[size=10pt]...وآتش با تو می رقصید و شعرِی شعله ور میشد
[size=10pt]شهودی تازه در اعماق جانت نیشتر می شد
[size=10pt]
[size=10pt]توازنسل کدامین دستهای آسمان سازی
[size=10pt]که با هر واژه سرخت من من مختصر می شد
[size=10pt]
[size=10pt]تو را حس می کنم آری،تو ای در خون من جاری
[size=10pt]تو با من بودی و تنهایی من بیشتر می شد
[size=10pt]
[size=10pt]کجای خاطرات زخمی من گریه میکردی
[size=10pt]که باران با تمام شعرهایم همسفر می شد
[size=10pt]
[size=10pt]تو در عمق تمام درد هایم ریشه می کردی
[size=10pt]اگرچه شاخه های سبز من سهم تبر می شد...