درصد از اقتصاد کشور در حوزه مسکن و ساختمان است و دولت تاکنون برنامه ای در این خصوص نداشته است.

براساس این گزارش وزارت راه و شهرسازی در حال آماده سازی طرح جامع در بخش مسکن است.
 در سال 83 و 84 یک طرح نهایی شد اما به اعتقاد ما ابعاد و اندازه آن کامل و فراگیر نبود و مسائل مسکن روستایی و بافت فرسوده در آن در نظر گرفته نشده بود.

در همین راستا حدود 30 درصد جامعه ما در دهک های بالای جامعه هستند وحدود 20 تا 25 درصد از مردم در دهک های یک و دو و بخشی از دهک سه هستند و حدود 50 درصد هم در میانه قرار دارند. 

نرخ برخی از واحدهای کمتر از 40 متر در تهران

$
0
0
اخبار اقتصادی - ویژگی خرید آپارتمان‌های کوچک
نرخ برخی از واحدهای کمتر از 40 متر در تهران
در خیابان پیروزی تاجری هم واحد دیگری به مساحت 37 مترمربع، نوساز با پارکینگ و انباری با قیمت 110میلیون تومان به فروش گذاشته شده است و در تهرانپارس واحدی 40 متری و یک خوابه با شرایط 25 میلیون تومان وام، 30 میلیون تومان رهن و 73 میلیون تومان نقد به فروش می‌رسد.خرید و فروش آپارتمان‌های کوچک در پایتخت بازهم رونق بیشتری به نسبت دیگر آپارتمان‌ها دارد و حتی برخی از مالکان که در سال گذشته قیمت‌های بالایی را برای این واحدها تعیین می‌کردند، حاضر به کاهش بیشتر قیمت‌ها شده‌اند.

به گزارش باشگاه خبرنگاران، با وجودی که بازار مسکن از تب و تاب خرید افتاده و کاهش قیمت‌ها را تجربه می کند اما بازهم قدرت خرید متقاضیان کمتر از نرخ آپارتمان‌ها به خصوص در شهر تهران است؛ به همین جهت خرید و فروش آپارتمان‌های کمتر از 40 متر به نسبت آپارتمان‌هایی با متراژ های بالاتر طرفداران بیشتری دارد.

براین اساس، افراد با پول کمتری وارد بازار می شوند و قدرت خرید آنها افزایش پیدا می‌کند اما به دلیل فضای کمی که این آپارتمان‌ها دارند ،برخی از خانواده‌های پرجمعیت ترجیح می‌دهند که آپارتمان خود را اجاره دهند و در واحد بزرگتر و منطقه پایین‌تری اجاره نشینی کنند.

البته برای برخی از این آپارتمان‌ها شرایط خاصی مانند بالکن و یا حیاط خلوت در نظرگرفته می‌شود تا فضای مسکونی این واحدها قدری دل‌بازتر باشد، همچنین برای این واحدها داشتن انباری نسبتا بزرگ بسیار ضروری است بنابراین باید برای خرید آپارتمان های کمتر از 40 متر، حتما به این نکته توجه داشت.

در واقع این فاکتورها بر قیمت نهایی آپارتمان‌های کوچک موثر است و در زمان فروش، مشتری بیشتری را جذب می‌کند اما باید توجه داشت که به دلیل رونق بیشتر خرید و فروش واحدهای کوچک، قیمت بیشتری هم به نسبت عرف منطقه‌ای برای آنها تعیین می‌شود.

البته در ماه های اخیر که خرید و فروش آپارتمان با رکود مواجه شده است، برخی از مالکان حاضر به کاهش بیشتر قیمت‌ها هستند تا واحد خود را سریعتر به فروش برسانند بنابراین می‌توان در میان انبوه آگهی ها به مواردی هم برخورد کرد که قیمت‌های مناسبی به نسبت دیگر آپارتمان‌ها در یک منطقه دارند.

قیمت آپارتمان‌های کمتر از 40 مترمربع
براساس گزارش های میدانی، آپارتمانی 37 متری در نواب - بریانک، یکخوابه، طبقه اول و تکواحدی با شرایط 40 میلیون تومان نقد، 25 میلیون تومان رهن و 25 میلیون تومان وام به فروش می رسد و در تسلیحات آپارتمانی با همین متراژ، یک خوابه و نوساز با پارکینگ و انباری 170 میلیون تومان قیمت گذاری شده است.

در خیابان پیروزی تاجری هم واحد دیگری به مساحت 37 مترمربع، نوساز با پارکینگ و انباری با قیمت 110میلیون تومان به فروش گذاشته شده است و در تهرانپارس واحدی 40 متری و یک خوابه با شرایط 25 میلیون تومان وام، 30 میلیون تومان رهن و 73 میلیون تومان نقد به فروش می‌رسد.

همچنین آپارتمانی 38 متری در قصر الدشت - نبش هاشمی با انباری و پارکینگ و عمر 11ساله 120 میلیون تومان قیمت گذاری شده است و در نواب حق شناس هم واحدی با متراژ 40 مترمربع، نوساز با پارکینگ با شرایط 58 میلیون تومان نقد، 25 میلیون تومان رهن و 22 میلیون تومان وام به فروش می‌رسد.

واحد دیگری در خیابان نواب - صفدری هم با متراژ 36 مترمربع و عمر 4 ساله با قیمت 88 میلیون تومان به فروش گذاشته شده است و در گلبرگ غربی، حیدری هم واحدی 37 متری و نوساز با پارکینگ 132 میلیون تومان به فروش می‌رسد.

آپارتمانی در خیابان وحدت اسلامی به مساحت 40 مترمربع با عمر یکساله و انباری 118 میلیون تومان قیمت گذاری شده است و در منطقه نیروی هوایی واحدی به مساحت 40 متر مربع و عمر 12 ساله با 7 میلیون تومان وام و 142 میلیون تومان نقد به فروش می‌رسد.

در خیابان تیردوقلو خیابان شهید مظاهری هم آپارتمانی با مساحت 31 مترمربع و یکخوابه با انباری 75 میلیون تومان قیمت گذاری شده است و در نارمک تسلیحات هم واحدی 30 متری با قیمت 115 میلیون تومان به فروش می‌رسد.

برای آپارتمانی 37 متری در مرتضوی یادگاربا عمر 2 ساله و پارکینگ 111 میلیون تومان قیمت تعیین شده است و واحد دیگری در نیاوران - کاشانک به مساحت 39 مترمربع و یکخوابه با قیمت 300 میلیون تومان به فروش می‌رسد.

در منطقه نامجو - محلوجیان آپارتمانی با مساحت 38 مترمربع باپارکینگ و پاسیو و عمر 13ساله، با قیمت متری 2 میلیون و 500 هزار تومان به فروش گذاشته شده است و آپارتمانی 40 متری در تجریش - دربند - گلابدره 130 میلیون تومان قیمت گذاری شده است. 

صادرات برق ایران نصف شد

$
0
0
اخبار اقتصادی -  صادرات برق ایران نصف شد
همزمان با گرمای شدید تابستانی و ثبت رکوردهای جدید مصرف برق، حجم صادرات برق ایران به کشورهای مختلف همسایه هم به نصف کاهش یافته است و در همین حال توانیر اعلام کرده که با توجه به ورود موج جدید گرما به کشور اگر مردم صرفه‌جویی نکنند اختلالاتی در خدمات رسانی برقی به وجود می‌آید.به گزارش خبرنگار مهر، موضوع صادرات برق در طول چند هفته گذشته تاکنون به موضوع اختلاف بین وزارت نفت و نیرو تبدیل شده است.

بیژن زنگنه وزیر نفت اردیبهشت ماه سال جاری با حضور در کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی با اشاره به ضرورت افزایش صادرات گاز طبیعی ایران، گفت: نباید کاری کنیم که با صادرات برق، رقیب خودمان شویم.

این عضو کابینه دولت تدبیر و امید با تاکید بر اینکه در حال حاضر هر مترمکعب گاز ۴۵ سنت صادر می‌شود، در حالی که هر متر مکعب گاز به ۵،۸ کیلووات ساعت برق تبدیل می شود، تصریح کرده است: در این شرایط به جای درآمد ۴۵ سنت، این گاز به قیمت ۲۰ سنت به بخش برق داده می شود.

این اظهارات وزیر نفت با واکنش مسئولان وزارت نیرو مواجه شد به طوری‌که هوشنگ فلاحتیان معاون وزیر نیرو در امور برق و انرژی تاکید کرد: صادرات برق ایران از محل نیروگاه های برقآبی انجام می گیرد.

همزمان با رد و بدل شدن این اظهارنظرها، وزارت نفت از ابتدای سال جاری تاکنون ارسال فرآورده‌های نفتی به ویژه گازوئیل به نیروگاه‌ها به شدت کاهش داده است.

مصطفی کشکولی مدیرعامل شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی هم خرداد ماه سالجاری در جمع مدیران نفتی با بیان اینکه کاهش عرضه سوخت مایع به نیروگاهها از اولویت‌های امسال شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی است، گفته است: کاهش عرضه سوخت مایع به بخش نیروگاهی کشور با هدف جایگزینی گازطبیعی، انجام می‌شود.

گرمای تابستانی و جهش بی سابقه مصرف برق
از سوی دیگر با جهش بی سابقه گرمای هوا در نخستین روزهای تابستانی، متوسط مصرف برق کشور هم با افزایش قابل توجه ای روبرو شده است.

آمارهای رسمی منتشر شده از سوی وزارت نیرو نشان می دهد که روز گذشته پیک مصرف برق کشور درمقایسه با روز مشابه پارسال بیش از 4600 مگاوات افزايش یافته و به مرز 47 هزار مگاوات رسیده است.

در همین حال ذخیره برق نیروگاه ها از حدود 7 تا 10 هزار مگاوات زمستان سال گذشته به حدود یکهزار مگاوات سقوط کرده است که در صورت تداوم مصرف فعلی احتمال خاموشی های تابستانی قوت می گیرد.

علاوه بر این توانیر هم با انتشار گزارشی، اعلام کرد: دماي هوا روز گذشته از مرز 31 درجه سانتيگراد عبور كرده كه نسبت به روز مشابه سال گذشته بيش از 3 درجه افزايش نشان مي‌دهد که این موضوع منجر به افزایش پیک مصرف برق به مرز 47 هزار مگاوات شده است.

توانیر تاکید کرده است: احتمال مي‌رود كه با توجه به افزايش دماي هوا، روند افزایش مصرف برق ادامه یابد که اگر در مصرف برق صرفه‌جویی نشود در روند خدمت رسانی برقی به مردم اختلالاتی به وجود خواهد آمد.

در همین حال وزارت نیرو در اطلاعیه ای با تاکید بر افزایش قابل توجه دمای هوا و به حداکثر رسیدن مصرف آب و برق، از مردم خواست تا صرفه‌جویی در مصرف آب و برق را در دستور کار خود قرار دهند.

صادرات برق به نصف کاهش یافت
پس از انتقاد صریح وزارت نفت از قراردادهای صادرات برق و عرضه قطره چکانی سوخت مایع به نیروگاه ها و از سوی دیگر جهش بی سابقه مصرف برق در داخل کشور، وزارت نیرو حجم صادرات برق کشور را کاهش داده است.

خرداد و اردیبهشت ماه سال جاری در حالی به طور متوسط روزانه حدود 2200 تا 2300 مگاوات برق به کشورهای مختلف همسایه صادر و یا تبادل می شد اما در نخستین روزهای تیر ماه سال جاری حجم تبادل برق کشور به حدود یک هزار و 200 مگاوات کاهش یافته است.

کاهش حجم صادرات برق رسما مورد تاید وزارت نفت نیرو قرار گرفته است به طوری که هوشنگ فلاحتیان معاون وزیر نیرو رسما از کاهش 30 درصدی صادرات برق ایران در تیر ماه سال جاری خبر داده است.

این مقام مسئول با تاکید بر اینکه در حال حاضر با آغاز فصل تابستان میزان صادرات برق ایران حداقل 30 درصد کاهش یافته است تا بتوانیم پاسخگوی تقاضای داخل نیز باشیم، تاکید می کند: با این وجود واردات برق در فصل تابستان از کشورهای ارمنستان و ترکمنستان افزایش یافته است.

در شرایط فعلی جمهوری اسلامی ایران با کشورهای ارمنستان، پاکستان، ترکمنستان، ترکیه، جمهوری آذربایجان، عراق و افغانستان انرژی مبادله می‌کند و در طول چند سال اخیر مذاکراتی با ترکیه، عراق، پاکستان، هند و برخی از کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس برای افزایش حجم صادرات برق انجام گرفته است.

ارزان‌ترین و گران‌ترین میوه‌های تابستان

$
0
0
اخبار اقتصادی - ارزان‌ترین و گران‌ترین میوه‌های تابستان
رییس اتحادیه باغداران ضمن اعلام قیمت انواع میوه و صیفی‌جات در بازار عمده‌فروشی تهران گفت: زرد‌آلو، آلو و گوجه‌سبز گران‌ترین میوه‌های تابستانی و هندوانه و خربزه نیز به عنوان ارزان‌ترین محصول سبد میوه و صیفی مردم هستند.مجتبی شادلو با بیان این‌که در سه ماه اخیر به علت شرایط آب و هوایی نامساعد و طوفان،خسارت زیادی به میوه‌های زرد‌آلو، آلو و گوجه‌سبز وارد و باعث شد گران‌ترین میوه‌های بازار مصرفی فصل تابستان شوند.

وی افزود: علیرغم افزایش 30 درصدی قیمت زردآلو، آلو و گوجه‌سبز بازهم تولید‌کنندگان متحمل زیان هستند.

رییس اتحادیه باغداران با بیان این‌که در حال حاضر قیمت زرد‌آلو، گوجه‌سبز و گیلاس در بازار عمده‌فروشی بسته به نوع و میزان کیفیت بین 2000 تا 8000 تومان است، گفت: اگر طوفان‌های اخیر اتفاق نمی‌افتاد این میوه‌ها قیمت مناسب‌تری داشتند.

به گفته وی قیمت هندوانه در بازار عمده‌فروشی کیلویی 200 تا 400 تومان، خربزه 400 تا 600 تومان، طالبی 400 تا 500 تومان عنوان و اظهار کرد: هندوانه ارزان‌ترین میوه در بازار عمده‌فروشی و مصرف است.

سقف قیمت میوه در بازار عمده‌فروشی 8000 تومان
شادلو قیمت آلبالو را در بازار عمده‌فروشی 2000 تا 4000 تومان عنوان و اظهار کرد: سقف قیمت میوه در بازار عمده‌فروشی 8000 تومان بوده است اما به دلیل نبود نظارت در بازار خرده‌فروشی قیمت میوه بسته به منطقه بسیار متفاوت و گران‌تر از بازار عمده‌فروشی است.

قیمت میوه در بازار مصرف نباید بیش از 30 درصد عمده‌فروشی باشد
رییس اتحادیه باغداران ادامه داد: قیمت‌های خرده‌فروشی باید 25 تا 30 درصد به نسبت قیمت‌های عمده‌فروشی اضافه‌تر باشد نه بیشتر اما اکنون قیمت میوه در بازار عمده‌فروشی و خرده‌فروشی بسیار متفاوت است.

شادلو اظهار کرد: چون سیستم خرده‌فروشی یک سیستم سنتی عرضه و تقاضاست شاهد این مشکلات هستیم.

میوه‌فروشی‌ها خسارت ضایعاتشان را هم از مردم می‌گیرند
وی با بیان این‌که در بازار خرده‌فروشی به شرایط نگهداری میوه توجه نمی‌شود، گفت: زمانی که فروشنده میوه را در دمای 40 درجه در بیرون مغازه برای دکور می‌گذارد موجب افزایش ضایعات میوه می‌شود به همین دلیل عاملی برای گران‌فروشی است.

رییس اتحادیه باغداران با بیان این‌که این مساله هم به ضرر فروشنده و هم مصرف‌کننده است، گفت: بازار خرده‌فروشی میوه باید متناسب با نیاز مصرف‌کننده طراحی شود.

شادلو با بیان این‌که واسطه‌ها در بازار میوه نیز عاملی برای گرانی در بازار خرده‌فروشی هستند، گفت: به‌طور کلی بازار میوه به درستی مدیریت نمی‌شود.

وی راهکار خود را برای حل این مشکل، ایجاد سیستم توزیع و تولید هماهنگ عنوان و اظهار کرد: باید با ایجاد یک سیستم تولید و توزیع مشترک در سود و زیان به دنبال ایجاد تعادل در بازار میوه باشیم.

رییس اتحادیه باغداران ادامه داد: تولید‌کننده باید در مزارع، محصول خود را تولید کند و امر توزیع را به دست شخص دیگری بسپارد و می‌توان گفت اگر بین تولید و توزیع ارتباط منظمی برقرار شود 50 درصد از هزینه‌ها کاهش می‌یابد.

شادلو با بیان این‌که در تمام کشور‌های توسعه‌ یافته و صنعتی این روال وجود دارد، گفت: این کشور‌ها موفق شدند با کمترین تولید بهترین مدیریت را داشته باشند که باید این مساله نیز در کشور ما مورد توجه قرار گیرد.

صرافی‌ها تهدید به افزایش نرخ دلار کردند!

$
0
0
اخبار اقتصادی - صرافی‌ها تهدید به افزایش نرخ دلار کردند!
با وجود اینکه کمتر از 20 روز دیگر مهلت صرافی‌ها برای تطبیق سرمایه خود با رقم پنج تا 20 میلیاردی تعیین شده مانده است؛ اما شواهد نشانی از رضایت این صنف از دستورالعمل بانک مرکزی و اقدامی برای اجرای آن ندارد.به گزارش ایسنا، در مرداد ماه سال گذشته بود که بانک مرکزی به بهانه تغییرات محیطی، شرایط اقتصادی و نقش صرافی‌ها در نوسان نرخ ارز با ایجاد تقاضای کاذب و سفته بازی دستورالعمل تاسیس، فعالیت‌ و نظارت بر صرافی‌ها مربوط به سال 1389 را مورد اصلاح و بازنگری قرار داد.

در دستورالعمل جدید تاکید شد که تاسیس و ثبت صرافی‌ها تنها با مجوز بانک مرکزی امکان پذیر بوده و باید در دو قالب تضامنی و صرافی خاص تقسیم‌بندی شوند، همچنین تذکر داده شد که صرافی‌ها امکان تاسیس شعبه نداشته و باید ظرف شش ماه شعب موجود را تعطیل کنند.

در این دستورالعمل آمده بود که موسسان باید مدرک تحصیلی در یکی از رشته های کارشناسی بانکداری، اقتصاد، حقوق، مدیریت و یا فن‌آوری اطلاعات داشته و یا حداقل دارای پنج سال سابقه فعالیت در شبکه بانکی یا صرافی‌های مجاز باشند و دوره‌های پیش بینی شده توسط بانک‌ها را بگذرانند.

همچنین برای اعضای هیات مدیره شرط سنی گذاشته شد به طوری که مدیرعامل، شرکا و سهامداران باید تجربه و مدرک تحصیلی را با هم دارا باشند.

در عین حال یکی از بحث برانگیز ترین بخش های این دستورالعمل مربوط به افزایش سرمایه صرافی ها بود به طوری که برای صرافی‌های نوع یک(خرید و فروش ارز و مسکوک طلا و نقره) پنج میلیارد تومان و برای نوع دو( خرید و فروش ارز، مسکوک طلا، نقره و نقل و انتقال ارز) نیز 20 میلیارد تومان تعیین شد.

در حالی بنابر آیین نامه فعلی اگر صرافی ها تا پایان تیرماه سال جاری نسبت به افزایش سرمایه خود تا میزان تعیین شده از سوی بانک مرکزی اقدام نکنند لغو مجوز خواهند شد که واکنش ها و انتقادات گسترده نسبت به این موضوع به گونه ای بود که معاون اول رییس جمهور در نامه‌ای به بانک مرکزی خواستار بررسی و بازنگری در این دستورالعمل شد.

اما در چند روز مانده به پایان مهلت تعیین شده برای تطبیق سرمایه صرافان با ارقام مدنظر بانک مرکزی، به میدان فردوسی رفته و از عکس العمل و موضع مجموع صرافی که در این محل گرد هم آمده اند با خبر شدیم.

برخی صرافان بی اطلاع بودند
در بین صرافان مواردی بودند که به هیچ عنوان علاقه‌ای به اعلام نظر در این مورد نداشته و استقبالی نکردندو یا تعدای هم به بهانه هایی دیگر از صحبت کردن در این مورد طفره رفتند. تعدادی هم اصلا از وجود دستور العملی که اگر طبق آن تا چند روز آینده تغییری در میزان سرمایه‌هاشان ایجاد نمی کردند لغو مجوز می شدند اظهار بی اطلاعی کرده و عنوان می‌کردند که اصلا در جریان نیستند.در عین حال برخی ضمن انتقاد از بانک مرکزی درخواست بازنگری در این مورد و بازگشت به میزان سرمایه قبلی را داشتند.

این دستورالعمل سنگ است
اما صرافی(نوع یک) که از سال 1358 تا کنون با سرمایه 200 میلیون تومانی فعالیت می کند به گونه ای کاملا بی تفاوت نسبت به این موضوع برخورد کرد و گفت: این مساله شدنی نیست چراکه صراف ها حاضر به تن دادن به افزایش یکباره سرمایه به پنج تا 20 میلیارد تومان نخواهند شد .با وجود اینکه به نظر می رسد نصف مبلغ تعیین شده نقد و نصف دیگر ضمانت نامه بانکی است و احتمالا وجه نقد بعد از مدتی آزاد خواهد بود اما بازهم منطقی نیست که چنین رقم بالایی مبنا قرار گیرد. این در حالی است که تا جایی که من اطلاع دارم در بین تمامی صرافان محدود فردوسی شاید یکی دو مورد نسبت به افزایش سرمایه خود اقدام کرده باشند.

وی معتقد بود که شاید بانک مرکزی به دلیل افزایش تعداد متقاضیان برای دریافت مجوز که اکنون بیش از 40 هزار نفر متقاضی دارد چنین قانونی گذاشته. اما باید توجه داشت که ماهیت این دستورالعمل مثل سنگ غیر انعطاف بوده و عملیاتی نمی شود.

بانک مرکزی مجوزهای ما را با خود ببرد
صرافی که در صرافی کوچکی در انتهای یک پاساژ منتظر مشتری بود وقتی که موضوع بحث را شنید به شدت از آن انتقاد کرد و گفت که نه اعتقادی به پرداخت چنین رقمی دارم و نه پرداخت می کنم . ما آمادگی داریم که بانک مرکزی هر لحظه که خواست بیاید مجوز ما را باطل کند و با خود ببرد چون اگر چهار میلیارد تومان پول داشتیم که آن را در بانک سرمایه‌گذاری کرده و هرماه 80 تا 90 میلیون تومان سود دریافت می‌کردم و دیگر نیازی نبود که در سن پیری و با شدت بیماری بیایم اینجا بنشینم و وقت بگذرانیم.

وی به اینکه از زمان تغییر دولت تا کنون بازار ارز و سکه و خرید و فروش به رکود رفته اشاره کرد و گفت که شاید هم باورتان نشود که در هفته گذشته فقط 700 هزار تومان هزینه پرداخته ام اما فقط 10 هزار تومان سود داشتم!

او از بخشنامه‌های پی در پی بانک مرکزی که هر روز صادر می شود گلایه کرد و ادامه داد :اما غافل از اینکه این تغییرات چه اندازه بر کار ما تاثیر گذار است به عنوان نمونه آنقدر مراحل خرید و فروش زمانگیر شده که یک مشتری باید برای خرید 100 تا 200 دلار یا یورو باید حداقل یک ربع تا 20 دقیقه معطل شود پس ترجیح می دهد که برود خرید خود را از دست فروش سر استانبول انجام دهد و این قدر هم وقت صرف نکند. بنابراین با این رکود بازاری که خرید و فروشی ندارد و ما در مخارج خودمان هم می مانیم چگونه این همه پول را برای افزایش سرمایه تامین کرده و به تبع آن مالیات و سایر هزینه های آن را هم بپردازیم. پس باید این سقف کاهش یابد.

وثیقه من پیشینه من است
در یکی دیگر از صرافی‌ها وقتی که از اقدام آنها برای افزایش سرمایه سخن به میان آمد بی مقدمه با دست به صرافی بزرگی اشاره کرد که پیش از این از سوی بانک مرکزی نمونه شناخته شده بود اما از آنجایی که رکود بازار موجب شده بود که دیگر ادامه فعالیت صرف چندانی برای آن نداشته و از سویی دیگر می باید با یک جهش قابل توجه حداقل پنج میلیارد تومان برای افزایش سرمایه می پرداخت ترجیح داد با وجود اعتبار خیلی زیاد تمامی دستگاه‌های خود را پس داده و تعطیل کند. بنابراین دولت باید بررسی کند که ببیند چه اتفاقی افتاده که شرایط به این صورت درآمده و صراف‌ها حاضر نیستند که افزایش سرمایه مورد نظر او را بپذیرند.

وی پیشنه کار خود را به عنوان ضمانت نامه نزد بانک مرکزی دانست و گفت: الان 41 سال است که در کار صرافی مشغول به کارم و از سال 72 تاکنون یعنی حدود 21 سال است که مجوز بانک مرکزی برای صرافی‌ را دریافت کرده‌ام بنابراین سابقه من می‌تواند نشان دهد که صلاحیت ادامه‌ی اداره یک صرافی را دارم یا نه پس نیازی به وثیقه چهار میلیاردی نیست. افزایش سرمایه حتی یک میلیارد هم نمی توان باشد چه برسد به 5 تا 20 میلیارد. از این رو بانک مرکزی باید برای این میزان افزایش دلایل خاص، منطقی و قانونی بیاورد تا ما بپذیریم و نسبت به آن عمل کنیم.

صرافان یکی یکی حذف می شوند
صراف دیگری هم دلیل چنین دستورالعملی را در دو مورد دانست این که دلیل رونقی که در سال‌های اخیر در بازار ایجاد شد، دست‌ها هم زیاد شده است، بنابراین بانک مرکزی می‌خواهد تعداد زیادی از صرافان را حذف کند چرا که آنها نمی توانند چنین سرمایه‌گذاری‌ای را انجام دهند ازاین رو تعدادشان کم می‌شود. از سوی دیگر ضمانت کاری برای مشتریان خواهد بود.

اما این صراف این را هم عنوان کرد که با توجه به تغییراتی که در یک سال اخیر در بازار ارز ایجاد شده و رکود وجود دارد اگر بانک مرکزی هم سخت‌ گیری بیشتری داشته خود صرافی‌ها از ادامه‌ی این کار انصراف می‌دهند. از سویی دیگر در کنار رکود یک سال گذشته بازار افزایش چند برابری مالیاتی که اعمال شده موجب شده تا درآمدها چندان جوابگو نبوده و در ادامه احتمال تعطیلی صرافی‌ها را افزایش می دهد. در عین حال که نسبت سرمایه به تعداد افرادی که کار می‌کنند ارزش افزوده خوبی نداشته و هرچقدر قرار باشد افزایش سرمایه بیشتری اعمال شود فشار هم بیشتر شده و انصراف از ادامه‌ی صرافی افزایش پیدا می‌کند.

وی گفت: زمانی که خانه ویلایی 200 میلیون تومانی خود را در یکی از مناطق خوب تهران فروختم و صرافی بازکردم نمی دانستم که امروز در حالی باید چهار میلیارد تومان در بانک‌ها به بهانه افزایش سرمایه بلوکه کنم که آن خانه اکنون شش میلیارد تومان می‌ارزد.

یکدفعه بگویند جمع کنید و بروید
یکی از صرافی های نوع (2) که موقعیت مکانی مناسب و مراجعین زیادی هم داشت با اعتقاد به اینکه با وجود صدور چنین دستورالعملی هیچ کسی به آن توجهی نخواهد کرد افزود: یکباره بیایند و به ما بگویند جمع کنید و بروید، چرا که صراحتا در حال سنگ‌اندازی هستند به‌طوری که در ماه‌های اخیر دائما اخطارهای بی‌دلیل و یا با دلیل زیادی را همراه با اخطار به صرافی‌ها ارائه کرده‌اند و مشخص است که وقتی تعداد اخطار‌ها بالا می‌رود موجب ابطال مجوز صرافی‌ها خواهد شد.

این صراف با یادآوری اینکه قبلا سرمایه خود را از یک میلیارد به دو میلیارد تومان افزایش داده گفت: اگر قرار باشد 20 میلیارد تومان وثیقه بگذارم، نصف آن را می‌برم در ساخت‌وساز و بسازوبفروش هزینه می‌کنم تا درآمد بسیار بیشتری هم به دست آورم و بخش دیگر آن را در بانک گذاشته و از سود ماهانه آن استفاده می کنم.

افزایش نجومی دلار برای ما کاری ندارد
وی ادامه داد: آقایان بانک مرکزی در جریان باشند که فشار زیادی که قرار است اعمال کنند و اعمال می‌شود جو را به نفع هیچ کسی به پایان نمی‌رساند و یا حداقل این‌که در نهایت به نفع خود دولت نخواهد بود. همان‌طوری که همواره از آن سخن می‌گویند باید در فضای سیاسی و اقتصادی یک کشور بصیرت به خرج داده و هیچ کس خودمختار و یک جانبه تصمیم‌گیری نکند. بنابراین باید بدانیم که دوطرف زمانی به یکدیگر احترام می‌گذارند که احترام متقابل وجود داشته باشد.

این صراف در بخشی از اظهارات خود به موردی اشاره کرد که حضور پررنگشان در نوسان و بهم ریختن بازار ارز را تایید می کرد چرا که گفت اگر قرار باشد تصمیمات یکجانبه گرفته شده و اعمال فشار ها بر ما ادامه داشته باشد ممکن است که قیمت دلار در فاصله یک صبح تا عصر از نرخ فعلی به یک رقم نجومی افزایش یابد و این برای ما هیچ کاری ندارد!

یادمان نرفته که سازمان امورمالیاتی برای جبران کسری بودجه از ما مالیات بیشتری می گرفت

صرافی هم با گلایه از دستورالعملی که می‌باید هرچه زودتر اصلاح شود خاطرنشان کرد که از ما خواسته‌اند محل کار خود را به شرکت تبدیل کنیم بنابراین ما ملک شخصی نداریم که بخواهیم بگذاریم و برویم و هیچ ضمانتی نداشته باشیم. از سویی دیگر ما ضمانت‌نامه داریم به طوری که ملک شخصی مسکونی خود را همراه با وجه نقد به عنوان ضمانت نزد بانک گذاشته‌ایم پس دلیلی ندارد که بخش زیادی از اموال خود را از دست بدهیم.

این صراف گفت: ماهیت شرکت‌های تضامنی مشخص است و وقتی که یک شریک باید جور تمامی شرکا را بردوش بکشد و پاسخگوی هر اتفاقی در شرکت باشد پس نمی‌توان گفت که ممکن است این صرافی‌ها که در قالب شرکت‌های تضامنی فعالیت می‌کنند اموال مردم را مصادره خواهند کرد و پاسخگو نباشند، بنابراین اگر قرار بود که ما ضمانت‌نامه داده و میزان زیادی از اموال خود را به عنوان وثیقه قرار دهیم پس چه لزومی داشت که شرکت تضامنی باشیم، می‌رفتیم و در قالب شرکت سهامی فعالیت می‌کردیم.

وی همچنین با انتقاد و گلایه از هزینه های پرداختی گفت: سازمان امور مالیاتی به ما بگوید که از صراف‌ها و طلافروشان چقدر مالیات دریافت کرده است؟ هیچ وقت یادمان نمی‌رود که در دو سه سال اخیر ماموران مالیاتی به ما مراجعه می‌کردند و می‌گفتند باید مالیات بالایی بدهید چرا که دولت کسری بودجه داشته و نمی‌تواند از راه دیگری تامین کند، پس اعداد و ارقام مالیاتی که ما پرداختیم را بیاورید و با مالیاتی که شرکت‌های سهامی یا پیمانکاری می‌دهند مقایسه کنید. ما صرافان در یک دوره‌ای کار می‌کنیم و پول آن را به دست آورده و هزینه می‌کنیم. از سویی دیگر مالیات هم می‌پردازیم، اما شرکت‌های سهامی و عمرانی نه تنها در یک بازه بلند مدت کار کرده و سودهای کلانی به دست می‌آورند بلکه از مالیات هم معافند.

این صراف از اینکه کارشان شفاف است هم سخن گفت و یادآور شد :در حالی همواره از ما ضمانت‌نامه‌های سنگین می‌خواهند که ما نرفته‌ایم داخل یک پاساژ و به طور غریبه و نامحسوسی کار کنیم بلکه کنار خیابان بوده و همه ما از جمله آقایان بانک مرکزی ما را رصد می‌کنند.

اختلاس 3000 میلیاردی را هم تقصر ما بیندازید
انتقادات او ادامه داشت و حتی به اختلاس 3000 هزار میلیاردی هم اشاره کرد و افزود: چرا باید همیشه فشار به صراف‌ها باشد و باید دولت جفت و‌ بس مالی خود را از طریق ما محکم کند، مگر زمانی که سه هزار میلیارد تومان از سیستم بانکی خارج شد ما صراف‌ها و یا آدم های عادی در آن مداخله داشتیم. نه این طور نبود بلکه این رانت 3000 میلیاردی از طریق همان ال سی‌هایی که خود سیستم بانکی باز می‌کرد ویا بی‌مبالاتی‌های مدیران بانکی انجام شد. باشد ما قبول می کنیم که تا این رقم و حتی بیشتر هم ضمانت نامه بدهیم اما این سوال ما را هم جواب بدهید؛ آقای رییس کل بانک مرکزی، مسوولین اعتباری، مدیران بانک‌ها و مسوولان خزانه که وظایفی بس سنگین تر از ما داشته و ارقامی نجومی از زیر دست‌شان رد می شود چه قدر ضمانت داده‌اند؟

ما بی سواد نیستیم
این صراف که خواست با صنف آن ها به طور منطقی تری برخورد شود بیان کرد که شاید در 30 سال پیش همه خرید و فروش ها در کنار خیابان و اغلب بی منطق و پایه و توسط هر کسی انجام می شد اما امروزه اکثر صرافان تحصیل کرده بوده و در میان آنها حقوقدان،حسابدار و مدیران با تجربه حضور دارند، پس دلیلی وجود ندارد که با ما مثل بی سوادها برخورد کرده و بخواهند با هر تصمیمی ارتزاق و فعالیت اقتصادیمان را تحت تاثیر قرار دهند.

وی این را هم گفت که با وجود اینکه پیش از این سرمایه خود را از یک به دو میلیارد تومان افزایش داده است اما بانک مرکزی جواز صرافی او را تمدید نکرده و هر ساله سه میلیون و 600 هزار تومان به عنوان ضمانت‌نامه از آنها کسر می شود!

به گزارش ایسنا، هفته گذشته بود که معاون نظارتی بانک مرکزی از پیگیری بانک مرکزی برای بازنگری در این دستورالعمل به خصوص میزان افزایش سرمایه‌ها خبر داد و گفت که ساز و کار این بازنگری آماده شده و به زودی و قبل از اتمام مهلت قانونی صرافی‌ها، برای تصمیم گیری به شورای پول و اعتبار می رود. اما در صورت پابرجا ماندن این آیین نامه مجوز صرافی‌ها باطل خواهد شد.

تهرانفر این احتمال را هم داد که ممکن است رقم تعیین شده برای افزایش سرمایه کاهش یابد. 

دریای موتور سیکلت‌ های توقیفی

$
0
0
 اخباراجتماعی - دریای موتور سیکلت‌ های  توقیفی
بعضی صاحبان این موتورها هم به دلیل مشکلات دیگر، سراغی از موتورشان نمی گیرند. مثلا ممکن است موتورسیکلت سرقتی گزارش شده باشد یا پلاکش کنده یا مخدوش باشد با این هدف که با آن مرتکب تخلف خاصی شده باشندوقتی با ولع گاز می‌دهند، در خطوط ویژه تک‌چرخ می‌زنند و ویراژ می‌دهند، از بین خودروها لایی می‌کشند، در پیاده روها جلوی عابران پیاده می‌پیچند و... آن وقت است که با حرکت دست پلیس باید کنار بزنند تا اعمال قانون شوند. بعد از این‌که قبض جریمه را گرفتند نوبت این است که برای مدتی با موتورشان خداحافظی کنند.

به گزارش جام جم، داستان موتورسیکلت های توقیفی از همین جا شروع می شود. خیلی از موتورهای این شهر دست کم یکبار پای شان به اینجا باز شده است. اینجا پارکینگ موتورسیکلت های توقیفی است. جایی که تا چشم کار می کند فقط موتور است و موتور. موتورهای خاک گرفته که به دلیل تخلف صاحب شان مجبورند آن قدر اینجا بمانند تا حکم آزادی شان صادر شود.

اینجا همه جور موتورسیکلتی پیدا می شود؛ از موتورهای قدیمی و زهوار دررفته تا موتورهای با ابهت و چند میلیونی. از بی پلاک ها گرفته تا سرقتی ها. از موتورهایی که فقط چند روز مهمان اینجا هستند تا آنها که مـــاه هاست اینجا جا خوش کرده اند.

اینجا پارکینگ آزادگان در منطقه 18 شهر تهران واقع در بزرگراه آیت الله سعیدی، حوالی پاسگاه نعمت آباد است.

کابوس کفی های زرد رنگ
خربزه خورده حالا باید پای لرزش بنشیند. تخلف کرده حالا باید تاوانش را بدهد. پلیس در برخورد با تخلفات موتورسواران کاملا جدی است. این را می شود از پارکینگ های موتورسیکلت های توقیفی که در آنها هزاران دستگاه موتورسیکلت منتظرند تا صاحبانشان بیایند سراغ شان، فهمید.

سر چهارراه های پرتردد و گوشه میادین اصلی شهر یدک کش های زرد رنگ آماده اند تا موتورسیکلت های توقیفی را به پارکینگ منتقل کنند.

موتورسیکلت های توقیفی روی این یدک کش ها که در اصطلاح به آنها کفی می گویند باید مسافت چند کیلومتری را طی کنند تا به یکی از پارکینگ های مخصوص موتورهای توقیفی برسند.

اینجا یکی از همان پارکینگ هاست. یدک کش های زرد رنگ یکی پس از دیگری از راه می رسند و جلوی در ورودی پارکینگ منتظر می مانند تا اجازه ورود به آنها داده شود. روی هر کدام شان هم بین 9 تا 10 دستگاه موتورسیکلت توقیفی جا گرفته است.

موتورها یکی پس از دیگری از روی کفی پایین آورده می شوند، اما قبل از این که کاملا کنترل شوند از جایشان تکان نمی خورند. این یک قانون است و دلیلش هم روشن است. این تجربه حاج احمد گودرزی، پیرمرد خوش اخلاقی است که عمری را در چند پارکینگ موتورهای توقیفی کار کرده و حداقل هشت سال کارش همین بوده است و این آخری با چندتا از پسرهایش در پارکینگ آزادگان ولایت کار می کنند.

می گوید: موتورها بررسی می شوند تا اگر هرگونه عیب و ایرادی داشتند همین ابتدای کار روی برگه مخصوص نوشته شود مثلا اگر خطی روی بدنه شان افتاده، خراشیدگی روی زینشان ایجاد شده، شیشه یا چراغی شکسته و... چون معلوم نیست مالک هر کدام از این موتورها چند روز یا چند هفته بعد سراغ موتورش را بگیرد. با این کار وقتی صاحب موتورسیکلت برای ترخیص موتورش می آید دیگر نمی تواند ادعا کند موتورش در مدتی که داخل پارکینگ بوده دچار آسیب شده است.

البته به مالکان موتورسیکلت های توقیفی که مدعی شده اند موتورشان آسیب دیده، در صورت اثبات صحت ادعایشان خسارت داده می شود.

تا چشم کار می کند فقط موتور است و موتور. اینجا یکی از شلوغ ترین و البته پررفت و آمدترین پارکینگ های موتورسیکلت های توقیفی در سطح شهر تهران است.

با این که به گفته مسئول بخش ترخیص این پارکینگ، روزانه بین 200 تا 250 نفر با برگه های ترخیصی که از ستاد ترخیص موتورسیکلت پلیس با خودشان آورده اند تا موتورشان را ببرند، اما باز هم حدود ده هزاردستگاه موتورسیکلت اینجا جا خوش کرده اند. چون هر روز تقریبا همین تعداد 250 تا 300 دستگاه موتورسیکلت هم به عنوان موتور توقیفی وارد پارکینگ می شوند و طبیعی است اینجا تقریبا همیشه شلوغ باشد.

مجتبی گودرزی که همراه پدرش در این پارکینگ کار می کند، می گوید: بعضی ایام ممکن است تعداد موتورهای توقیفی که اینجا آورده می شود، بیشتر هم باشد. البته این بستگی به شرایط دارد، مثلا ممکن است یک هفته پلیس به طور ضربتی طرح برخورد با تخلفات موتورسواران را در دستور کار داشته باشد که طبیعتا تعداد توقیفی ها هم بیشتر می شود.

موتورهای توقیفی باید در ردیف های مشخصی طبق اولین رقم شماره پلاک شان چیده شوند وگرنه مالکان شان وقتی برای ترخیص موتورهایشان می آیند باید ساعت ها سرگردان شوند تا بتوانند موتورشان را شناسایی کنند و آن وقت می شود حکایت پیدا کردن سوزن در انبار کاه!

روی زین هر کدام از موتورسیکلت ها هم با ماژیک سفید رنگی که بسادگی پاک نمی شود، تاریخ دقیقی که موتورسیکلت به پارکینگ آورده شده نوشته می شود.

نوشتن تاریخ روی زین موتورها به این دلیل است که از روزی که موتورسیکلت توقیفی به پارکینگ آورده می شود، به ازای هر روز که مالک سراغی از آن نگیرد، هنگام ترخیص باید 700 تومان هزینه بپردازد وگرنه موتور بی موتور!

سرنوشت موتورهای فراموش شده
شاید اگر این موتورها زبان داشتند برایمان می گفتند آمدن شان به پارکینگ آن قدرها هم بد نیست، چون حداقل برای مدتی از سواری دادن به صاحب شان خلاص می شوند، اما برای برخی از این موتورها آمدن به پارکینگ یعنی رسیدن به آخر خط. آنها باید تاوان صاحبان متخلف شان را پس بدهند که گاه ممکن است ماه ها سراغی از آنها نگیرند. انگار که از اول نبوده اند.

احمد تقوایی، یکی از بازرسان راهنمایی و رانندگی است که وظیفه سرکشی های دوره ای به پارکینگ های خودرو و موتورسیکلت شهر تهران و بررسی و بازرسی شرایط موجود، کنترل عملکرد پارکینگ داران، رفت و آمد موتورها و رسیدگی به شکایات احتمالی مردم در این بخش را به عهده دارد.

او می گوید: معلوم نیست موتورها چند وقت اینجا مهمان باشند. شاید 48 ساعت شاید هم چند هفته یا چند ماه. بستگی به این دارد که کارنامه تخلفات صاحب شان چقدر سیاه باشد.

آنها که مرتکب تخلف زیادی نشده اند و جریمه هایشان کم باشد خیلی سریع می روند دنبال پرداخت جریمه و موتورشان را بعد از 24 ساعت تحویل می گیرند.

البته به شرط این که مرتکب تخلفاتی مانند حرکت در خطوط ویژه، عبور از چراغ قرمز، ویراژ دادن و.. که براساس قانون باید روزهای بیشتری در پارکینگ متوقف بمانند، نشده باشند.

در این شرایط هیچ مانعی برای ترخیص موتور نیست، اما اگر از آن دسته راکبان موتورسیکلت با فهرست بلندبالایی از جریمه باشند واضح است از عهده پرداختش هم برنمی آیند و در نتیجه ممکن است تا هفته ها و ماه ها سراغ موتورشان نیایند.

البته بعضی صاحبان این موتورها هم به دلیل مشکلات دیگر، سراغی از موتورشان نمی گیرند. مثلا ممکن است موتورسیکلت سرقتی گزارش شده باشد یا پلاکش کنده یا مخدوش باشد با این هدف که با آن مرتکب تخلف خاصی شده باشند. طبیعی است با این شرایط مراجعه مالک برای پس گرفتن موتورش به منزله گرفتار شدنش باشد، بنابراین ترجیح می دهد قید موتورسیکلتش را بزند.

تکلیف موتورسیکلت های بی صاحب روشن است. موتورهایی که شش ماه تا یک سال از مدت توقیفشان در پارکینگ بگذرد و کسی سراغشان را نگیرد به ستاد اجرایی حضرت امام(ره) سپرده می شوند.

در این ستاد، موتورها به حراج گذاشته می شوند. البته اگر در این فاصله مالک به پارکینگ مراجعه کند برای پیگیری وضعیت موتورش به ستاد اجرایی حضرت امام(ره) راهنمایی می شود. آنجا اگر موتور هنوز فروخته نشده باشد می تواند موتورش را پس بگیرد یا در صورت فروش قیمت تقریبی آن به وی پرداخت می شود.

نورچشمی های میلیونی
ظاهرشان با بقیه فرق دارد، نه قراضه هستند و نه درب و داغان، روی بعضی هایشان حتی یک خط هم نیفتاده، اما گرد و خاک حسابی رویشان نشسته است، سر و شکل شان از بقیه بزرگ تر است و همین ابهت شان را بیشتر کرده است. اینها موتورسیکلت های خارجی هستند. همان نورچشمی های میلیونی.

گودرزی، مسئول پارکینگ می گوید قیمت این موتورها از دو تا 20 میلیون تومان متغیر است و به دلیل این که قیمت​شان از اکثر موتورهای توقیفی این پارکینگ بیشتر است، ترجیح داده اند آنها را در قسمت مجزایی از پارکینگ بچینند، چون اگر آسیبی ببینند خسارتی که باید به صاحبش پرداخت شود چند برابر موتورهای معمولی است.

ناگفته پیداست این موتورهای میلیونی روی دست پارکینگ داران نمی ماند چون قیمت شان آن قدر بالاست که وقتی توقیف می شوند صاحبان شان خیلی زود حساب شان را با پلیس صاف می کنند تا برگه ترخیص بگیرند و بیایند سراغ موتورشان.

ماجرای برگه های ترخیص تقلبی
از وقتی موتورشان توقیف می شود به هر آب و آتشی می زنند تا هرچه زودتر بتوانند موتورشان را رفع توقیف کنند، چون خیلی از آنها روزی شان را با کار روی همین موتورسیکلت های قراضه درمی آورند.

مدت توقیف موتور که سپری شد می روند ستاد ترخیص، جریمه شان را صاف می کنند، هزینه های جانبی مالیات و ارزش افزوده به اضافه هزینه حمل جرثقیل به پارکینگ و روزهایی که موتورشان در پارکینگ مانده را حساب و کتاب می کنند و می پردازند و آن وقت موتورشان را از پارکینگ درمی آورند، اما بعضی ها هم حال و حوصله این همه دوندگی را ندارند.

بعضی ها پول جریمه شان را هم ندارند، پس خودشان دست به کار شده یا سراغ حرفه ای ها می روند و با ظرافت تمام، یکی از آن برگه های ستاد ترخیص را جعل می کنند. یک مهر مثلا معتبر نزدیک به شکل و شمایل مهر ستاد ترخیص می زنند رویش و می آورند اینجا تا موتورشان را خلاص کنند.

مجتبی گودرزی، مسئول واحد ترخیص این پارکینگ می گوید در گذشته تقریبا روزی دو مورد از این برگه های تقلبی به دست شان می رسید، اما حالا خوشبختانه با راه اندازی سیستم استعلام خودرو و متصل شدن واحد ترخیص پارکینگ ها به صورت اینترنتی به ستاد مرکزی ترخیص خودرو این تخلف تقریبا به صفر رسیده است.

او توضیح می دهد: وقتی مالک موتورسیکلت با برگه ترخیص توی دستش به این قسمت مراجعه می کند مسئول واحد ترخیص مشخصات قبض را وارد سیستم رایانه می کند و چند دقیقه بعد اطلاعات کامل همراه وضعیت موتورتوقیفی از سوی سامانه ستاد مرکزی روی سیستم نقش می بندد. به این ترتیب با استعلامی که از ستاد ترخیص پلیس به دست آمده می توان از جعلی بودن یا اصلی بودن قبض ترخیص مطلع شد.

میلاد برگ بیدی، کارشناس بخش آی. تی شرکت سامان توسعه که کار پشتوانه اینترنتی سامانه های ترخیص خودرو در پارکینگ خودروها و موتورهای توقیفی را به عهده دارد نیز در این باره به نکته جالبی اشاره می کند که ضرورت نظارت دقیق مسئولان نیروی انتظامی و پلیس راهور را آشکار می سازد.

به گفته او هم اکنون اطراف برخی پارکینگ های توقیف خودرو و موتورسیکلت، افرادی بیرون پارکینگ ایستاده اند که قبض های ترخیص جعلی را با مهر و امضا به متقاضیان می فروشند.

برگ بیدی تاکید می کند اگر نیروی انتظامی در این زمینه همکاری و با متخلفان برخورد کند قطعا مشکل قبض های تقلبی به کلی ریشه کن خواهد شد.

ترخیص موتور با تهدید
آنها که موتورشان به دلیل تخلف، راهی پارکینگ شده یا پای تخلفشان می ایستند و جریمه کارشان را می دهند و موتورشان را سر وقت ترخیص می کنند یا مثل بعضی ها که قبلا گفتیم می روند سراغ یکی از برگه ترخیص های تقلبی که به خیال خودشان قانون را دور بزنند و بی دردسر و دوندگی موتورشان را پس بگیرند که البته مشت شان هم باز می شود، اما هستند کسانی که حتی زحمت امتحان برگه ترخیص تقلبی را هم به خودشان نمی دهند.

موتورشان که راهی پارکینگ شد می روند سراغ چند نفر قلچماق و با هم می آیند جلوی در پارکینگ و شروع می کنند به خط و نشان کشیدن برای صاحب پارکینگ.

آقای گودرزی، صاحب پارکینگ از این اتفاق ها کم ندیده مثل همین چند وقت پیش که چند نفر شبانه آمده بودند جلوی در پارگینگ و برای شان خط و نشان کشیده بودند که یا موتورشان را تحویل می دهد یا پارکینگ را به آتش می کشند.

البته خودش می گوید در این سال ها آن قدر از این صحنه ها پیش آمده که دیگر ترسی از این رفتارها ندارد و تا حالا هم پیش نیامده با این روش کسی موتورش را از در این پارکینگ بیرون ببرد.

موتورهای سرقتی
حال و روز همه موتورهایی که سر و کارشان به پارکینگ می افتد آن قدرها هم روشن نیست، چراکه میان آنها هستند موتورسیکلت هایی که مالکان شان با آنها مرتکب جرائمی شده اند که کارنامه شان را سیاه کرده است. اکثر موتورسیکلت هایی که پلاک شان مخدوش است یا پلاک ندارند جزو این دسته هستند.

تقوایی برایمان توضیح می دهد: ماموری از اداره آگاهی وظیفه ثبت پلاک موتورهایی را که وارد پارکینگ می شوند، به عهده دارد. بعد از آن، این شماره ها در سایتی که ویژه ثبت شکایت مردم از موتورسیکلت های مفقودی شان است، مقایسه می شود و در صورتی که جواب استعلام با شماره موتور سرقتی مطابقت داشته باشد به مالکش اطلاع داده می شود که موتور در فلان پارکینگ است و برود تحویل بگیرد.

کم نیستند از این دست موتورها که صاحبشان اعلام سرقت کرده اند و همین جا پیدا شده اند.

پيوند زن و آشپزخانه در تلويزيون

$
0
0
 اخبار اجتماعی - پيوند زن و آشپزخانه در تلويزيون
تصاوير ارایه شده از مردان اما کاملا متفاوت است. مردها اغلب، تلويزيون، خودرو و پروژه‌های مهم تجاری را تبليغ می‌کنند و اگر درحال لذت‌بردن از دستپخت زنان و تميزی خانه و لباس‌هايشان نباشند در جلسات مهم کاری يا درحال تفريح و دويدن و قدم‌زدن در طبيعت هستند.ظرف‌های کثيف روی هم تلنبار شده‌اند، «زن» در آشپزخانه با غصه به ظرف‌ها نگاه می‌کند، يک قطره از مايع ظرفشويی معجزه می‌کند و «زن» همه ظرف‌ها را در چند ثانيه می‌شوید.

ماه رمضان است و نزديک اذان، همه اهل خانه با هم وارد می‌شوند. مرد بلافاصله برای گرفتن وضو به سمت دستشويی می‌رود و خانم خانه بلافاصله به آشپزخانه روانه می‌شود و با کمک وسایل برقی پارس‌خزر در عرض چند دقيقه افطار را آماده می‌کند. موقع اذان مرد بالای ميز نشسته، بچه‌ها دور ميز منتظر آماده شدن غذا هستند و خانم همچنان درحال رفت‌وآمد برای چيدن ميز است.

تبليغ انواع و اقسام  رب، روغن، ماکارونی و سس
در تمامی اين آگهی‌ها زن‌ها درحال شست‌وشو، رفت‌و روب و آشپزی هستند. در خانه و اغلب مواقع در آشپزخانه. تبليغ وسایل مدرنی که کار زنان را راحت‌تر و سريع‌تر کرده نيز هيچ تغييری در تصوير کليشه‌ای زنی که هميشه جارو و دستمال و کفگير به دست دارد، نداده است. در هيچ تبليغی نشان داده نمی‌شود زنی که به خاطر وجود ماشين‌لباسشويی و ظرفشويی و جاروبرقی و چرخ‌گوشت و پلوپز و چای‌ساز و... وقت کمتری را صرف کارهای خانه می‌کند، کتاب می‌خواند، پياده‌روی می‌کند، يا حتی تلويزيون تماشا می‌کند. درعوض زنی که قبلا برای مهمانی‌اش ۲ نوع غذا می‌پخته، حالا که به خاطر داشتن ماکروویو می‌تواند ۲ نوع غذايش را در زمان کمتری آماده کند، وقت اضافه را صرف پختن چند نوع غذای ديگر می‌کند و ميز را پر می‌کند از انواع و اقسام غذاهايی که پشت‌سر هم از ماکروویو بيرون می‌آورد.

تصاوير ارایه شده از مردان اما کاملا متفاوت است. مردها اغلب، تلويزيون، خودرو و پروژه‌های مهم تجاری را تبليغ می‌کنند و اگر درحال لذت‌بردن از دستپخت زنان و تميزی خانه و لباس‌هايشان نباشند در جلسات مهم کاری يا درحال تفريح و دويدن و قدم‌زدن در طبيعت هستند. يا اين‌که به‌عنوان کارشناس و سرآشپز، محصولات غذايی و شوينده را به زنان معرفی می‌کنند.
اين کليشه‌ها وقتی بيشتر به چشم می‌آيد که به تصوير ارایه شده از مردان و حتی پسربچه‌ها در اين تبليغات نيز توجه کنيم.

در تبليغ ماکارونی، زن در آشپزخانه درحال پختن و آماده‌کردن ماکارونی است و مرد که پس از دويدن در گندمزارها سر ميز نشسته و درحال لذت بردن از طعم ماکارونی است.
در تبليغ يک مايع نرم‌کننده، زن لباس‌های شسته شده را تامی‌کند و پسرش از نرمی بلوز و حوله‌اش لذت می‌برد.

در تبليغ خدمات تلفن‌بانک مسکن، مردها وقتی پرداخت قبوض را فراموش می‌کنند که سر کار هستند يا همراه دوستانشان به کوه رفته‌اند و زن‌ها وقتی که در خانه سرگرم مراقبت از بچه‌ها هستند.

در تبليغ انواع و اقسام چای، زن‌ها درحال دم‌کردن چای و‌ آوردن آن برای خواستگار نشان داده می‌شوند و مردها وقتی پس از يک‌روز سخت کاری در اداره يا يک جلسه مهم چای می‌نوشند.
این بازنمایی زنان در تلویزیون حتی با وجود اعتراض فعالان زنان تغییر شکل نداده است. حتی وضع لایحه منع استفاده ابزاری از زنان در تبلیغات نیز تغییری در ایده‌پردازی‌های شرکت‌های آگهی‌سازی ایجاد نکرده است. تا جایی که در تبلیغ لوازم شیرآلات، زنی که با لباس کار به خانه رسیده است همچنان با همان لباس تا آخر شب در آشپزخانه به نمایش گذاشته می‌شود.

یک کارشناس رسانه دراین‌باره می‌گوید: استفاده ابزاری از زنان هیچ حد و مرزی ندارد. این استفاده در کشورهای غربی با ایران متفاوت است، اما نمی‌توان بین یک زن نیمه‌عریان برای تبلیغ دزدگیر خودرو و حضور همیشگی و کلیشه‌ای زن در آشپزخانه تفاوت قایل شد. به گفته قاعدی، تفاوت این دو فقط در پوشش است و عملا هیچ فرقی بین استفاده ابزاری از زن در این دو نوع تبلیغ وجود ندارد.

زن خانواده به همراه دخترش ليوان‌های شربت را برای مردان خانواده که درحال تماشای فوتبال بودند، می‌آورد و وقتی مردها و پسرهای خانواده درحال تماشای فوتبال شربت می‌خوردند و هورا می‌کشيدند، مادر و دختر گوشه‌ای نشسته بودند و با لبخندی حاکی از رضايت، هيجان و شادی آنها را تماشا می‌کنند.

در يک آگهی ديگر که برای تبليغ خدمات بيمه ساخته شده است، کارمند شرکت بيمه به منزل يکی از مشتری‌ها زنگ می‌زند تا درمورد خدمات شرکتش توضيح دهد. خانم خانه گوشی تلفن را برمی‌دارد و به محض اين‌که متوجه می‌شود موضوع مورد بحث بيمه اموال خانه است، گوشی را به شوهرش می‌دهد.

یا در تيزری که به بهانه سرشماری عمومی پخش می‌شد، مسئول سرشماری به خانه‌ای مراجعه می‌کند و زن خانه که نمی‌خواهد با اين طرح همکاری کند، می‌گويد: «آقامون خونه نيست.» و اطلاعات مورد نياز برای سرشماری را نمی‌دهد، مامور سرشماری هم جواب می‌دهد: «پس من بعد از وقت اداری می‌آيم که آقاتون خونه باشه».

این‌که تبلیغات در توسعه تجارت و رشد اقتصادی تأثیر دارند، برکسی پوشیده نیست اما پیامدهای ایدئولوژیکی برآمده از محتوای تبلیغات هم نباید از نظر دور بماند. یکی از مهم‌ترین پیامد‌های ایدئولوژیکی این پیام‌ها، تثبیت موقعیت نابرابر اجتماعی و معناسازی اجتماعی جهتمند آن است. این ادعای جامعه‌شناسان و فعالان زنان است. فعالان حقوق زنان دراین‌باره می‌گویند: آگهی‌ها و تبلیغات می‌توانند بر تثبیت یا تقویت هنجارهای اجتماعی مردانه در جامعه نقش داشته باشند.

اگرچه پیام آگهی‌های تجاری این است که به ظاهر آگهی به‌منظور فروش و ارسال یک‌سری اطلاعات درمورد کیفیت کالاهاست و هیچ ارتباطی به ساختن و تثبیت باورهای ما درمورد مثلا جنسیت مردانه و زنانه ندارد. اما همان‌طور که گافمن (جامعه‌شناس قرن بیستم) گفته است، سبک رفتار زنان و زنانگی در آگهی‌های تجاری تصویری تصادفی و بی‌دلیل بیان نمی‌شود بلکه این بیان نوعی مراسم سیاسی است که موقعیت طبقه زن را در ساختار اجتماعی تثبیت می‌کند.

یکی از مبناهای نظری درباره کلیشه‌های جنسیتی مدل گافمن است. گافمن در کتاب «تبلیغات جنسیتی» نقش‌ها و کلیشه‌های جنسیتی تبلیغات را بررسی کرده است. رویکرد وی در تحلیل مناسبات جنسیتی رویکرد بر ساختگرایانه است. از نظر گافمن، جنسیت به صورت تصویری در اشکال مختلف در گستره تبلیغات رسانه‌ای برساخته می‌شود. تبلیغات به تفاوت‌های جنسیتی برساخته شده به لحاظ اجتماعی جنبه طبیعی می‌دهند و تصورات قالب جنسیتی را تحمیل می‌کنند.

طبق استدلال گافمن، این تفاوت در رفتار و اعمال زنان و مردان براساس تفاوت‌هاي بيولوژيك بنيادي ميان آنها به وجود نمي‌آيد، بلكه «بسياري از اعمال اجتماعي كه مكررا به‌عنوان پيامد طبيعي تفاوت‌هاي ميان دو جنس ارایه و تلقي می‌شود، عملا ابزاري هستند كه آن تفاوت‌ها را محترم شمرده و توليد می‌كنند.»

گافمن با پشتوانه چنين رويكرد هوشمندانه‌ای است كه دست به تحليل مناسبات جنسيتي در تصاوير تبليغاتي می‌زند. او با طرح ايده «فرامناسكي شدن» معتقد است، نمايش‌هاي جنسيتي در تبليغات (و ساير رسانه‌هاي تصويري)، «به ما نشان می‌دهد كه چگونه تبليغات به تفاوت‌هاي جنسيتي برساخت شده به لحاظ اجتماعي، جنبه طبيعي می‌دهند و از اين‌رو تصورات قالبي جنسيتي را تحميل می‌كنند».

در ۶ الگوي تصويري گافمن از نمايش‌هاي جنسيتي در تبليغات آمده است: اول از همه در الگوی مناسكي شدن فرمانبري، زنان وضعيتي را اتخاذ می‌كنند كه انقياد آنها را در برابر كنترل ديگران نشان می‌دهد. از اين نظر زنان بيشتر رفتارهاي دلجويانه‌ای همچون لبخندزدن را به نمايش می‌گذارند و از خود حالت‌هاي ناتواني بروز می‌دهند. در این تبلیغ‌ها زنان، نسبت به مردان حالات لطيف‌تري را همچون حالات ترس و انحناي ظريف زنانه به خود می‌گيرند. در تصاوير، اين مسائل اين‌گونه نشان داده می‌شود كه زن سعي می‌كند موافقت مرد را جلب كند. از اين نظر، زنان غالبا به صورت كاراكترهاي لوده و عروسك‌گونه تصوير می‌شوند، در حالي كه مردان كاملا جدي نمايش داده می‌شوند.

الگوی دیگر بازنمایی زنان در رسانه‌ها «اندازه نسبي» است. به‌طوركلي زنان در تبليغات و رسانه‌هاي تصويري، كوتاه‌تر از مردان تصوير می‌شوند و اين امر، نماد اقتدار كمتر است. فقط هنگامي كه مردي از نظر اجتماعي كم‌رتبه‌تر (پست‌تر) از زن باشد، كوتاه‌تر از او نشان داده می‌شود.

«رتبه‌بندي كاري» نیز بر اين مسأله اشاره دارد كه چگونه مردان كنش‌هاي ديگران را كنترل می‌كنند، در حالي كه زنان مورد كنترل قرار می‌گيرند. بنابراين مردان غالبا در نقش‌هاي مديريتي تصوير می‌شوند و مخصوصا در نقش‌هاي شغلي، به زنان آموزش می‌دهند. زنان بيشتر درحال دريافت كمك از مردان نمايش داده می‌شوند. اين نوع از فرودستي، همچنين هنگامي فعال‌تر می‌شود كه گروه زنان هدف هستند. مردان كمتر در تصاوير مربوط به مهدكودك يا آشپزخانه نشان داده می‌شوند يا هنگامي كه آنها در اين عرصه‌هاي زنانه تصوير می‌شوند، اين امر به صورت غيرواقع‌گرايانه ارايه می‌شود.

لمس زنانه بر اين مسأله اشاره دارد كه در تصاوير تبليغاتي و رسانه‌هاي بصري، زنان اشياء را لمس و نوازش می‌كنند، اما هرگز اشياء را چنگ نمي‌زنند يا نمي‌قاپند. درحالي‌كه مردان اشياء را دستكاري می‌كنند يا به آنها شكل می‌دهند. مصاديق اين امر می‌تواند در تصاوير، به شكل استعمال لذت‌جويانه يك محصول، لمس لباس‌ها، نوازش يك بچه و... توسط مردان باشد. از سوي ديگر مردان در چنين موقعيت‌هايي نشان داده نمي‌شوند، بلكه دست مردان صرفا ابزاري است كه مردان با آنها محصولات را توليد می‌كنند، دست شريكي را می‌گيرند، محاسبه می‌كنند يا بيس‌بال بازي می‌كنند.

در بازنمایی دیگر زنان غالبا از طريق درگيري روانشناختي از موقعيت‌هاي اجتماعي عقب‌نشيني می‌كنند يا كنار نهاده می‌شوند. بدين‌گونه كه مردان غالبا هدايت كارها را برعهده می‌گيرند تا زنان را از اين موقعيت حذف كنند.

گافمن مشاهده كرد كه در تبليغات تصويري «زنان بيش از مردان به درگيري‌هايي داخل می‌شوند كه آنها را به‌طور روانشناختي از موقعيت‌هاي اجتماعي حذف می‌كند». او درگيري و پنهانكاري عاطفي و وابستگي فيزيكي به ديگران را نشانه‌هاي اين نوع عقب‌نشيني برمي‌شمارد كه می‌تواند در تصاوير زنان در رسانه‌ها به‌صورت از دست دادن كنترل احساسات و اشك ريختن، نخودي‌خنديدن، پنهان‌كردن چهره پشت دستان خود از روي ترس، كمرويي، دستپاچگي، يا اضطراب باشد.
 
از نظر گافمن، شكل ملايم‌تر نمايش‌هاي عقب‌نشيني، می‌تواند از طريق گرداندن زيركانه سر يا چشم‌ها (يا از گوشه چشم نگريستن)، در تصاوير رسانه‌ای ارايه شود. همچنين فرد می‌تواند در پس يك در، يك كتاب، يك شيء يا يك مرد پناه گيرد. اين‌گونه نمايش‌ها، از آن‌رو عقب‌نشيني نام گرفته است كه فرد دخيل در آنها، نسبت به هركس كه در موقعيت حاضر است، عقب‌نشيني و كناره‌گيري می‌كند.»

گافمن دريافت، هنگامي كه خانواده‌ها روي صحنه ظاهر می‌شوند، واحد يك موتيف(اصل) كليدي است: مبادرت ورزيدن در يك عمل مشاركتي. او دريافت كه در اين واحد، روابط خاصي ميان كودكان و والديني كه به لحاظ جنسي مشابه آنها هستند، ظاهر می‌شود.

طبق مشاهده گافمن در تبليغات (و به‌طوركلي رسانه‌هاي تصويري)، معمولا مردان يا از خانه غايب هستند يا از آن فاصله دارند. «گافمن معتقد است كه فاصله، كاركردي ويژه را نشان می‌دهد: نقش مرد نظارت و حمايت است. در تبليغات، پدر، در خانه مكان كوچكي دارد، زيرا زماني طولاني را براي كار در بيرون خانه صرف می‌كند. در تبليغات، مردان اغلب درحال انجام دادن كارهاي بسيار كوچك درون خانه نشان داده می‌شوند.
 
او اشاره می‌كند كه اين مسأله ممكن است به اين دليل باشد كه خانه به‌طور سنتي، يك «حوزه زنانه» تلقي می‌شود و بنابراين بر اين مسأله انگشت می‌گذارد كه در فضاي خانه مرد به يك فرمانبر تبديل می‌شود. در اين آلترناتيو، او ممكن است با «وظايف زنانه» آلوده شود. بنابراين تبليغات تمايل دارند كه زنان را به‌عنوان سازندگان خانه نشان دهند، در حالي كه مردان فقط در نقش دستيار و كمك كار زنان در آشپزخانه نشان داده می‌شوند.
 
در اين‌جا، هنگامي كه پرسيده می‌شود كارشناس امور مربوط به منزل كيست؟ پاسخ عملا ثابت شده است. تبليغات غالبا اين‌گونه ارايه می‌كنند كه زنان در امور مربوط به پخت و پز، نظافت و خريد اقتدار دارند. اين امر بر جنسيتي شدن حوزه‌ها بدين معنا اشاره دارد كه زنان به حوزه خانه و مردان به حوزه كار و سياست در بيرون خانه تعلق دارند.»

طرح افزایش باروری در جامعه درست تفهیم نشده

$
0
0
 اخباراجتماعی - طرح افزایش باروری در جامعه درست تفهیم نشده
عضو کمیسیون اجتماعی مجلس گفت: در صورت تفاهم زوجین عمل وازکتومی یا توبکتومی ممانعتی نخواهد داشت.عباس صلاحی تأکید کرد: طرح افزایش نرخ باروری در جامعه درست تفهیم نشده است.

این عضو کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با ایسنا، با اشاره به تصویب کلیات طرح افزایش نرخ باروری توسط مجلس اظهار کرد: متأسفانه این طرح به درستی در جامعه تفهیم نشده است.

وی با تأکید بر اینکه این طرح، طرح بسیار خوبی است، گفت: افرادی هستند که درصدد به غلط جا انداختن این طرح در کشور برآمده‌اند.

صلاحی تصریح کرد: رویکرد این طرح اینگونه نیست که احیاناً اگر شخصی تمایل به انجام عمل وازکتومی و یا توبکتومی داشته باشند مجازاتی برایش در نظر گرفته شود اما، قطعاً قانون مجازات سقط غیرقانونی همچنان به قوت خود باقی است و اجرایی می‌شود و در صورتی که زوجین با تفاهم بخواهند عمل وازکتومی و یا توبکتومی را انجام دهند، جهت اجرای این تصمیم ممانعتی وجود نخواهد داشت.

نماینده تفرش، آشتیان و فراهان در مجلس هدف این طرح را تشویق افراد به افزایش موالید عنوان کرد و گفت: به هیچ عنوان در این طرح بحث تهدید و مجازات مطرح نیست بلکه صرفاً ترغیب افراد به افزایش فرزندآوری مطرح است و اجبار و همچنین تهدید به حبس و زندان برای جامعه وجود ندارد.

ضرورت راه‌اندازي کلينيک‌هاي طلاق

$
0
0
 اخبار اجتماعی - ضرورت راه‌اندازي کلينيک‌هاي طلاق
از آسيب هاي پس از طلاق برچسب زدن به اين قشر از زنان است، به گونه اي که حتي پدر و مادر فرزند خود را پس از طلاق به اکراه مي پذيرد و اين خود منجر به انزوا و آشفتگي هويت اجتماعي زن مي شود .يک جامعه شناس با اشاره به آسيبهايي که زنان را پس از طلاق تهديد مي کند گفت: پديده طلاق از جمله پديده هاي است که در سال هاي اخير به رغم افزايش چشمگير آن هنوز به صورت ويژه مورد بررسي قرار نگرفته است. اين در حالي است که تشکيل کلينيک هاي طلاق و بررسي مشکلات زوج ها پس از اين پديده ضروري به نظر مي رسد.

غلامرضا عليزاده در گفت‌وگو با مهر درباره آسيب هاي پس از طلاق زوج ها گفت: پديده طلاق آثار دوگانه اي بين زوج ها بويژه در ميان زنان دارد چراکه آسيب پذيري زنان بيش از مردان است. تنش هاي زماندار که در نهايت منجر به طلاق مي شود باعث ايجاد مشکلات روحي و جسمي به ويژه افسردگي در ميان زنان شده است. ضمن اينکه زنان پس از جدايي، ترس از آينده و اعتماد دوباره به مرد ديگر را به همراه دارد.

عليزاده افزود: يکي ديگر از آسيب هاي پس از طلاق برچسب زدن به اين قشر از زنان است، به گونه اي که حتي پدر و مادر فرزند خود را پس از طلاق به اکراه مي پذيرد و اين خود منجر به انزوا و آشفتگي هويت اجتماعي زن مي شود، از سوي ديگر زنان مطلقه زير ذره بين جامعه بوده و با کوچکترين اشتباهي به آنها انگ هاي مختلفي زده مي شود.

اين جامعه شناس با اشاره به اينکه گاه ايجاد محدوديت براي زنان منجر به ايجاد پديده طلاق مي شود توضيح داد: اين گروه از زنان پس از طلاق همواره سعي در افراط در رفتار هايي که پيش از اين محدود شده بودند دارند که اين موضوع نيز خود منجر به ايجاد مشکلات گسترده اي براي زنان مطلقه مي شود. بايد قبول کرد که طلاق به عنوان يک پديده اجتماعي هر روز در حال افزايش است و اکنون زمان آن فرا رسيده مشکلات پس از اين پديده را برطرف کنيم.

عليزاده با بيان اينکه همانگونه که دولت براي تشويق جوانان به ازدواج سياست ها و برنامه ريزي هايي را در نظر مي گيرد بايد براي پديده طلاق و مشکلات پس از آن به منظور جلوگيري از افزايش آسيب هاي اجتماعي راهکاري بيانديشد.وي توضيح داد: بايد کلينيک هاي طلاق در سطح کشور راه اندازي شود تا کساني که با اين پديده اجتماعي روبرو مي شوند راه و روش هاي برگشت به زندگي پس از طلاق را آموزش ببينند و مانع از رهايي دختران و پسران پس از طلاق در جامعه شد.

وي با بيان اينکه افراد بايد ياد بگيرند سرنوشت خود را دوست داشته و در مسير پيشرفت گام بردارند گفت: در حال حاضر شاهد پديده طلاق عاطفي در ميان زوج ها هستيم که قطعا راه اندازي اين گونه کلينيک ها مي تواند مانع از طلاق هاي عاطفي شده و به انسجام و تحکيم خانواده که همسو با سياستهاي نظام است کمک کند.

خشونت کلامی علیه زنان در قوانین

$
0
0
 اخبار اجتماعی - خشونت کلامی علیه زنان در قوانین
در قانون مجازات اسلامی توهین به افراد جرم‌انگاری شده است، اما به نظر می‌رسد خشونت‌های کلامی به خوبی قابل اثبات در قالب جرم توهین نیست. این‌که به دلیل زن بودن به کسی برچسب «بی‌عرضه» بودن را بزنند در قانون به خوبی به‌عنوان توهین متصور نشده است.«برو خانم، تو عرضه نداری»، «من از اول هم مخالف همکاری با زن‌ها بودم»، «اصلا خانم‌ها را چه به این کارها»؛ اینها کلیشه‌هایی است که به کرات گاه به خودمان یا هزاران زن دیگر گفته می‌شود.

به گزارش شهروند، این بدیهی است که شکل و نوع خشونت در جامعه کنونی کشورمان تغییر یافته و وارد عصر جدیدی از خشونت‌های موجود علیه زنان شدیم. خشونت‌های کلامی که شاید به جرأت بتوان آن را فرزند ناخلف خشونت علیه زنان دانست.
 
در شرایطی که این نوع خشونت هر روز در محیط خانواده، چه در محیط کاری، چه در سطح دانشگاه و... درحال زاد و ولد است قوانین کشور ما در قبال این خشونت‌ها چه مسئولیتی دارند؟ مگر نه این‌که قانون اساسی به‌عنوان قانون عالی کشور در برابر آحاد ملت مسئول است؟ مگر بارها و بارها مسئولان و حقوقدانان بر مدرن بودن قانون اساسی کشورمان تأکید نداشته‌اند؟

در قانون مجازات اسلامی توهین به افراد جرم‌انگاری شده است، اما به نظر می‌رسد خشونت‌های کلامی به خوبی قابل اثبات در قالب جرم توهین نیست. این‌که به دلیل زن بودن به کسی برچسب «بی‌عرضه» بودن را بزنند در قانون به خوبی به‌عنوان توهین متصور نشده است. آن هم درحالی‌که به علت کثرت خشونت‌های کلامی جرم انگاری خشونت‌ها علیه زنان ضروری به نظر می‌رسد. باید تبیین شود که خشونت به چه معناست و چه انواعی دارد.
 
زنان در محیط کار شاهد توهین‌های مختلف هستند که شاید در شکایت از خشونت‌کننده کوتاهی کرده‌اند. با این همه نمی‌توان نوع خشونت کلامی را از مصادیق توهین و فحاشی برشمرد. در قانون حفظ حقوق‌شهروندی، حق کشف و تعقیب جرم به‌عنوان یکی از حقوق برشمرده برای افراد به حساب آمده است، اما مشخص نیست که این اصل چقدر در مورد این دسته از رفتارهای نامتعارف صدق می‌کند؟

علاوه بر قانون اساسی در سطح محیط کار هم به نظر می‌رسد کمیته‌های انضباطی یا حراست درقالب رسیدگی به شکایات و تخلفات وجود دارد، اما این‌که این کمیته‌ها تا چه اندازه به شکایات زنان در این موضوع رسیدگی می‌کنند، اهمیت ویژه‌ای دارد.

با این حال بی‌اعتنایی به اصول قانون اساسی در سطح اجرایی در کشور رایج است و خلأ قانونی زیادی در رابطه با خشونت کلامی علیه زنان دیده می‌شود، اما پیشگیری از جرم، همیشه بهتر از جرم‌انگاری بوده است. اگر علت وقوع رفتار نامتعارف پیدا شود، چه بسیار جرایم بالقوه‌ای که در همان مرحله سرکوب شود و بالفعل نشود.
 
در ادارات و موسسات دولتی و حتی غیردولتی، چه بهتر که نهادی تحت‌عنوان «آموزش اخلاق‌حرفه‌ای» تأسیس شود و از همان ابتدا به کارکنان حسن‌معاشرت و برخورد بدون تبعیض آموزش داده شود. باید سوگندی که ماده ۲۵ قانون مدیریت خدمات کشوری به آن اشاره کرده، درحد همان سوگند باقی نماند و در عوض به افراد آموزش داده شود.

موضع قانون اساسی درباره خشونت علیه زنان 
اصل دوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، در بند ۶ به صراحت بیان می‌کند که جمهوری اسلامی ایران نظامی است برپایه ایمان به کرامت و ارزش والای انسان و آزادی توأم با مسئولیت او در برابر خدا. همه افراد در کرامت برابرند و هیچ‌کس با هیچ حقی نمی‌تواند این کرامت را مخدوش کند، کرامتی که با نوعی نگاه‌های سلسله مراتب جنسیتی روزبه‌روز پایین‌تر می‌آید و باعث می‌شود مردان نسبت به زن‌ها «با کرامت‌تر» شوند.

اصل بیستم قانون اساسی: همه افراد ملت اعم از زن و مرد یکسان در حمایت از قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی با رعایت موازین اسلامی برخوردارند. قانون اساسی به‌عنوان قانون عالی و ورای تمام قوانین عادی مسئول شناخته می‌شود در برابر تمام اعمالی که کرامت و ارزش والای انسان را پایین می‌آورد.

اصل بیست‌ویکم قانون اساسی: این اصل دولت را موظف کرده است که حقوق زن را در تمام جهات با رعایت موازین اسلامی تضمین نماید. طبق بند یک این اصل باید زمینه‌های مساعد برای رشد شخصیت زن و احیای حقوق مادی و معنوی او ایجاد شود. منظور از کلمه «دولت» در این اصل، همان قوه مجریه است؛ اما در سال‌های گذشته به رغم وجود این اصل، لایحه‌ها و مصوبات دولت تحقیر شخصیت او را می‌طلبید و دایم بر گوشه گیرتر کردن روزبه‌روز آنها تلاش شد.

اصل بیست‌ودوم قانون اساسی: اصلی که تعارض و تناقض قوانینی را که در جهت پایمال کردن حقوق زنان به تصویب می‌رسد نشان می‌دهد. طبق این اصل، حیثیت، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند.

اما خشونت‌های کلامی سال‌های اخیر به حیثیت زنان جامعه تعرض وارد و هر روز زن را به خاطر جنسیتش توبیخ و تحقیر کرد. خشونت از مهم‌ترین مصادیق هتک حرمت و تعرض به حیثیت افراد است اما حقوق زنان در جامعه برخلاف قانون عالی کشورمان هر روز درحال لگدکوب شدن است.

منع خشونت علیه زنان در قوانین اداری
در ماده ۴ قوانین و مقررات طرح تکریم ارباب‌رجوع در باب تدوين منشور اخلاقي سازمان در ارتباط با مردم، آمده است که دستگاه‌هاي مشمول اين مصوبه موظفند نسبت به تهيه و تدوين منشور اخلاقي سازمان متبوع مشتمل بر مواردی با توجه به مباني اعتقادي و اخلاقي براي تثبيت رفتارهاي مناسب شغلي مورد انتظار جهت ارج نهادن و احترام به مردم اقدام نمايند که بند ب همین ماده بر رعايت ادب و نزاكت، عدالت و انصاف در ارايه خدمات خوب به مردم، همكاري و خوش‌برخوردي تأکید کرده است.

خشونت‌های کلامی علیه زنان را می‌توان ازجمله مصادیق عدم رعایت ادب و نزاکت و عدالت و انصاف برشمرد. در ابتدای این قانون آمده که دستگاه‌های مشمول این مصوبه كليه وزارتخانه‌ها، موسسات، شركت‌هاي دولتي و شركت‌هايي كه شمول قانون بر آنها مستلزم ذكر يا تصريح نام است و بانك‌ها، شهرداري‌ها، نهادهاي انقلاب اسلامي و ساير دستگاه‌هايي كه به نحوي از بودجه عمومي دولت استفاده می‌كنند، شامل این قانون می‌شوند.

در قانون مدیریت خدمات کشوری و به‌طور اخص در فصل ۳ این قانون که مربوط به حقوق مردم است، می‌توان مواردی از این دست یافت. ماده ۲۵ این قانون، می‌گوید: «مدیران و کارمندان دستگاه‌های اجرایی، خدمتگزاران مردم هستند و باید با رعایت موازین اخلاق اسلامی و اداری طبق سوگندی که در بدو ورود اداء نموده و منشور اخلاقی و اداری که امضا می‌نمایند وظایف خود را به نحواحسن در راه خدمت به مردم و با در نظر گرفتن حقوق و خواسته‌های قانونی آنها انجام دهند.» در تبصره ۲ این قانون آمده که دستگاه‌های اجرایی می‌توانند متناسب با وظایف و شرایط خاص دستگاه مربوط علاوه بر موارد فوق، مواردی را با رعایت منشور اخلاقی مصوب هیأت وزیران به آن اضافه نمایند.

به نظر می‌رسد هم‌اکنون هم شرکت‌ها و ادارات می‌توانند با توجه به وضع درونی خود، مقررات ضد خشونت به‌خصوص خشونت‌های کلامی نسبت به زنان را در زمره قوانین و مقررات خود در قالب منشور اخلاقی وارد کنند. ماده ۴۲ این قانون شرایط عمومی استخدام در دستگاه‌های اجرایی را التزام به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می‌داند.
 
در بالا به چند اصل قانون اساسی درخصوص کرامت انسانی و اصول تساوی‌خواه آن اشاره شده است و بی‌توجهی به این مورد زیر پا گذاشتن و عدم رعایت قانون اساسی به حساب می‌آید. در کنار تمام این موارد، به نظر می‌رسد بهتر است ادارات دولتی و غیردولتی موظف به تدوین منشوری متناسب با خودشان شوند که این منشور پایبندی به نکات اخلاقی و عدم تحقیر و توهین را طلب کند.
 
در کنار این موارد، در قانون رسیدگی به تخلفات اداری، به هیأت رسیدگی به تخلفات اداری کارمندان اشاره می‌کند و بند ۳ این قانون، ایجاد نارضایتی در ارباب رجوع یا انجام ندادن یا تأخیر در انجام امور قانونی آنها بدون دلیل را از مصادیق واضح تخلف اداری می‌داند. همچنین بند ۴ این قانون به ایراد تهمت و افتراء و هتک حیثیت می‌پردازد. بند ۷ این قانون، به تبعیض یا اعمال غرض در اجرای قوانین و مقررات نسبت به اشخاص اشاره دارد. اگر مقررات اداری در قالب حسن معاشرت تدوین شود، شاید مقابل بسیاری از این بی‌احترامی‌های مانع ایجاد شود.

رتبه منطقه ای بازار لوازم آرایشی در ایران

$
0
0
 اخبار اجتماعی - گزارش خبرگزاری فرانسه از «آرایش» زنان ایرانی
بازار لوازم آرایشی در ایران؛ دوم در منطقه
 خبرگزاری فرانسه در گزارشی به مسأله «آرایش» زنان ایرانی پرداخته و با اشاره به تضاد ظاهری حجاب اجباری با آرایش زنان تصریح کرده که «زیر پوشش حجاب و به رغم شرایط دشوار معاش، این روزها زنان ایران همچنان در به رخ کشیدن چهره و خرج کردن پول برای زیبنده‌تر شدن گشاده‌دستی می‌کنند».این خبرگزاری در ادامه می‌نویسد: آرایش روزانه زنان در ایران - که دست برقضا دارای نظامی اسلامی است - چه بسا مرسوم‌تر از برخی کشورهای لیبرال غربی است. در معرض نمایش گذاشتن زیبایی شخص بدون هراس از توبیخ نظام رسمی امری نادر است، با این حال بازار مصرف لوازم آرایشی در ایران با بیش از ۳۸ میلیون زن دومین بازار بزرگ خاورمیانه بعد از عربستان سعودی و هفتمین بازار جهان به شمار می‌رود.

تینا زرین‌نام که سی ساله و طراح مُد است می‌گوید: «زن‌های ایرانی به محض اینکه صبح از خواب بلند می‌شوند آرایش می‌کنند. حتی اگر مریض باشند باید در خیابان زیبا و برازنده به نظر برسند.» «لَنکوم»، مارک لوازم آرایشی فرانسوی، به تازگی بعد از دهه‌ها دوری از بازار ایران، اعلام کرد که به بازار این کشور بازگشته و با دعوت از ۴۰۰ دست‌اندرکار صنعت زیبایی و هنرمند ایرانی به یکی از هتل‌های مجلل تهران، بازگشت خود را به بازار ایران جشن گرفت.

این مراسم از آن جهت حائز اهمیت بود که برای نخستین بار از زمان انقلاب سال ۱۹۷۹ بود که یک مارک معروف غربی با یک چنین سروصدایی آغاز به کار خود را اعلام کرد. در همین حال، تحریم‌های وضع شده توسط ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا علیه صنعت نفت و دیگر بازوهای اقتصاد ایران همچنان به قوت خود باقی است و بسیاری از شرکت‌های خارجی می‌گویند این تحریم‌ها تأثیری منفی بر روی کسب و کارشان داشته‌است.

برای مقایسه میزان مصرف لوازم آرایشی در ایران باید توجه داشت که بر اساس نظر متخصصان امر، زنان ایرانی «هر ماه به طور متوسط یک عدد ریمل چشم خریداری می‌کنند»، این در حالی است که زن‌های فرانسوی همان یک ریمل را به مدت چهار ماه استفاده می‌کنند. مارک لَنکوم در ایران توسط فروشگاه‌های عطرفروشی سفیر عرضه می‌شود. این مجموعه در سال ۲۰۱۰ تأسیس شد و هم اینک دارای حدود ۲۰ شعبه در سراسر کشور است.

یکی از نمایندگان فروش لَنکوم در ایران می‌گوید: «بازار [لوازم آرایشی] روبه رُشد بوده و در حال حاضر چندین میلیون دلار ارزش دارد.» این نماینده فروش در ادامه تصریح می‌کند که این مبلغ بین مجاری رسمی فروش لوازم آرایشی و «بازار خاکستری» تقسیم می‌شود. پگاه قریشی مدیرعامل شرکت سفیر توضیح می‌دهد که هم‌اینک تنها ۴۰ درصد از بازار مصرفی لوازم آرایش ایران تحت نظارت دولت قرار دارد. باقی این بازار بین قاچاقچی‌هایی تقسیم می‌شود که در بازارها و مغازه‌های کوچک فعالیت دارند و لوازم آرایشی را به صورت غیرقانونی وارد می‌کنند.

آرایش کردن در جمهوری اسلامی جُرم نیست چرا که اسلام استعمال عطر و لوازم آرایشی را منع نکرده‌است. قریشی در ادامه این‌گونه اظهارنظر می‌کند که «حضرت محمد خودش از عطر استفاده می‌کرد.» آرایش در جامعه ایران نوعی اظهار وجود است، جایی که فارغ از دین و مذهب افراد، بر اساس آموزه‌های حجاب اسلامی زنان می‌بایست موی خود را بپوشانند و لباس‌های گشاد و غیربدن‌نما به تن کنند.

در همین حال میزان استفاده مردان ایرانی از لوازم آرایشی نیز افزایش یافته‌است. ویستا باور، مؤسس و مدیر محصولات آرایشی کاپریس می‌گوید: «ایران جمعیت جوان زیادی دارد، بیشتر آنها هنوز با پدر و مادرشان زندگی می‌کنند. زیاد هم نگران قیمت‌ها نیستند و می‌توانند حسابی پول خرج لوازم آرایشی کنند.»

تلویزیون رسمی؛ شبکه های تازه، برنامه های کهنه

$
0
0
 اخبار اجتماعی - تلویزیون رسمی؛ شبکه های تازه، برنامه های کهنه

همان کیفیت سال‌های نه چندان دور سیما هم حفظ نشده و مدیریت این شبکه‌ها از جذب برنامه‌سازانی که تا همین چند سال پیش هم در تهیه و ساختِ مجموعه‌های طنز و تفریحیِ پُربیننده موفق عمل کرده بودند ناتوان هستند و به جای آنها از افرادی بعضا آماتور و ضعیف استفاده می‌شود...  سال‌ها پیش، تقریباً هم‌زمان با نخستین موج گسترش ماهواره‌ها و همان هنگام که تب افزایش شبکه صاحبان و سرمایه‌گذاران ماهواره‌های فارسی‌زبان را فرا گرفته بود در یکی از برنامه‌ها از کارگردانی قدیمی که در پیش از انقلاب برنامه‌سازی‌های تلویزیونی هم داشت برای این کار نظر خواسته شد.
 
او گفت چنین کاری اشتباه است چرا که افزایش شبکه یعنی افزایش برنامه‌سازی، و برنامه‌سازی یعنی ساختن فیلم و سریال و برنامه‌های زنده و حضور در جامعه، و این که کسانی در استودیو بنشینند و حرف بزنند برنامه‌سازی نیست و کاری رادیویی است. بهتر است همین شبکه‌های موجود تقویت شود و از یک‌نواختی درآید...   البته سخن او نشنیده ماند و مدتی بعد که آن ماهواره‌ها هر کدام چند شبکه راه انداخته بودند یکی یکی تعطیل شدند و آن موج فرونشست.

حالا عین همان داستان چند سالی است که در سیمای جمهوری اسلامی ایران در حال تکرار است. به این صورت که شبکه‌های بسیاری تاسیس شده‌اند، بدون آن‌که برای برنامه‌سازی در آنها اندیشه‌ای شود یا آن‌که در جذبِ نیروهای خلاق و متفاوت کوششی صورت پذیرفته باشد.

به سخن دیگر، همان برنامه‌سازان و همان شیوه‌ی مدیریتی که با چند شبکه در جذبِ اکثریتی از مخاطبان ناتوان بود، بدون آن‌که کوچکترین دگرگونی‌ یی داشته باشد، صاحب شبکه‌هایی دو برابر شد.

 نتیجه این شد که شبکه‌هایی به ظاهر تخصصی که به صورت محتوایی کشش جذبِ مخاطبانی محدود را داشتند و برنامه‌های مفیدِ قابل پی‌گیری‌شان در حد همان چند ساعت در هفته بود، دارای رسانه‌هایی شدند که اکنون به جای دعوت از یک کارشناس در یک برنامه باید چندین کارشناس را به برنامه‌هایی با تفاوت‌های اندک دعوت کنند و برای باقی زمانِ شبکه هم در بایگانی صداوسیما جست‌وجویی به عمل آورند و سریال‌ها و فیلم‌هایی قدیمی را که موضوع‌شان به موضوعِ شبکه‌ها می‌خورد بازپخش کنند.

 این وضعیت گریبان گیر شبکه‌های به ظاهر تفریحیِ جدید هم شده است و به جای آن‌که بزرگان عرصه‌های نمایش و سینما و طنز، جدا از سلیقه‌های‌شان، برای کاری ملی گرد آورده شوند و از توان همه‌ی کسانی که در کشور هستند و به قوانین و رسوم و عُرف احترام می‌گذارند بهره برده شود، برنامه‌های تفریحی قدیمی، این‌بار به اشکال گوناگون (در جایی به صورت موضوعی و در جای دیگر به صورت تکه‌های انتخابی) دوباره نمایش داده می‌شود و کاستی‌ها هم به یاری شبکه‌های خارجی و دوبله برخی آیتم‌های نمایشی پر می‌شود.
 
در این میان، حتی همان کیفیت سال‌های نه چندان دور سیما هم حفظ نشده و مدیریت این شبکه‌ها   از جذب برنامه‌سازانی که تا همین چند سال پیش هم در تهیه و ساختِ مجموعه‌های طنز و تفریحیِ پُربیننده موفق عمل کرده بودند ناتوان هستند و به جای آنها از برنامه‌سازانی  بعضا به‌شدت آماتور و ضعیف - که در شأن رسانه‌ای ملی نیست - استفاده می‌شود...

خوب، طبیعی است که با این وضعیت نتوان توقع داشت که به‌ویژه در رقابت با نسل سوم شبکه‌های ماهواره‌ای، که دست به برنامه‌سازی و دوبله می‌زنند، سیمای رسمی چندان کامیاب گردد. به‌طوری که شخص عزت‌الله ضرغامی، رییس سازمان صدا و سیما اذعان می‌کند   ۳۵ تا ۴۰ درصد مردم ایران از ماهواره استفاده می‌کنند  (البته شیوه‌ی آمارگیری و استناد ایشان جای بحث و مناقشه دارد).

هم‌چنان‌که علی جنتی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، هم با اشاره به نتایج طرحی پژوهشی گفته بود   ۷۱ درصد مردم در تهران بیننده شبکه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای هستند.

به این ترتیب، با گسترش شبکه‌های صدا و سیما، نه تنها برخی شبکه‌ها از توان اندک خود در جذبِ مخاطب خالی شده‌اند بلکه چنین حرکتی به نابودی سرمایه انجامیده است، به طوری که سازمانی برخوردار از بودجه های هنگفت و  پشتیبانی های سیاسی و اخذِ پول غیرمستقیم از شهروندان و بازار انحصاری تبلیغات تلویزیونی   و کمک های موردی دولتی به بهانه نداشتن سرمایه از   حمایت ازساختِ مجموعه‌های تلویزیونیِ خوب و قابل رقابت  عاجز است و شوربختانه آن معدود سریال‌هایی هم که، با هزار سختی، با حفظ استانداردها ساخته می‌شود به خاطر اعمال سلیقه‌ی محتوایی یا بی‌تأثیر و بی‌رمق و تکراری از آب درمی‌آیند یا به فاجعه‌ای ملی می‌انجامند و وارونه نتیجه می‌دهند.

زمانی صدا و سیما به مسعود کیمیایی، شادروان علی حاتمی، ناصر تقوایی و بهرام بیضایی پیشنهاد داد سریال‌های تاریخی درباره‌ی شخصیت‌های تاریخی بسازند . در آن‌هنگام مسعود کیمیایی «عین القضات» را برگزید که میسور نشد و   او حاصل پژوهش‌های خود را در کتاب «حسد بر زندگی عین‌القضات» به چاپ رسانید.
  
در صورت وجود  شبکه‌های خصوصی هم  باز پروژه هایی از این دست تنها از عهده صدا و سیمای ملی بر می آید (به خاطر هزینه‌های بالا و عموماً برگشت‌ناپذیر)  و در عین حال  بهره‌برنده اصلی از آن  نیز خودشان هستند و با این وصف می توان پرسید آیا نمی‌شد به جز جذبِ دوستداران مجموعه‌های خاص بخشِ های دیگر ایرانیان را نیز پای تلویزیون و سیمای رسمی کشور  نشاند؟

هر چند به نظر می‌رسد مدت‌هاست که ارتباط اکثر جامعه‌ی متوسط و بالای دست‌کم شهرهای بزرگ با صدا و سیما قطع شده، اما این رسانه هنوز هم درون ایران رسانه‌ای نیرومند به حساب می آید و بسیاری از ایرانیان مناسبات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی‌شان را در آن جست‌وجو می‌کنند و آن را الگو قرار می‌دهند.
 
البته جز این هم نباید باشد و آنچه شگفت‌انگیز می‌نماید همانا از دست دادن بخش قابل توجهی از مخاطبان این رسانه‌ی نیرومند ــ آن‌هم با وجود فعالیت انحصاری‌اش در ایران ــ است که احتمالاً حاصل تلاش‌های شبانه‌روزی و طرح‌های نو و بدیع مدیران آن است! شاید بشود برای شیوه‌ی مدیریت آن، مثالِ یک دوربین فیلم‌برداری حرفه‌ای را آورد که از آن تنها برای عکس گرفتن، آن‌هم توسط یک عکاس ناشی، استفاده شود. به سخن دیگر، مدیریت صداوسیما از آن در حد یک سایت خبری، که البته بخش‌های چندرسانه‌ایِ دیداری و شنیداری هم دارد، بهره می‌برد!

با این حال، و با وجود محدودیت و خط قرمزهای رسمی -و صد البته نه خط قرمزهای سلیقه‌ای مدیران ــ این رسانه هنوز هم می‌تواند فراگیر، مؤثر و مفید باشد.

مدیریت آتی نمی تواند به صرف تعدد شبکه ها ببالد و شبکه های تازه را با آرشیوی که از فرط تکرار از شکل سرمایه ای خارج می شود پر کند و نه می تواند صحنه را بی رقیب تصور کند. رسانه ملی در عین رسمی بودن باید ملی باشد.
Viewing all 13198 articles
Browse latest View live


<script src="https://jsc.adskeeper.com/r/s/rssing.com.1596347.js" async> </script>