باز باران نه نگویید با ترانه می سرایم این ترانه جور دیگرباز باران بی ترانه دانه دانه بر بام خانهیادم آید روز باران پا به پای بغض سنگین تلخ و غمگین دل شکسته اشک ریزان عاشقی سرخورده بودممی دریدم قلب خود رادور می گشتی تو از منبا دو چشم خیس و گریانمی شنیدم از دل خود این نوای کودکانهپر بهانه زود برگردی به خانهیادت آید هستی من آن دل تو جار می زداین ترانه باز باران باز می گردم به خانه
↧