معرفی ماد
مادها ملتی ایرانی تبار و آریایی بوده اند که در (کرمانشاه-ارومیه-کردستان-ایلام -همدان -لرستان- و کوه های زاگرس و نواحی کورد نشیین کردستان عراق-کردستان ترکیه و سوریه ساکن شدند.پس از حمله وحشیانه مغول به ایران ترک ها در بخشی از این نواحی ساکن شدند و بسیاری از آثار را به نابودی کشاندند که همین موجب کمبود آثار در مورد تاریخ و تمدن ماد شده است..مادها نخستین حکومت ایران را تشکلیل دادند و ایران را ایران نام نهادند بیش از 90%باستان شناسان بر کورد بودن آنها تاکید دارند و میگوند 100%مادها از اجداد کوردها هستند.اما 10%دیگر بر اساس کمبود اشیای بدست آمده از این ملت کهن در این زمینه اظهار نظری ندارند و میگویند نمیتوان در مورد این ملت نظریه ای ارائه داد.اما بر اساس شواهد بسیاری که موجود است به قطع میتوان گفت مادها همان کوردها هستند.درباره کورد بودن حکومت ماد دانشمندان و باستان شناسان زیادی اظهار نظر کردند از جمله این دانشمندان میتوان به ولادیمیر مینورسکی روسی (زبان شناس کوردی)اشاره کرد که تحقیقات خود را تحت کتابی به عنوان:کردها نوادگان مادها منتشر کرد.که به قطع به کورد بودن ملت ماد اشاره دارد در برگی از کتاب آمده است که:
اگر کردها از نوادگان مادها نباشند، پس برسر ملتی چنین کهن و مقتدر چه آمدهاست و این همه قبیله و تیرهٔ مختلف کورد که به یک زبان کاملا واحد تکلم میکنند از کجا آمده اند.
زبان مادی
زبان مادی همان زبان کوردی امروزی است .شاید بتوان به طور قطع عنوان کرد که زبان مادی تغییر چندانی نکرده و به صراحت میتوان عنوان کرد که زبان کوردی تنها زبان ایرانی است که تحت تاثیر حمله اعراب قرار نگرفته است و اصالت خویش را حفظ کرده است.
زبان مادی و پارسی باستان تفاوت چندانی نداشته اند و تنها تفاوت آنها در تلفظ کلمات بوده است.
نام های مادی
نام های مادی همان نام های کوردی امروزه اند که هنوز هم مردم کورد برای نام گذاری فرزندان خویش از این نام ها استفاده میکنند.ا
از جمله :
نام های مردانه:دیاکو-آرتیکا-خسرو-آپو-آکو و...
نام های زنانه:ماندانا-هایا-آلا-دیمن و...
کیش و آیین مادها
مادها و پارس ها نقاط بسیار مشترکی با هم دارند که همین باعث شده ایران باستان و اصیل را با نام ماد و پارس میشناسند.
مادها و پارس های باستان یک دین واحد دارند به نام زرتشت.بسیاری بر این باورند که کتاب اوستا به زبان مادی نوشته شده است و برخی نیز این عقیده را رد میکنند اما براساس شواهدات موجود میتوان به این مهم اشاره داشت که اوستا به زبان مادی نوشته شده است.
پس از حمله اعراب به ایران مادها تنها قومی بودند که در مقابل اعراب ایستادگی و مقاومت کردند و شکست نخوردند خلیفه دوم مسلمانان از فتح مناطق کوه های زاگرس نا امید شده بود اما مادها پس از گذشت چندین سال خود به آغوش اسلام آمدند و بدون زور شمشیر اسلام را پذیرفتند.برخی علت این کار را نزدیکی بیش از اندازه دین اسلام را به دین زرتشت میدانند.
آداب و رسوم مادها
در روز 13 فروردین که امروزه(روز طبیعت نامیده میشود) مادها برای یک جشن باستانی به بیرون میرفتند و به خوشی و شادی میپرداختند.بسیاری از دانشمندان به این عقیده هستند که این جشن باستانی همان جشن بت پرستی نمرودیان است.اما در تاریخ و کتب کوردی نامی از بت پرستی در این جشن به میان نیامده است.
جشن نوروز
جشن نوروز اصلی ترین جشن مادها و ایرانی های باستان بوده و هست .هنوز هم کوردها (نوادگان مادها)در سرتاسر جهان در هرکجا که باشند این عید باستانی را جشن میگرند و آتش درست کرده و در دورادور آن به رقص و پای کوبی میپرازند.
جشن سده و ... نیز از آداب جشن های مادی بوده است که هنوز هم در میان کوردها امروزی رواج دارند.
پوشش:
بر اساس تحقیات انجام شده توسط اندیشمندان و باستان شناسان همگی بر این عقیده داردند که لباس کوردهای امروزی همان پوشش چند هزار سال قبل مادها میباشد.در این پوشش که (چوخه و رانک)نام دارد یک جلیقه و یک شلوار و یک شال قرار دارد.نحوه بستن شال به آداب و رسوم مادی اشاره دارد در این شال سه گره ایجاد میشود که اشاره به آیین زرتشت یعنی پندارنیک-گفتارنیک -رفتار نیک دارد.
خود چوخه رانک مدل های بسیار فراوانی دارد که این مدل رایج ترین لباس در بین کوردها میباشد
و همچنین یک کفش که گیوه نام دارد(زیباترین و تاریخی ترین و مقاوم ترین پوشش پا درطول تاریخ)
پوشش مردانه کوردی امروزی:
پوشش زنانه کوردهای امروزی:
قلمرو ماد:
پادشاهان:
دیاکو یا دیااُکو بنیانگذار حکومت ماد بود. نام وی در منابع گوناگون، به صورتهای مختلفی ذکر شدهاست؛ هرودوت نام وی را به صورت «دِیوکِس» نوشته، در متون آشوری Da-a-a-uk-ku و در عیلامی به صورت Da-a-(hi-)(ú-)uk-ka و Da-a-ya-u(k)-ka ضبط شدهاست. نام دیاکو برگرفته از واژهٔ ایرانی -Dahyu-ka است و اسم مصغر واژهٔ -dahyu بهمعنی سرزمین است.[۲۹]
هرودوت میگوید که دیاکو مدت ۵۳ سال حکومت کرده و بر این اساس دربارهٔ دوران حکومت وی گمانهزنیهایی شدهاست اما به نظر میرسد که گزارش هرودوت بر مبنای روایتی شفاهی باشد. پژوهشگران از روی گزارش هرودوت به این نتیجه رسیدهاند که دیاکو مؤسس خاندان سلطنتی ماد و همچنین نخستین پادشاه ماد بوده که از آشوریان استقلال کسب کردهاست. اما باید بر این نکته تأکید شود که گزارش هرودوت آمیزهای از افسانههای یونانی و شرقی است و از نظر تاریخی قابل اطمینان نیست. همچنین فرض بر این است که پادشاه مادی که گزارشهای هرودوت حول و حوش او میچرخد، همان دیاکو پسر فرورتیش باشد، در نتیجه ممکن نیست که تاریخ دقیق دورهٔ حکمرانی او را مشخص کرد اما میتوان گفت که احتمالاً اکثر نیمهٔ اول سدهٔ هفتم پیش از میلاد را در برمیگرفتهاست.[۳۰] ایگور دیاکونوف میگوید: «وضع دوران حکومت دیاکو در نوشتههای هرودوت با تصویری که منابع آشوری از آن زمان (۶۷۵-۷۴۵ پیش از میلاد) رسم میکنند چندان مغایرت دارد که برخی از مورخان گواهی هرودوت را رد کردهاند.»[۳۱]
بر پایهٔ نوشتههای هرودوت، دیاکو فرزند فرورتیش بود که طرح و نقشهٔ ایجاد یک حکومت واحد ماد را در ذهن داشت؛ مادها در دهکدههای خودمختار جداگانه و یا در شهرهای کوچک زندگی میکردند.[۳۲] دیاکو در یک دورهٔ بیقانونی در ماد، تلاش کرد تا عدالت را در دهکدهٔ خود اجرا کند و اعتبار و حسن شهرتی را به عنوان یک قاضی بیطرف بدست آورد به این ترتیب حوزهٔ فعالیت او گسترش یافت و مردم روستاهای دیگر نیز به وی مراجعه میکردند تا اینکه سرانجام او اعلام کرد درخواستهای مردم زیاد است و این جایگاه برای وی دردسرساز و دشوار است و حاضر به ادامهٔ کار نیست. در پی این کنارهگیری، دزدی و اغتشاش فزونی یافت و مادها گرد هم آمدند و وی را برای حل و فصل اختلافات بهعنوان پادشاه برگزیدند.[۳۳] منابع آشوری نیز برای نخستین بار، در سال ۶۷۳ پیش از میلاد از پادشاهی مستقل ماد یاد میکنند.[۳۴]
پس از بهپادشاهی رسیدن، اولین اقدام دیاکو گماشتن نگهبانانی برای خود و نیز ساخت پایتخت بود. شهری که دیاکو برای این منظور برگزید در زبان فارسی باستان هگمتانه و به زیان یونانی «اکباتان»[پ ۱] خوانده میشد که همدان امروزی دانسته میشود. هگمتانه به معنی «محل اجتماع» یا «شهری برای همه»[۳۵] است و اشارهای است به گرد هم آمدن طوایف مادی که سابقاً متفرق بودند. او در اواخر قرن هشتم پیش از میلاد، دستور داد تا یک دژ مستحکم بر روی تپهای در این شهر ایجاد شود تا همهٔ امورات نظامی، دولتی و خزانهداری در آن انجام گیرد. هرودوت توضیح میدهد که این مجتمع پادشاهی، توسط هفت دیوار متحدالمرکز که هر دیوار داخلی از دیوار بیرونی بلندتر بود و بر آن اشراف داشت، ساخته شد. این هفت دیوار، هرکدام به رنگ خاصی تزیین شده بود، دیوار اول (بیرونی) سفید، دومین دیوار به رنگ سیاه، سومی بهرنگ سرخ تند، چهارمین آبی، پنجمی سرخ باز، ششمین دیوار بهرنگ مسی و هفتمین و درونیترین دیوار نیز طلاییرنگ بود. این نوع رنگآمیزی در بابل، نشانهٔ سیارات هفتگانه بودند ولی در هگمتانه، تقلیدی از بابل بود.[۳۶] قصر پادشاه به همراه گنجینههایش هم در درون آخرین دیوار جای داشت.[۳۷][۳۸]
سارگون دوم شاه آشور در سال ۷۱۵ پیش از میلاد، متوجه شد که دیاکو با روسای اول، شاه اورارتو متحد شدهاست. او دیاکو را زیر نظر گرفت و در طی جنگ خود با منائیان — که از خویشاوندان نژاد مادی بودند و در آذربایجان و جنوب دریاچهٔ ارومیه سکونت میکردند — بار دیگر وارد ماد شد تا چنانکه مدعی بود، به «هرجومرج» آنجا پایان دهد. وی در آنجا توانست دیاکو را اسیر کند ولی برخلاف عادت همیشگی آشوریان جانش را به او بخشید و در نبشتهای تشریفاتی در کاخ خود در خُرسآباد اعلام میکند: «دیاکو را بههمراه قبیلهاش به حمات تبعید کردم.»[۳۹][۴۰][۴۱]
برخی از ایرانشناسان، دیاکو را با ویژگیهایی که هرودوت برای او برمیشمارد با هوشنگ شاهنامه یکی میگیرند و لقب پَرَداتَ یا پیشدادی را با نخستین قانونگذار یکی میدانند. سنت دینی، هوشنگ را نخستین کسی میداند که پادشاهی را در ایران برقرار کرد.[۴۲]
فرورتیش
پس از دیاکو، فرورتیش ۲۲ سال (دوره حکومت: ۶۷۵-۶۵۳ پ. م.) حکومت کرد و قبائل ایرانی را به اطاعت کشید. انگاه وارد جنگ (۶۷۲ یا ۶۷۳ ق. م.) با دولت آشور شد ولی در برابر آشوریها شکست یافت و کشته گردید. فرورتیش بر سرزمین ماد از حدود ری تا اصفهان و آذربایجان و کرمانشاه و کردستان و همدان سلطنت میکردهاست.
بیشتر حکومت فرورتیش به نظم دادن به قبایل مادی و جنگیدن با دشمنان خارجی گذشت. مدارک آشوری و بابلی به خطراتی که مادها از شرق خود احساس میکردند اشاره نمیکند، اما قبایل شمال دولت ماد (سکاها و کیمریها)، از اهمیت خاصی برای مادها و آشوریها برخوردار بودند.
پس از شکست دیاکو از سارگن دوم شاه آشور، فرورتیش در سال (۶۷۲ یا ۶۷۳ ق. م.) در برابر آشوریها به پا خاست. در حدود اوایل قرن هفتم قبل از میلاد، در اوایل حکومت فرورتیش، قبایل کیمریها که از صحرانشینان دشتهای جنوبی دریای سیاه بودند، به ماد و آشور حمله کردند. امکان ایرانی بودن قبایل کیمریها، احتمالاً دلیل اصلی آنها برای تشکیل یک اتحادیه با مادها برعلیه دولت آشور بود. حملات کیمری به آشور ضرباتی به آن دولت وارد کرد، اما در شکست دادن کامل آشور و پادشاه بزرگ آن، اسرحدون، ناموفق بود.
خشتره
پس از فرورتیش رهبری مادها را خشتریته (دوره حکومت: ۶۵۳-۶۲۵ پ. م.) در دست گرفت. خشتریته اولین پادشاهی است که پادشاهی ماد را در غرب فلات ایران تشکیل داد. به دنبال حمله مجدد اشور به مادها خشتریته برای پایان دادن به حملات اشور با ماننا و سکاها پیمان دوستی بست و عملاً با اشور وارد جنگ شد. داستان سلطنت سکاها در ماد خطا است دولت ماد در این فاصله قدرت خود را مستحکم کرد. خشتریته در سال ۶۲۵ پ. م. در گذشت.
هووخشتره
پس از خشتریته، پسر ش هووخشتره (کی آخسارو) (کیخسرو را صورت افسانهای هووخشتره فرمانروای بی نظیر وبی مرگ اوستا و شاهنامه میدانند [۴۶].) (دوره حکومت: ۶۲۵ تا ۵۸۵ پ. م.) به شاهی رسید. هووخشتره اولین پادشاهی است که یک سلطنت سراسری را در ایران تشکیل داد و ایران را به عنوان یک قدرت مهم جهان آن زمان مطرح کرد
ایشتوویگو
ایشتوویگو (دوره حکومت: ۵۸۵ تا ۵۵۰ پ. م) واپسین پادشاه ماد و جانشین هووخشتره بود. در مورد حکومت او اطلاعات زیادی در دست نیست و بیشتر روایات یونانی و پارسی، به اواخر سلطنت او و نابودی حکومت ماد به دست کورش بزرگ اشاره میکنند.
لوحه «سالنامه نبونید» در حال حاضر در بریتیش میوزیوم لندن نگهداری میشود. متن لوحه سالنامه نابونید سال به سال حکومت نبونید (۵۳۹ – ۵۵۶ ق. م) آخرین پادشاه بابل نو را شرح میدهد. درسال ششم سلطنت او یعنی ۵۵۰ ق. م نویسنده سالنامه، به جنگی در چند صد کیلومتری جنوب شرقی بابل اشاره میکند و مینویسد:
«شاه اشتومه گو، لشکر خود را برای جنگ با کورش، شاه انشان، فرستاد ولی لشکر بر او شورید، او را به زنجیر کشیده و تحویل کورش دادند».
ظاهرا این «ایشتو مه گو» همانست که هرودوت او را آژی دهاک مینامد.
ایشتوویگو متهم به ترجیح دادن شکوه و راحتی دربار آشور به زندگی سخت و ارتشی مادی شدهاست و انحطاط قدرت ماد را بیشتر به او نسبت میدهند. در صورت قبول، میتوان تصور کرد که بیشتر آثار باقی مانده از دوران مادها، بخصوص آثار بجای مانده در تپه نوشی جان، به دوران سلطنت ایشتوویگو بر میگردد. همچنین، راحتیهایی که در دوران هخامنشی به عنوان «تنپروری مادی» در سلطنت ایشتوویگو خوانده شده را، شاید به جای دوران انحطاط ماد، زمان انتقال زندگی قبایل ایرانی از طرز زندگی صحرانشینی به شهرنشینی بنامیم و آنرا آغاز واقعی تمدن ساکن قبایل ایرانی بدانیم.
تمدن مادها:
تمدن ماد توانست در بنای مدنیت سهم بزرگی داشته باشد. همین مادها سبب آن بودند که پارسیها، به جای لوح گلی، کاغذ پوستی و قلم برای نوشتن به کار بردند و به استعمال ستونهای فراوان در ساختمان توجه کردند. قانون اخلاقی پارسیها که در زمان صلح صمیمانه به کشاورزی بپردازند، و در جنگ متهور و بیباک باشند، و نیز مذهب زردشتی ایشان و اعتقاد به اهورمزدا و اهریمن و سازمان پدرسالاری، یا تسلط پدر در خانواده، و تعدد زوجات و مقداری قوانین دیگر پارس که از شدت شباهت با قوانین ماد سبب آن شدهاست که در این آیه کتاب دانیال نبی: «تا موافق شریعت مادیان و پارسیانی که منسوخ نمیشود» ذکر آنها با هم بیاید همه ریشه مادی دارد.
سقوط امپراطوری ماد
شکستی (۵۵۰ پ م) که کوروش بزرگ بر ایشتوویگو (دوره حکومت: ۵۸۵ تا ۵۵۰ پ. م) واپسین پادشاه ماد وارد ساخت شاهنشاهی ماد منحل شد. شاهنشاهی بزرگ ماد دورانی طولانی (۷۲۸-۵۵۰ پ. م.) برپایید و جای خود را به شاهنشاهی هخامنشی سپرد، که چیزی جز تداوم دولت و تمدن ماد با همان اقوام نبود.در واقع میتوان گفت پادشاهی ماد ایران را به بلند ترین جایگاه خود در آن زمان رساند.