با خواهرزادم رفتیم تو یه مغازه آبلیمو بخریم، یارو گفت چه آبلیمویی میخواید؟ خواهرزادم گفت آبلیموی ترش!!!!! یعنی فقط دستمو گرفتم جلو صورتم از مغاره اومدم بیرون!
اصا یه وضی!
اصا یه وضی!