اگه میتونی بیا تو و جمله بدون نقطه بگو...
جمله خودم:مردی صحرای گرمی را طی می کرد، در طول راه مگسی آمد و روی سر و کلۀ او ادا در آورد.سرو صدای مگس کم کم حوصلۀ مرد را سر آورد و او را حساس کرد.گرمی هوا هم که او را ملول می کرد، ادامه داد که رسد سر کوه.سرما را درسر کوه احساس کرد. صدای آهو آمد و او دل را در صدای آهو داد.مگس را هم رد کرد که رود سر کوه که اگر سرسری کار می کرد مگس او را در دردسری رها می کرد که رودوار در هوای سرد سر کردی که مگر کاری عالی کردی , و در حالی که مگس حمله کرد و او را راهی دره ای کرد، دره ای هول دار و سرسرا وار .آهوی ماه آسا را صدا کرد. آهو آمد و او را دلداری داد
جمله خودم:مردی صحرای گرمی را طی می کرد، در طول راه مگسی آمد و روی سر و کلۀ او ادا در آورد.سرو صدای مگس کم کم حوصلۀ مرد را سر آورد و او را حساس کرد.گرمی هوا هم که او را ملول می کرد، ادامه داد که رسد سر کوه.سرما را درسر کوه احساس کرد. صدای آهو آمد و او دل را در صدای آهو داد.مگس را هم رد کرد که رود سر کوه که اگر سرسری کار می کرد مگس او را در دردسری رها می کرد که رودوار در هوای سرد سر کردی که مگر کاری عالی کردی , و در حالی که مگس حمله کرد و او را راهی دره ای کرد، دره ای هول دار و سرسرا وار .آهوی ماه آسا را صدا کرد. آهو آمد و او را دلداری داد