[size=16pt]آنه تكرار غريبانه ي روزها يت چگونه گذشت
[size=16pt]وقتي روشني چشمهايت در پشت پرده هاي مه آلود اندوه پنهان بود
[size=16pt]بامن بگو از لحظه لحظه هاي مبهم كودكيت[size=16pt],
[size=16pt]از تنهايي معصومانه ي دستها
[size=16pt]آيا ميداني كه در هجوم دردها و غم هايت و در گيرودار ملال آور
[size=16pt]دوران زندگيت حقيقت زلالي درياچه ي نقره اي نهفته بود؟
[size=16pt]آنه
[size=16pt]اكنون آمده ام تا دستهايت را به پنجه ي طلايي خورشيد دوستي بسپاري و
[size=16pt]در آبي بيكران مهرباني ها به پرواز در آيي
[size=16pt]و اينك آن شكفتن و سبز شدن در انتظار توست
[size=16pt]وقتي روشني چشمهايت در پشت پرده هاي مه آلود اندوه پنهان بود
[size=16pt]بامن بگو از لحظه لحظه هاي مبهم كودكيت[size=16pt],
[size=16pt]از تنهايي معصومانه ي دستها
[size=16pt]آيا ميداني كه در هجوم دردها و غم هايت و در گيرودار ملال آور
[size=16pt]دوران زندگيت حقيقت زلالي درياچه ي نقره اي نهفته بود؟
[size=16pt]آنه
[size=16pt]اكنون آمده ام تا دستهايت را به پنجه ي طلايي خورشيد دوستي بسپاري و
[size=16pt]در آبي بيكران مهرباني ها به پرواز در آيي
[size=16pt]و اينك آن شكفتن و سبز شدن در انتظار توست
[size=16pt]در انتظار تو...
[size=16pt]
[size=8pt]!