صور ما از اینستاگرام، گاهی فقط شبکهای اجتماعی برای اشتراک عکس است، اما میتوان از این سایت استفادههای دیگری هم کرد، مثلا تعدادی از کاربران ایرانی با استفاده از آن وبلاگ مینویسند. اما من در اینجا میخواهم شیوه جالب آقای «اروین لَل» را به شما معرفی کنم.او در ۲۷ سالگی تصمیم گرفته با همکاری دوستش -کریستوفر- با استفاد از یک داروی مکمل سنتی، وزن کم کند، او ظرف تنها دو هفته حدود ۴ کیلو وزن کم کرد. (البته شخصا چنین شیوههایی و چنین سرعت وزن کم کردنی را توضیه نمیکنم.)اما اروین از وزن کم کردنش کاملا راضی بود، بنابراین تصمیم گرفت رژیم درمانی خود را تبلیغ کند و از آن پول دربیاورد. در آغاز سال ۲۰۱۳، در شرایطی که او تنها پنج هزار دلار پول داشت، کارش را شروع کرد، او نیاز به تبلیغ داشت، به همین خاطر به این فکر افتاد که از بدنسازهای حرفهای استفاده کند و از آنها بخواهد در توییتر، فیسبوک و البته ایسنتاگرام خودشان در مورد تناسب اندام، وزن کم کردن و تغییر سبک زندگی بنویسند.نتیجه تبلیغ در توییتر و فیسبوک بد نبود، اما در اینستاگرام با توجه به عکسهای منتشر شده از ورزشکاران در تناسب و زیبایی اندام، در کنار تبلیغات، بسیار بهتر بود.اروین، پولی برای تبلیغ گسترده در روزنامهها و تلویزیون نداشت، اما ابزارهای خوبی استاتیگرام، اپلیکیشن آیفون اینستاگرام، کیک و Instalover داشت، با این اپلیکیشن آخری میشود کارهای جالبی کرد، مثلا با یک سوایپ همه عکسهای یک صفحه اینستاگرام را لایک کرد، برای تعداد زیادی عکس کامنت گذاشت، یا تنها برای عکسهایی کامنت گذاشت که تعداد معنی لایک یا کامنت داشته باشند. خلاصه این اپ آخر به درد کسانی میخورد که میخواهد در اینستاگرام یک شبه، راه صد ساله را بروند و معروف بشوند!با این کارها و البته ترفندهای دیگری که اروین رو نمیکند، او متوجه شد که کی، کجا و چطور، ورزشکاران را هدف تبلیغات خود قرار بدهد و آنها در دنبالکننده رژیم خود کند.تنها ۱۰ ماه بعد، او ۳٫۱۶ میلیون دنبالکننده در اینستاگرام پیدا کرد.او حالا شرکتی را اداره میکند که ۵۰ کارمند دارد و ۳٫۱ میلیون دلار فروش داشته است.
بسیاری از ماها متوجه پتانسیلهای شبکههای اجتماعی در بازاریابی نیستیم:۱- شرکتها و صاحبان کالاها و خدمات، شیوههای بازاریابی هوشمندانه را نمیشناسند. آنها برای تبلیغ در بیلبوردها و نشریات و تلویزیون هزینههای هنگفتی میکنند، اما متوجه نیستند با کسری در همین تبلیغ مثلا در وبلاگهای محبوب، میتوانند به نتایج بهتری برسند.۲- بعضی از صاحبان خدمات فرهنگی مثلا ناشران و نویسندگان، اصولا تبلیغ را دون شأن خود میدانند! حالا تصور کنید که یک نویسنده یا مترجم ایرانی محبوب در اینستاگرام اکانتی داشته باشد و چند عکس از خودش در حالی که پشت میز تحریر نشسته و مشغول نوشتن است، منتشر کند. تعداد دنبالکنندگان او بیشمار خواهد بود.۳- تبلیغات مؤثر و استفاده از شبکههای اجتماعی مسلما با اسپم کردن و شیوههای بازاریابی ناکارایی که در ایران رواج دارند، متفاوتاند، باید بتوان یک جمعیت هدف را در معرض تبلیغات قرار داد. جنس تبلیغات نباید به صورتی باشد که افراد را متنفر کند. صداقت، شوخطبعی و دادن اطلاعات درست باید از ارکان تبلیغات در همه جا و به خصوص در شبکههای اجتماعی باشد.۴- ما باید بتوانیم از ابزارهای وبی، متناسب با فرهنگ و شرایط خاص خودمان استفاده کنیم و حتی کاربری آنها را برای خودمان بومی کنیم.
بسیاری از ماها متوجه پتانسیلهای شبکههای اجتماعی در بازاریابی نیستیم:۱- شرکتها و صاحبان کالاها و خدمات، شیوههای بازاریابی هوشمندانه را نمیشناسند. آنها برای تبلیغ در بیلبوردها و نشریات و تلویزیون هزینههای هنگفتی میکنند، اما متوجه نیستند با کسری در همین تبلیغ مثلا در وبلاگهای محبوب، میتوانند به نتایج بهتری برسند.۲- بعضی از صاحبان خدمات فرهنگی مثلا ناشران و نویسندگان، اصولا تبلیغ را دون شأن خود میدانند! حالا تصور کنید که یک نویسنده یا مترجم ایرانی محبوب در اینستاگرام اکانتی داشته باشد و چند عکس از خودش در حالی که پشت میز تحریر نشسته و مشغول نوشتن است، منتشر کند. تعداد دنبالکنندگان او بیشمار خواهد بود.۳- تبلیغات مؤثر و استفاده از شبکههای اجتماعی مسلما با اسپم کردن و شیوههای بازاریابی ناکارایی که در ایران رواج دارند، متفاوتاند، باید بتوان یک جمعیت هدف را در معرض تبلیغات قرار داد. جنس تبلیغات نباید به صورتی باشد که افراد را متنفر کند. صداقت، شوخطبعی و دادن اطلاعات درست باید از ارکان تبلیغات در همه جا و به خصوص در شبکههای اجتماعی باشد.۴- ما باید بتوانیم از ابزارهای وبی، متناسب با فرهنگ و شرایط خاص خودمان استفاده کنیم و حتی کاربری آنها را برای خودمان بومی کنیم.