دوست دارم در دلواپسی هایت...لحظه های تنهاییت...لحظه های
نمناکی چشمانت...
برایت آغوشی باشم گرم و مهربان
تا امن ترین و آرام ترین پناه دنیا باشم
برای خراش های دل دریاییت...
نمی دانی چه می کند نا آرا می هایت با این دل عاشق نگار...
عزیزترینم...
من هستم...استوار تر از همیشه...
تا برای ساختن بهترین های زندگی آسمانی مان سایه به سایه
و قدم به قدم با هم گام برداریم...
ساحل نشین مهرت : نگار
نمناکی چشمانت...
برایت آغوشی باشم گرم و مهربان
تا امن ترین و آرام ترین پناه دنیا باشم
برای خراش های دل دریاییت...
نمی دانی چه می کند نا آرا می هایت با این دل عاشق نگار...
عزیزترینم...
من هستم...استوار تر از همیشه...
تا برای ساختن بهترین های زندگی آسمانی مان سایه به سایه
و قدم به قدم با هم گام برداریم...
ساحل نشین مهرت : نگار
نمی دونم از چی بگم....
از دل مهربونت... از قلب پاکت... از نگاه همیشه عاشقت...
از گرمای عشقت.... از اینکه دنیای نگار فقط چشمای توئه ...
خنده های توئه...مهربونیای توئه....
از اینکه همه امید نگار وجود توئه...از اینکه نگار بدون تو
یه لحظه هم دوست نداره زنده باشه...
از اینکه نگار دنیای بدون چشمای تو رو نمی خواد...
از اینکه اگه تو رو نداشتم باید چی کار می کردم
از نگرانیای تو....از شبای من....از حرفای آرامش بخش تو....
از خیسی چشمای من...از پاکی عشق تو...از بی قراری های من...
از اینکه تنها پناه من تویی....
.
از اینکه می دونم چه قدر عاشقمی ولی اذیتت می کنم
از اینکه می دونم خوبیاتو با همه دنیا هم نمی تونم عوض کنم ولی
نمی تونم مثل تو خوب باشم
از اینکه می دونم همه زندگیتو واسه من میدی ولی بلد نیستم
بهت نشون بدم که اینو می فهمم
...
اما دوست دارم کریم....
وقتی از تو می نویسم اشکام بهم امون نمیدن...
تمام هستیمی...بدون تو نفس هم نمی تونم بکشم
انقدر دلم برات تنگ میشه که شبا خوابم نمی بره
از دل مهربونت... از قلب پاکت... از نگاه همیشه عاشقت...
از گرمای عشقت.... از اینکه دنیای نگار فقط چشمای توئه ...
خنده های توئه...مهربونیای توئه....
از اینکه همه امید نگار وجود توئه...از اینکه نگار بدون تو
یه لحظه هم دوست نداره زنده باشه...
از اینکه نگار دنیای بدون چشمای تو رو نمی خواد...
از اینکه اگه تو رو نداشتم باید چی کار می کردم
از نگرانیای تو....از شبای من....از حرفای آرامش بخش تو....
از خیسی چشمای من...از پاکی عشق تو...از بی قراری های من...
از اینکه تنها پناه من تویی....
.
از اینکه می دونم چه قدر عاشقمی ولی اذیتت می کنم
از اینکه می دونم خوبیاتو با همه دنیا هم نمی تونم عوض کنم ولی
نمی تونم مثل تو خوب باشم
از اینکه می دونم همه زندگیتو واسه من میدی ولی بلد نیستم
بهت نشون بدم که اینو می فهمم
...
اما دوست دارم کریم....
وقتی از تو می نویسم اشکام بهم امون نمیدن...
تمام هستیمی...بدون تو نفس هم نمی تونم بکشم
انقدر دلم برات تنگ میشه که شبا خوابم نمی بره