به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری تسنیم، معضل مواد مخدر در هر جامعه ای به خصوص شیوع آن در نسل جوان از جمله مشکلاتی به حساب میآید که باعث رنج بسیار خانوادهها و همچنین سنگین شدن وظیفه مسئولان اجرای و تصمیم گیر میشود و حال این معضل خانمانسور اگر در بین دانش آموزان گسترش یابد به فاجعهای بزرگ تبدیل میشود که در این زمینه و برای واکاوی و بررسی این معضل در بین دانش آموزان و راهکارهای برون رفت از آن با دکتر محمد باقر صابری زفرقندی روان پزشک و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران به گفت وگو پرداختیم.تسنیم: در آستانه بازگشایی مدارس چه موضوعی را مهم میدانید تا مردم عزیز بدانند.صابری زفرقندی: در آستانه بازگشایی مدارس قرار داریم. روزهایی که در ذهن همه مردم با خاطرههای خوب و زیبا حک شده است. تحقیقاً برای این روزها همه به موضوعات مثبت و امیدوار کننده میپردازند. لیکن نباید و نمیتوان از کنار واقعیت اعتیاد، خصوصاً زمانیکه قربانی آن میتواند قشر دانش آموز باشد به راحتی گذشت. به همین دلیل پیشاپیش بابت این موضوع عذرخواهی میکنم.تسنیم: آیا اعتیاد در مدارس کشور موضوعیت دارد و به نظر شما باید دغدغه اصلی مسئولان باشد؟صابری زفرقندی: در مورد اعتیاد در مدارس سه یا چهار گروه دانش آموز قابل تصور است، 1- دانش آموزان سالم که فارغ از زمینههای خطر برای اعتیاد هستند. این گونه دانش آموزان تقریباً و با نسبتهای متفاوت و در مناطق مختلف اکثریت هستند.
2- دانش آموزان در معرض خطر، محصلینی هستند که در خانواده خود شاهد حضور فرد معتادی هستند. پدر یا مادر یا یکی از نزدیکان آنان معتاد است و یا ارتباط نزدیک و اجتناب ناپذیر با افراد معتاد دارد.
3- دانش آموزان پرخطر، کسانی که در محلهای و یا مدرسهای هستند که با افراد معتاد روبرو میشوند و یا برای رفت و آمد به مدرسه مجبور هستند از محلههای آلوده به معتاد و اعتیاد رفت و آمد کنند و دائماً شاهد هنجارشکنیهای افراد مرتبط با اعتیاد هستند.
4- دانش آموزانی که خود معتاد هستند. اگر سوابق این گروه نیز بررسی شود در مییابیم که در اصل این دانش آموزان در یکی از دو گروه دوم و یا سوم بودهاند.تسنیم: راه برخورد با اعتیاد در مدارس چگونه باید باشد؟صابری زفرقندی: حسب نظر کارشناسی غالب، در محیط مدارس تمرکز اصلی سیاست گزاران و مجریان حوزه مواد مخدر باید معطوف به پیشگیری باشد. در کنار مبارزه قاطع و بدون اغماض برای عرضه مواد مخدر در مدارس و در بین دانش آموزان، برنامههای پیشگیری با این سئوال اساسی شروع میشود که هدف از پیشگیری چیست؟ بدیهی است اولویت بندی در مداخلات پیشگیرانه شرط اصلی تضمین موفقیت در برنامههای پیشگیری اولیه از اعتیاد خصوصاً در بین دانش آموزان است.بر اساس نظر بسیاری از صاحب نظران، اولویت اصلی مسئولان امر در محیطهای دانش آموزی باید حفظ و ارتقاء سلامت افراد گروه اول یعنی دانش آموزان سالم باشد. در اینجا مراد از سلامت، جلوگیری از ابتلا به سوءمصرف مواد است.تحقیقاً برای دانش آموزان فوق عوامل محافظت کنندهای مثل خانواده سالم، حمایت گر، انگیزه کافی برای درس خواندن و تمایلات مذهبی، گرایش به ورزش و تفریحات سالم وجود دارد که باید تقویت شود و عوامل خطری وجود دارد که باید این عوامل خطر تا حداکثر ممکن کاهش یابد. نمیتوان انکار کرد که یکی از جمله عوامل خطر برای این دسته از دانش آموزان وجود دانش آموزان گروه دوم و سوم در مدرسه است.بنابراین نظام آموزشی کشور نمیتواند نسبت به دانش آموزان در معرض خطر و یا پر خطر بی تفاوت باشد. در برنامه ریزیها نیز باید در وهله اول حفاظت از گروه اکثریت که سالم هستند باشد. مداخلات باید بر روی دو گروه پرخطر و در معرض خطر متمرکز شود تا ضمن اینکه خود آنها را از ورود به منجلاب اعتیاد حفظ میکنیم، قدمی برای حفظ دانش آموزان سالم برداشته باشیم. اگر تفکیک درستی در این هدف گذاریها بوجود نیاید، آن وقت است که مداخلات ما میتواند نتیجه معکوسی را به دنبال داشته باشد. و از دل آن طرحها و ایدههایی زاییده شود که تا سالها نتوانیم اثرات سوء آن را پاک کنیم.تسنیم: نظر شما در مورد ورود مباحث اعتیاد در کتب درسی چیست؟صابری زفرقندی: از منظر برخی از دست اندرکاران پیشگیری اولیه از اعتیاد در مدارس یعنی طرح موضوعات مرتبط با موادمخدر در مدرسه در قالب سخنرانیها و نمایشگاه و یا تئوریهای جدید مبنی بر وارد کردن مباحث مربوط به اعتیاد در کتب درسی است. با این تفکر است که برخی در تلاش برای ورود به محیطهای دانش آموزی برای بیان موضوعات اعتیاد به صورت شعاری و سخنرانی هستند.در مقابل افرادی نیز هستند که با این روش مخالفت سرسختانهای دارند و معتقدند بیان موضوعاتی که قبح اجتماعی دارد خصوصاً برای همه دانش آموزان میتواند ذهن خفته کودکان و نوجوانان را بیدار و حس ماجراجویی و تنوع طلبی کاذب آنها را برانگیزاند. آنها معتقدند که پرداختن سطحی به موضوع اعتیاد و یا در موارد مشابه مثلاً موارد مرتبط با رفتارهای جنسی ضمن اینکه اینگونه اطلاعات برای دو گروه پر خطر و در معرض خطر سودی نخواهد داشت بیشترین آسیب را به گروه اول که اکثریت نیز هستند وارد خواهد کرد.برخی از کارشناسان معتقد هستند اگر هزینههای گزافی که در قالب سخنرانی و پوستر و همایش ها به نام پیشگیری اولیه در مدارس به هدر رفته است صرف جذب و به کارگیری مشاورانی زبده و کارآزموده میشد تا در مدارس فعال شوند شاید میتوانستیم ادعا کنیم که اوضاع از وضعیت موجود مناسب تر بود. حضور مشاورین کار آزموده در مدارس این امکان را فراهم میکند تا با مداخله به موقع برای دانش آموزان در معرض خطر، پرخطر و معتاد ضمن حمایت از آنها بتوانیم گروه اکثریت دانش آموزی را نیز صیانت کنیم.تسنیم: در برخورد با دانش آموز معتاد مسوولین مدارس چه وظیفه ای دارند چرا دانش آموز معتاد از مدرسه اخراج می شود؟صابری زفرقندی: اگر برخی از کارشناسان اصرار بر عدم حضور دانش آموز معتاد در مدرسه را دارند نه به این دلیل است که از احساسات نوع دوستی تهی هستند و یا اینکه نسبت به سرنوشت دانش آموز معتاد بیتفاوت هستند بلکه معتقد هستند نباید دایه مهربانتر از مادر شد و اولویت آنان صیانت از افراد سالم دانش آموزی است. آیا اجماع نظر کارشناسی جامعه ای میپذیرد برای اینکه تعدادی معدود از دانش آموزان که به اعتیاد گرفتار آمدهاند به بهانه اینکه باید از حقوق آنها دفاع کرد و آنها را مورد حمایت قرار داد عاملی شوند برای تخریب و افساد اکثریت دانش آموزان دیگر؟ آیا عقل سلیم می پذیرد که منافع یک فرد و یا جمع کوچک که البته این منافع قابل دفاع و احترام است و در جای خود باید نسبت به احقاق آن اقدام کرد بر منافع اکثریت سالم جامعه رجحان پیدا کند.
بر فرض محال اگر یک دانش آموز معتاد از مدرسه اخراج شد و امکان تحصیل مجدد را نیز نیافت با دلایل علمی و عقلی عجین تر و قابل پذیرشتر است یا اینکه با ترحم به آن فرد همه افراد سالم دیگر را در معرض خطر و ابتلا قرار دهیم.تسنیم: آیا جنابعالی با طرح موضوعات مربوط به اعتیاد در مدارس موافق نیستید؟صابری زفرقندی: در حوزه آسیبهای اجتماعی، اعتیاد نیز مانند مسایل مربوط به امور جنسی است. هیچکس نمیتواند انکار کند که آموزش مهارتهای جنسی و ارتقاء سلامت جنسی برای همه جوامع نه تنها مفید بلکه ضروری است.با این توضیح آیا پذیرفته است که آموزش مسائل جنسی در محیطهای آموزشی مثل مدرسه و دبیرستان انجام شود. آیا در قالب اینگونه آموزشها در اصل به ترویج و توسعه رفتارهای بزه کارانه مثل انحرافات جنسی و اعتیاد کمک نکردهایم. البته این موارد قابل بحث در محیطهای دانشگاهی است. به شرطی که فارغ از تعصبات و بالحاظ همه ساز وکارهای علمی توام باشد.البته نمیشود انکار کرد که تصمیم گیری کلان کشوری باید مبتنی بر شواهد علمی باشد و در کنار آن باورهای فرهنگی و مذهبی را نیز لحاظ کرد و مدلهای بومی شده را نیز ارایه کرد. به نظر میرسد از آفتهای کشور ما اعمال سلایق شخصی خصوصاً در حوزههای اجتماعی و فرهنگی است که برای برخی از مدیران امری عادی شده است و موضوعات اجتماعی مثل اعتیاد را پیچیده کرده است. به نظر میرسد نیاز به تدبیر و امید در تصمیم سازی و تصمیم گیری در حوزههای فرهنگی و اجتماعی بیش از پیش لازم است.
2- دانش آموزان در معرض خطر، محصلینی هستند که در خانواده خود شاهد حضور فرد معتادی هستند. پدر یا مادر یا یکی از نزدیکان آنان معتاد است و یا ارتباط نزدیک و اجتناب ناپذیر با افراد معتاد دارد.
3- دانش آموزان پرخطر، کسانی که در محلهای و یا مدرسهای هستند که با افراد معتاد روبرو میشوند و یا برای رفت و آمد به مدرسه مجبور هستند از محلههای آلوده به معتاد و اعتیاد رفت و آمد کنند و دائماً شاهد هنجارشکنیهای افراد مرتبط با اعتیاد هستند.
4- دانش آموزانی که خود معتاد هستند. اگر سوابق این گروه نیز بررسی شود در مییابیم که در اصل این دانش آموزان در یکی از دو گروه دوم و یا سوم بودهاند.تسنیم: راه برخورد با اعتیاد در مدارس چگونه باید باشد؟صابری زفرقندی: حسب نظر کارشناسی غالب، در محیط مدارس تمرکز اصلی سیاست گزاران و مجریان حوزه مواد مخدر باید معطوف به پیشگیری باشد. در کنار مبارزه قاطع و بدون اغماض برای عرضه مواد مخدر در مدارس و در بین دانش آموزان، برنامههای پیشگیری با این سئوال اساسی شروع میشود که هدف از پیشگیری چیست؟ بدیهی است اولویت بندی در مداخلات پیشگیرانه شرط اصلی تضمین موفقیت در برنامههای پیشگیری اولیه از اعتیاد خصوصاً در بین دانش آموزان است.بر اساس نظر بسیاری از صاحب نظران، اولویت اصلی مسئولان امر در محیطهای دانش آموزی باید حفظ و ارتقاء سلامت افراد گروه اول یعنی دانش آموزان سالم باشد. در اینجا مراد از سلامت، جلوگیری از ابتلا به سوءمصرف مواد است.تحقیقاً برای دانش آموزان فوق عوامل محافظت کنندهای مثل خانواده سالم، حمایت گر، انگیزه کافی برای درس خواندن و تمایلات مذهبی، گرایش به ورزش و تفریحات سالم وجود دارد که باید تقویت شود و عوامل خطری وجود دارد که باید این عوامل خطر تا حداکثر ممکن کاهش یابد. نمیتوان انکار کرد که یکی از جمله عوامل خطر برای این دسته از دانش آموزان وجود دانش آموزان گروه دوم و سوم در مدرسه است.بنابراین نظام آموزشی کشور نمیتواند نسبت به دانش آموزان در معرض خطر و یا پر خطر بی تفاوت باشد. در برنامه ریزیها نیز باید در وهله اول حفاظت از گروه اکثریت که سالم هستند باشد. مداخلات باید بر روی دو گروه پرخطر و در معرض خطر متمرکز شود تا ضمن اینکه خود آنها را از ورود به منجلاب اعتیاد حفظ میکنیم، قدمی برای حفظ دانش آموزان سالم برداشته باشیم. اگر تفکیک درستی در این هدف گذاریها بوجود نیاید، آن وقت است که مداخلات ما میتواند نتیجه معکوسی را به دنبال داشته باشد. و از دل آن طرحها و ایدههایی زاییده شود که تا سالها نتوانیم اثرات سوء آن را پاک کنیم.تسنیم: نظر شما در مورد ورود مباحث اعتیاد در کتب درسی چیست؟صابری زفرقندی: از منظر برخی از دست اندرکاران پیشگیری اولیه از اعتیاد در مدارس یعنی طرح موضوعات مرتبط با موادمخدر در مدرسه در قالب سخنرانیها و نمایشگاه و یا تئوریهای جدید مبنی بر وارد کردن مباحث مربوط به اعتیاد در کتب درسی است. با این تفکر است که برخی در تلاش برای ورود به محیطهای دانش آموزی برای بیان موضوعات اعتیاد به صورت شعاری و سخنرانی هستند.در مقابل افرادی نیز هستند که با این روش مخالفت سرسختانهای دارند و معتقدند بیان موضوعاتی که قبح اجتماعی دارد خصوصاً برای همه دانش آموزان میتواند ذهن خفته کودکان و نوجوانان را بیدار و حس ماجراجویی و تنوع طلبی کاذب آنها را برانگیزاند. آنها معتقدند که پرداختن سطحی به موضوع اعتیاد و یا در موارد مشابه مثلاً موارد مرتبط با رفتارهای جنسی ضمن اینکه اینگونه اطلاعات برای دو گروه پر خطر و در معرض خطر سودی نخواهد داشت بیشترین آسیب را به گروه اول که اکثریت نیز هستند وارد خواهد کرد.برخی از کارشناسان معتقد هستند اگر هزینههای گزافی که در قالب سخنرانی و پوستر و همایش ها به نام پیشگیری اولیه در مدارس به هدر رفته است صرف جذب و به کارگیری مشاورانی زبده و کارآزموده میشد تا در مدارس فعال شوند شاید میتوانستیم ادعا کنیم که اوضاع از وضعیت موجود مناسب تر بود. حضور مشاورین کار آزموده در مدارس این امکان را فراهم میکند تا با مداخله به موقع برای دانش آموزان در معرض خطر، پرخطر و معتاد ضمن حمایت از آنها بتوانیم گروه اکثریت دانش آموزی را نیز صیانت کنیم.تسنیم: در برخورد با دانش آموز معتاد مسوولین مدارس چه وظیفه ای دارند چرا دانش آموز معتاد از مدرسه اخراج می شود؟صابری زفرقندی: اگر برخی از کارشناسان اصرار بر عدم حضور دانش آموز معتاد در مدرسه را دارند نه به این دلیل است که از احساسات نوع دوستی تهی هستند و یا اینکه نسبت به سرنوشت دانش آموز معتاد بیتفاوت هستند بلکه معتقد هستند نباید دایه مهربانتر از مادر شد و اولویت آنان صیانت از افراد سالم دانش آموزی است. آیا اجماع نظر کارشناسی جامعه ای میپذیرد برای اینکه تعدادی معدود از دانش آموزان که به اعتیاد گرفتار آمدهاند به بهانه اینکه باید از حقوق آنها دفاع کرد و آنها را مورد حمایت قرار داد عاملی شوند برای تخریب و افساد اکثریت دانش آموزان دیگر؟ آیا عقل سلیم می پذیرد که منافع یک فرد و یا جمع کوچک که البته این منافع قابل دفاع و احترام است و در جای خود باید نسبت به احقاق آن اقدام کرد بر منافع اکثریت سالم جامعه رجحان پیدا کند.
بر فرض محال اگر یک دانش آموز معتاد از مدرسه اخراج شد و امکان تحصیل مجدد را نیز نیافت با دلایل علمی و عقلی عجین تر و قابل پذیرشتر است یا اینکه با ترحم به آن فرد همه افراد سالم دیگر را در معرض خطر و ابتلا قرار دهیم.تسنیم: آیا جنابعالی با طرح موضوعات مربوط به اعتیاد در مدارس موافق نیستید؟صابری زفرقندی: در حوزه آسیبهای اجتماعی، اعتیاد نیز مانند مسایل مربوط به امور جنسی است. هیچکس نمیتواند انکار کند که آموزش مهارتهای جنسی و ارتقاء سلامت جنسی برای همه جوامع نه تنها مفید بلکه ضروری است.با این توضیح آیا پذیرفته است که آموزش مسائل جنسی در محیطهای آموزشی مثل مدرسه و دبیرستان انجام شود. آیا در قالب اینگونه آموزشها در اصل به ترویج و توسعه رفتارهای بزه کارانه مثل انحرافات جنسی و اعتیاد کمک نکردهایم. البته این موارد قابل بحث در محیطهای دانشگاهی است. به شرطی که فارغ از تعصبات و بالحاظ همه ساز وکارهای علمی توام باشد.البته نمیشود انکار کرد که تصمیم گیری کلان کشوری باید مبتنی بر شواهد علمی باشد و در کنار آن باورهای فرهنگی و مذهبی را نیز لحاظ کرد و مدلهای بومی شده را نیز ارایه کرد. به نظر میرسد از آفتهای کشور ما اعمال سلایق شخصی خصوصاً در حوزههای اجتماعی و فرهنگی است که برای برخی از مدیران امری عادی شده است و موضوعات اجتماعی مثل اعتیاد را پیچیده کرده است. به نظر میرسد نیاز به تدبیر و امید در تصمیم سازی و تصمیم گیری در حوزههای فرهنگی و اجتماعی بیش از پیش لازم است.