4برادر خونشون رو به قصد ترک تحصیل ترک کردندودکتر و قاضی و ادم های موفقی شدند.بعد از سال ها اونا دور هم جمع شدند ودر مورد هدیه های که به مادرشون داده بودند صحبت میکردند.
اولی گفت من یه خونه ی بزرگ برای مادرم ساختم
دومی گفت من برای مادرم یه سالن نمایش(تئاتر)تو خونش براش ساختم
سومی گفت من براش یه مرسدس بنز با یه راننده براش گرفتم تا به مسافرت بره
چهارمی گفت گوش کنید همتون می دونید که مادر خوندن کتاب مقدس رو خیلی دوست داره اما نمی تونه که کتاب بخونه چون چشاش ضعیف شده من براش یه طوطی گرفتم که تمام کتاب مقدس رو حفظه اون طوطی توست 12 راهب در مدت 10 سال اموزش دیده من تعهد کردم که به مدت بیست دو سال و هر سال صد هزار دلار به کلیسا بپردازم فقط کافیه که مادر اسم ایه و سوره رو بگه تا طوطی براش بخونه.
بعد از مدتی مادر برای هر یک از پسراش یه نامه فرستاد.
برای اولی:پسرم ممنون برای خونت اما این خونه که برام گرفتی خیلی بزرگه من فقط توی یکی از اتاقاش زندگی میکنم اما ناچارم که همه ی خونه رو تمیز کنم اما به هر حال بازم ممنون.
برای دومی:پسرم اون سالنی که برام ساختی خیلی بزرگه من تنهام دیگه دوستی ندارم و زیاد تماشا نمیکنم اما بازم ممنون زحمت کشیدی
برای سومی:پسرم ممنون برای ماشین اما من دیگه پیر شدم ونمی تونم به مسافرت برم اما بازم ممنون
برای چهارمی:پسر گلم ممنون تنها تو منو درک میکنی جوجه ی خیلی خوشمزه ای بود ممنونم.
اولی گفت من یه خونه ی بزرگ برای مادرم ساختم
دومی گفت من برای مادرم یه سالن نمایش(تئاتر)تو خونش براش ساختم
سومی گفت من براش یه مرسدس بنز با یه راننده براش گرفتم تا به مسافرت بره
چهارمی گفت گوش کنید همتون می دونید که مادر خوندن کتاب مقدس رو خیلی دوست داره اما نمی تونه که کتاب بخونه چون چشاش ضعیف شده من براش یه طوطی گرفتم که تمام کتاب مقدس رو حفظه اون طوطی توست 12 راهب در مدت 10 سال اموزش دیده من تعهد کردم که به مدت بیست دو سال و هر سال صد هزار دلار به کلیسا بپردازم فقط کافیه که مادر اسم ایه و سوره رو بگه تا طوطی براش بخونه.
بعد از مدتی مادر برای هر یک از پسراش یه نامه فرستاد.
برای اولی:پسرم ممنون برای خونت اما این خونه که برام گرفتی خیلی بزرگه من فقط توی یکی از اتاقاش زندگی میکنم اما ناچارم که همه ی خونه رو تمیز کنم اما به هر حال بازم ممنون.
برای دومی:پسرم اون سالنی که برام ساختی خیلی بزرگه من تنهام دیگه دوستی ندارم و زیاد تماشا نمیکنم اما بازم ممنون زحمت کشیدی
برای سومی:پسرم ممنون برای ماشین اما من دیگه پیر شدم ونمی تونم به مسافرت برم اما بازم ممنون
برای چهارمی:پسر گلم ممنون تنها تو منو درک میکنی جوجه ی خیلی خوشمزه ای بود ممنونم.