احکام فال و سحر و جادو
اگر اهل گشت و گذار و سفر به مناطق مختلف کشور عزيزمان باشيد حتماً يکي از صحنههايي که در حاشيه مکانهاي سياحتي بهخصوص پارکها و فضاي سبز اطراف آثار باستاني توجه شما را به خود جلب کرده فعاليت پر رمز و راز فالگيران جورواجوري است که به ادعاي کفبيني،بختگشايي و غيبگويي و... هزينه سفر برخي افراد بهخصوص جوانترها را تا حد قابل ملاحظهاي افزايش ميدهند و معمولاً هيچ مشتري را هم ناراضي برنميگردانند. متأسفانه در سالهاي اخير فعاليت اين افراد بسيار وسيعتر و متنوعتر شده و گرايش جوانها بهخصوص بانوان به اينها امور پر رنگتر و نگران کنندهتر شده!
جداي از ابعاد مختلف اين پديده و پيامدهاي ترويج آن در سطح جامعه حکم شرعي و نگاه فقهي به اين معضل اجتماعي، خود داستان مفصلي است که نياز به توجه و دقت دارد زيرا انجام اين کارها، يادگيري و آموزش، مراجعه به فالگيرها و پرداخت پول به آنها و... همه و همه داراي حکم شرعي خاص خودند که در اين شماره قصد داريم به آنها بپردازيم.
فالت بگيرُم
نوع مشهور اين فالگيريها پيشگويي اينده افراد و تحليل مشکلات حال و گذشته آنها است که متخصصان اصلي و کارشناسان ويژه اين رشته خانمهاي کولي هستند که با قيافه و لباس متحدالشکل و بعضاً حلقهاي در بيني و لباسي کثيف و البته با در دست داشتن صفحهاي برنجي که در آن شکلها و اعداد و حروفي نامربوط کشيده شده، در کنار مکانهاي پر گردشگر پرسه ميزنند و در فرصت مناسب بهصورت گروهي حمله خود را به سوي مسافر بيچاره آغاز ميکنند که: «فالت بگيرُم، اگر درست گفتم پولم بده و...» و با اين جملات آنقدر به اصرار و هجمه ناجوانمردانه خود ادامه ميدهند که انسان رضايت ميدهد همه گذشته و اينده و اسرار پنهان زندگياش را در طبق اخلاص گذاشته کف دست خود را در برابر اين موجودات ناشناخته رو کند و منتظر تعيين تکليف سرنوشت و سرانجام خود باشد.
در انتهاي اين تراژدي غمانگيز هم از آنجا که معمولاً از حرفهاي يکسان و مشابه اين عده هر فردي بخصوص جوانان لبريز از آرزو و اميد و البته عشق! احساس خوبي در خودشان احساس ميکنند مقداري قابل توجه پول بيزبان را دو دستي تقديم اين زنان مجهولالتابعيت کرده، مشتري مالباخته به دنبال بخت و اقبال خود ميرود و فالگير محترمه به سراغ صيد بعدي!
اما شکل پدر و مادر دارتر و سازماندهي شدهتر که ديگر فالگير به دنبال مشتري نميگردد بلکه مشتري بايد به هزار پارتي و واسطه با گرفتن وقت قبلي به خدمت برسد فعاليت رمالها، دعانويسها، آيينهبينها و گروههاي مشابه است که در اقصي نقاط کشور از گذشته تا حال حضور فعال داشته به کارگشايي از معضلات و مشکلات اساسي خلايق ميپردازند.
اما شکل پدر و مادر دارتر و سازماندهي شدهتر که ديگر فالگير به دنبال مشتري نميگردد بلکه مشتري بايد به هزار پارتي و واسطه با گرفتن وقت قبلي به خدمت برسد فعاليت رمالها، دعانويسها، آيينهبينها و گروههاي مشابه است که در اقصي نقاط کشور از گذشته تا حال حضور فعال داشته به کارگشايي از معضلات و مشکلات اساسي خلايق ميپردازند.
همکاري حيوان و انسان
نوع ديگر که معمولاً در اطراف مکانهاي مذهبي و ديني مانند حاشيه حرم امامان و امامزادگان يا مساجد مهم مانند مسجد جمکران بيشتر ديده ميشود و در حيطه کاري مردان است و از پايه سنّي 6 يا 7 سال تا پيرمردان در اين حوزه به فعاليت مشغولند همان است که فرد به همراه يک جعبه پر از کارت و پاکت و يک عدد مرغ عشق بيرمق فرياد ميزند: فال حافظ، فال انبياء، فال امام رضا و... و اگر يک لحظه دير بجنبيد مرغ عشق بيعشق با منقار مبارک فال شما را از جعبه اسرار بيرون کشيده و لااقل 500 تومان مديون شدهايد، و از آنجا که اين فال فقط و فقط مخصوص شماست و بهدرد هيچ انسان ديگري نميخورد اگر پول آن را ندهيد فالتان در هوا معلق ميماند و خدا ميداند چه بر سرتان ميايد، اين است که بهخاطر مديون نماندن به حيوان زبان بسته هم که شده مجبور ميشويد پول زور را بدهيد و از فال خودتان که معمولاً يک خط شعر بههمراه چند خط توضيح ناخوانا شبيه به چاپهاي سنگي قديم بر روي کاغذي نامرغوب است، مطلع شويد که مثلاً: مشکل بزرگي در زندگي داري که به زودي بر طرف خواهد شد و عنقريب دختر شاه پريان به شما بله خواهد گفت يا برادر دختر شاه پريان با اسبي سفيد به خواستگاري شما خواهد آمد و غيره!
اصطلاحات است مراَبدال را!
اما شکل پدر و مادر دارتر و سازماندهي شدهتر که ديگر فالگير به دنبال مشتري نميگردد بلکه مشتري بايد به هزار پارتي و واسطه با گرفتن وقت قبلي به خدمت برسد فعاليت رمالها، دعانويسها، آيينهبينها و گروههاي مشابه است که در اقصي نقاط کشور از گذشته تا حال حضور فعال داشته به کارگشايي از معضلات و مشکلات اساسي خلايق ميپردازند و اولا گرههاي کور زندگي مردم را پيدا کرده و آنها را از عمق فاجعهاي که نزديک بود خود و خانوادهشان را در کام خود فرو ببرد (بعد از گرفتن حق ويزيت قابل توجه) مطلع ميسازند و سپس براي حل اين مشکلات در جلسات متعدد و دستورالعملهاي عجيب و غريب و البته پر هزينه چارهانديشي ميکنند. دائره فعاليت اين گروه بسيار وسيع بوده از بختگشايي، باطل کردن طلسم، يافتن اشياء و افراد گمشده گرفته تا ارتباط با ارواح بستگان و حل مشکلات قبر و برزخ آنها گسترش دارد... و البته کار اين گروه نسبت به همه گروههاي ديگر بيشتر سکه است و بهدليل کثرت مراجعان و مراجعات! و قيمت بالاي ويزيت و لوازم جانبي و خدمات پس از علاج و... درآمدي نجومي براي اين گروه رقم ميخورد.
فال آنور آبي!
موارد قبلي همه نمونههاي داخلي و بهقول معروف «Made in vatan» بود، اما نمونههاي خارجي و آنور آبي هم خود داستان مفصل ديگري است که متأسفانه چندين سال است اين نمونهها در داخل کشور هم شيوع پيدا کرده و در اکثر مجلات زرد و غير زرد و سايتهاي فيلتر شده و نشده، انواع و اقسام آن از قبيل فال قهوه، کارتهاي تاروت، پاندول و... ترويج و تبليغ ميشوند.
تأسف بيشتر اين استکه برخي افراد بهخصوص خانمهاي محترمه! چنان اعتقادي به برخي از اين امور پيدا ميکنند که به دنبال يادگيري اسرار و متون آن برميايند و در زمان کوتاهي خود فالگيرهاي قَدَري ميشوند و مجالس فخيمهاي را اداره کرده و چند و چون گذشته و حال و اينده افراد را از تفالة باقيمانده قهوه آنها چنان بيرون ميکشند که اساتيد غربي اين رشته که خود پايهگذار آن بودهاند انگشت به دهان ميمانند!
البته کلاً در کشورهاي غربي بهخصوص در انگلستان و آمريکا جادوگري و مسائل پيرامون آن از جايگاه بسيار بالايي برخوردار است حتي بهعنوان رشتهاي دانشگاهي در دانشگاههاي معتبر تدريس ميشود و افرادي مانند: ديويد کاپرفليد، کريس آنجل، ديويد پلين و... بعضاً فارغالتحصيل همين رشته هستند... که داستان کارهاي آنها خود داستان مفصلي است که به بحث ما خيلي مربوط نميشود.
کلاً در کشورهاي غربي بهخصوص در انگلستان و آمريکا جادوگري و مسائل پيرامون آن از جايگاه بسيار بالايي برخوردار است حتي بهعنوان رشتهاي دانشگاهي در دانشگاههاي معتبر تدريس ميشود و افرادي مانند: ديويد کاپرفليد، کريس آنجل، ديويد پلين و... بعضاً فارغالتحصيل همين رشته هستند... که داستان کارهاي آنها خود داستان مفصلي است که به بحث ما خيلي مربوط نميشود.
کلاً در کشورهاي غربي بهخصوص در انگلستان و آمريکا جادوگري و مسائل پيرامون آن از جايگاه بسيار بالايي برخوردار است حتي بهعنوان رشتهاي دانشگاهي در دانشگاههاي معتبر تدريس ميشود و افرادي مانند: ديويد کاپرفليد، کريس آنجل، ديويد پلين و... بعضاً فارغالتحصيل همين رشته هستند... که داستان کارهاي آنها خود داستان مفصلي است که به بحث ما خيلي مربوط نميشود.
واقعيت يا خرافات
قبل از هر چيز مهمترين نکته اين است که تکليف خودمان را با اينگونه مسائل روشن کنيم و ببينيم اين قبيل امور ايا اصولاً همه خرافات و باطل هستند يا خير؟
شايد انتظار داشته باشيد ما هم مانند بعضي روشنفکرمآبان بگوييم بابا اينها همه کشک هستند و حاصل خيالات و توهمات يک مشت آدم بيکار و خيالپرداز و...، در حاليکه ما هيچ وقت چنين برخوردي نخواهيم کرد زيرا عقل به ما ميگويد هر اتفاقي در عالم بايد علت و دليلي داشته باشد اما لازم نيست همه علتهاي عالم امور شناخته شده طبيعي باشند؛ بلکه همچنان که يک قرص ميتواند بيماري را بر طرف کند يک دعا نيز ميتواند، و همچنان که يک ويروس ميتواند بيماري ايجاد کند چرا يک عامل ناشناخته مانند يک طلسم يا سحر نتواند؟
اصولاً در مقابل اينگونه مسائل بايد کاملاً منطقي و مطابق با تعاليم ديني حرکت کرد. در منطق اسلام، اصل وجود سحر و جادو پذيرفته شده و در برخي ايات قرآن به آنها اشاراتي شده مثلاً در ايه 102 سوره بقره از دو ملک که تعليم سحر به برخي افراد ميکردند نام برده شده و يا «نفاثات في العقد» (زنان دمنده در گرهها) در سوره فلق نيز زنان ساحر معرفي شدهاند. بهعلاوه بخشي از کارهاي اين افراد از طريق ارتباط با موجودات نامرئي مانند جنيان است که نه وجود اين موجودات قابل انکار است و نه امکان ارتباط با آنها. هر چند آنچه امروزه وجود دارد غالباً ادعاهاي بياساس عدهاي شياد ناتوان است که با کتابهاي عتيقه و ابزار و آلات جورواجور ادعاي بختگشايي و حل مشکلات و رفع طلسم و... ميکنند در حاليکه از حل مشکلات اساسي خود و زندگيشان عاجزند.
فال قهوه
همينجا لازم است به نکتهاي مهم اشاره کنيم که از گذشته تا حال در بين علما و بزرگان علوم اسلامي علومي خاصي مانند: جفر، رمل، اعداد و... تدريس ميشد و از آنجا که بسيار محدود و غيررسمي و به دور از اطلاع و دسترسي عموم افراد صورت ميپذيرفت به «علوم غريبه» شهرت داشت و از طريق قواعد علمي و پيچيده اين علوم، پاسخ برخي سؤالات و مجهولات بهدست ميآمد که هم اکنون هم افراد بسيار نادري از بزرگان اهل معرفت از اين علوم بهرهمندند و در صحت و درستي اين علوم شکي نيست.
نقل شده يکي از بزرگواران در جريان بازي معروف ايران و استراليا ديد پسر نوجوانش خيلي بيتابي ميکند و نگران نتيجه است ايشان با چند حبّه قند در دستش و از طريق همين علوم محاسبهاي کرده به پسرش فرمود: پسرجان اينقدر خودت را ناراحت نکن نتيجه بازي 2 ـ 2 ميشود! و در مجموع بايد گفت اصل وجود اهميت اين علوم قطعي است، اما نکته مهم در اين بخش هم وجود اکثريت رمالان شياد و دروغگو است که از ابتدائيات اين علوم بيبهرهاند و خلقالله را اسير اصطلاحات و تعابير گنگ و نامفهوم خود ميکنند.
چون اصولاً روشها و مباني اين علوم بسيار پيچيده است و توانايي آموزش و يادگيري علمي مانند: «جفرجامع کبير» از عهده هر کسي برنميايد در نتيجه ميتوان به يقين رسيد که اين مدعيان، بهرهاي از حقيقت ندارند.
بهعلاوه در مباني اوليه اين علوم ذکر شده: فرد رمال يا عالم به جفر بايد از طهارت ظاهري و باطني و نيت خدايي براي استفاده و نتيجهگيري از اين محاسبات بهرهمند باشد و الا به نتيجه درست نخواهد رسيد که بحمدالله اين افراد مدعي از اين نعمتها برخوردار نيستند!
حقيقت فال و فالگيري
اما داستان «فال» مفصلتر از اين حرفهاست: اولاً روشن است که هيچ عقل سالمي نميپذيرد که اينده افراد و اسرار پنهاني زندگي آنها از باقيمانده قهوه آنها يا از انتخاب تصادفي تعدادي کارت نقاشي شده با تصاوير مضحک و... بهدست بيايد!
اما به هر حال از گذشته تا حال مسأله فال نيک و بد وجود داشته و دارد؟ در اسلام از فال بد يا همان «تطير» يا «طيره» بسيار مذمت شده ولي از فال نيک يا «تفأل» مذمت نشده است. آوردهاند که پيامبر خدا? فرمود «فال نيک بزنيد، اميد است که به آن برسيد.» حتي نقل شده خود آن حضرت نيز گاهي اموري را به فال نيک ميگرفتند؛ مثلاً وقتي خسروپرويز پادشاه ايران در جواب نامه آن حضرت به قصد توهين مشتي خاک را براي ايشان فرستاد، حضرت اين را به فال نيک گرفته فرمودند «به زودي خاک ايران بهدست مسلمانان ميافتد».2 اما سؤال اينجاست که افراد معتقدند فالها در بسياري موارد به حقيقت ميرسند چرا؟ مفسرين و علمايي مانند علامه طباطبايي? در اين خصوص معتقدند که نتيجه يک فال در حقيقت اثر رواني و دروني فال و حاصل سوءظن و يا حسن ظني است که فرد به خدا پيدا ميکند. يعني وقتي چيزي را به فال بد ميگيرد و مثلاً از عدد 13 احساس نحسي ميکند يا موقع حرکت عطسه ميزند، از آنجا که انتظار رسيدن بلا و مشکلي را ميکشد خود را در دامان مشکلات مياندازد اتفاقاً اين حقيقت مضمون برخي روايات نيز هست؛ روايتي از امام صادق? نقل شده که فرمودند «اثر فال بد به همان اندازه استکه آن را ميپذيري. اگر آن را سبک و کم اهميت بگيري کم اثر خواهد بود و اگر آن را محکم و جدي بگيري پر اثر، و اگر اصلاً به آن اعتنايي نکني هيچ اثري نخواهد داشت.»
حکم شرعي اين موارد
حرمت سحر و جادو مورد اتفاق همه علماست و هر نوع آموزش، يادگيري، استفاده از آن و پرداخت پول در قبال آن حرام است. تنها در صورتي که انجام سحر به قصد باز کردن سحر و بر طرف کردن آثار آن باشد آن هم در صورتي که مستلزم انجام کار خلاف شرع مانند تهمت زدن به ديگران يا بهکار بستن کارهاي حرام ديگر نباشد توسط برخي مراجع اجازه داده شده ولي برخي مراجع ديگر رجوع به جادوگران و فالگيران را در هر صورت حرام دانستهاند. انجام کارهايي که با سرعت حرکت يا به اصطلاح تردستي همراه است يادگيري آنها حرام نيست هر چند برخي مراجع اين امور را اگر شعبدهبازي باشد حرام دانستهاند و پول دادن در قبال آن را جايز نشمردهاند البته ديدن آن اشکال ندارد، اما يادگيري و آموزش و استفاده از علومي مانند جفر و رمل و مانند آن اشکالي ندارد به شرط آن که مستلزم حرام ديگري نگردد.
درباره فالگيري هم بعضي از فقها مراجعه به فالگيرها را مطلقا حرام دانستهاند اما برخي ديگر مراجعه به آنها را بدون معتبر دانستن حرفهايشان و دادن پول بهعنوان هديه را جايز دانستهاند اما در مورد خود اين آدمها، اصل کسب درآمد از راه سحر و جادو و شعبده و فالگيري طبق نظر بيشتر مراجع حرام است. در ضمن فراموش نشود فال حافظ و مانند آن که قبلاً توضيح داديم با اين فالگيريهايي که خبر از اينده و امور پنهاني ميدهند متفاوت است و حرام نيست! بهعلاوه انجام تفنني و به قصد سرگرمي فالگيري با قهوه و مانند آن هم حرام نيست به شرطي که به کار حرام ديگري نکشد.
نکته آخر درباره دعانويسها و افرادي است که از راههاي خاص براي معالجه افراد استفاده ميکنند. طبق نظر برخي از مراجع انجام اين کارها اگر از کتابهاي معتبر باشد و خود اين افراد هم اهل عمل به دستورات دين باشند و خلاف شرعي هم در کارهايشان صورت نپذيرد جايز است و مراجعه به آنها و پرداخت پول بهعنوان هديه اشکالي ندارد.
بهطور کلي اين نکته مهم را درباره اين کارها فراموش نکنيد که موجب حرام ديگري مانند تهمت به ديگران و سوءظن به آنها يا تسخير جن و ارواح از راههاي حرام و يا ترويج امور خرافه و خبر دادن از اينده بهصورت قطعي و... نباشد که به هيچوجه جايز نخواهد بود.