قا محمد خان قاجار
آقا محمد خان قاجار (۱۱۲۱ در استرآباد - ۲۸ خرداد ۱۱۷۶ در شوشا) بنیانگذار دودمان قاجاریه در ایران است.
در سال ۱۱۶۱ خورشیدی آقا محمد خان که از افراد ایل قاجار بود با از میان بردن حکومت جانشینان کریم خان زند به حکومت رسید. او تهران را پایتخت خود انتخاب کرد. آقا محمد خان مردی تند خو و خشن بود که با لشکرکشیهای متعدد توانست ایران را یکپارچه سازد. بعد از وی برادرزاده اش فتحعلی شاه به حکومت رسید. محتویات ۱ زندگینامه۲ ریشههای قدرتیابی دودمان قاجار۳ وضعیت ایران در زمان کودکی آقا محمد خان۴ کودکی و نوجوانی آقا محمد خان۵ کریم خان و قاجار۶ پسران محمد حسن خان اسیر میشوند۷ بنیان نهادن حکومت قاجاریه۸ فاجعه تاریخی کرمان۹ انتقال مرکز حکومت به تهران و حمله به گرجستان۱۰ رویکرد به خراسان و ماورای نهر و براندازی افشاریان۱۱ حمله روسیه به سواحل غربی دریای خزر۱۲ بازگشت به قره باغ و بدرود زندگی۱۳ حکایاتی از بی عدالتیهای آقا محمد خان ۱۳.۱ کشف یک کودتا ۱۴ برخی گفتهها در باره آقا محمد خان۱۵ رجال سرشناس ایران در زمان شهریاری آقا محمد خان۱۶ جستارهای وابسته۱۷ منابع۱۸ پیوند به بیرون زندگینامه قاجاریان شاهان عنوان آغامحمدخان فتحعلیشاه محمدشاه ناصرالدینشاه مظفرالدینشاه محمدعلیشاه احمدشاه دورهٔ سلطنت ۱۱۶۱-۱۱۷۶ ۱۱۷۶-۱۲۱۳ ۱۲۱۳-۱۲۲۷ ۱۲۲۸-۱۲۷۵ ۱۲۷۵-۱۲۸۵ ۱۲۸۵-۱۲۸۸ ۱۲۸۸-۱۳۰۴ نخستوزیرهای مشهور حاج ابراهیم کلانتر قائم مقام فراهانی حاج میرزا آقاسی امیرکبیر سپهسالار مستوفیالممالک امینالسلطان عینالدوله مشیرالدوله مشیرالدوله پیرنیا قوامالسلطنه وثوقالدوله چهرههای سرشناس عباس میرزا نایب السلطنه محمدعلی میرزا دولتشاه میرزارضا کرمانی میرزای شیرازی کامران میرزا ظلالسلطان تاجالسلطنه فروغالدوله فخرالدوله شعاع السلطنه ارشدالدوله سالارالدوله مهد علیا حسین بهزاد ستارخان یپرمخان صمصامالسلطنه حیدرخان عمواوغلی میرزا کوچکخان جنگلی علیقلی خان سردار اسعد رویدادهای مهم قرارداد آخال معاهده پاریس معاهده گلستان معاهده ترکمنچای امتیازات و قراردادها جنگهای ایران و روسیه جنبش مشروطه قیام تنباکو جنبش مشروطه فرمان مشروطیت جنبش جنگل کودتای ۱۲۹۹ انحلال سلسله قاجار آقامحمدخان زادهٔ ۲۷ محرم ۱۱۵۵ ه. ق. برابر با ۲۷ خرداد ماه ۱۱۲۱ خورشیدی (۱۷ ژوئن ۱۷۴۲) در دشت اشرفی در میانه راه ساری به گرگان است. مراسم تاجگذاریاش را در ۱۵ ربیع الثانی ۱۱۹۵ ه. ق. برابر با ۱ فروردین ماه ۱۱۶۱ خورشیدی (۲۱ مارس ۱۷۸۲)در ساری برگزار کرد و سرانجام در ۲۱ ذی الحجه ۱۲۱۱ ه. ق. برابر ۲۷ اردیبهشت ماه ۱۱۷۷ خورشیدی (۱۷ مه ۱۷۹۸) در شوشا درگذشت. وی فرزند محمد حسن خان قاجار و او نیز فرزند فتحعلی خان فرزند شاهقلی خان فرزند جهانسوزخان بود. مازندران و بارفروش (بابل امروزی) مرکز حکمرانی محمدحسن خان بود و فتحعلی خان حاکم گرگان بود و در استرآباد حکومت میکرد. اینان شیعه مذهب بودند. نادرقلی خان پس از کشتن فتحعلی خان رقیب سرسخت خویش به مقام شاهی رسید. ریشههای قدرتیابی دودمان قاجار نوشتار اصلی: دودمان قاجار درباره اصل و نسب قاجارها اطلاعات درستی در دست نیست. اما اینطور که بر میآید آنها از نژاد ترک بودند. آنها از دوره صفویه در تاریخ ایران پیدا شدند. آنها نسب خود را به مغولان میرساندند [۱] در اواخر قرن نهم هجری شاه عباس آنها را برای دفاع از مرزها به سه قسمت تقسیم کرد. قسمتی در مرو برای مقاومت در برابر ازبکان، قسمتی در گنجه و ایروان و قسمت دیگر در قلعه مبارک آباد استر آباد ساکن شدند. با توجه به سکونت قاجارها در حوزه فرهنگ و تمدن ایران میتوان آنها را ایرانی شده نامید. قدرت یافتن دودمان قاجار به عهد صفوی و شاه عباس برمیگردد. آنان ابتدا در شمال رود ارس ساکن بودند و در آن زمان به دلیل کمکهای بزرگشان به دربار صفوی، قدرت بیشتری یافتند و سپس دستهای از آنان در غرب استرآباد و دشت گرگان سکنی گزیدند. نادر شاه افشار در زمان حکومتش برای جلوگیری از به قدرت رسیدن محمد حسن خان، یوخاریباشها که ساکنین بالادست رود گرگان بودند را به حکمرانی منسوب کرد تا با ایجاد شکاف و اختلاف میان طوایف قاجار نگران ناآرامیهای داخلی نگردد و اشاقیباشها زیر نظرایشان حکومت کردند و محمد حسن خان را به قتل رساندند. محمد خان را شیخ علی خان زند خواجه کرد. دلیل آن هم این بود که محمد خان بدون عقد دختر شیخ علی خان با او ازدواج کرد. اما بنا به گفتهای معتبر تر، اخته کردن آقامحمدخان به دست عادلشاه جانشین نادرشاه صورت گرفت. (به همین منظور است که در ذکر نام وی آقامحمد را آغامحمد مینویسند). وضعیت ایران در زمان کودکی آقا محمد خان زمانی که نادر و فرزندانش به قتل رسیدند، شاهرخ شاه برای به دست گرفتن قدرت تلاش میکرد. فرماندهی سپاه شاهرخ بعلت تجربه و تدبیر فوقالعاده محمدحسن خان قاجار به او واگذار گردید. با همکاری حاکم طبس ابراهیم خان برکنار شد و شاهرخ به سلطنت رسید هرچند اندکی پس از آن شاهرخ شاه به دست دشمنانش که در راس آنان پدر زن وی قرار داشت نابینا گشت. فرماندهان وفادار دست به کودتا زده شاهرخ شاه نابینا را مجددا برتخت سلطنت نشاندند. کودکی و نوجوانی آقا محمد خان ژان گور مینویسد: آقامحمد خان باریک اندام و متوسط القامه بود و چشمهای زیبا و جذاب و دهانی کوچک داشت. هرکس دهان کوچک و چشمان زیبای پسرک را میدید، تصور میکرد بر روح وی هوا و هوس غلبه دارد؛ اما وقتی آن پسر سیزده ساله کلاه را از سر برمیداشت و چشم بیننده به پیشانی بلند وی میافتاد، تغییر نظر میداد و میفهمید که کسی که دارای آن پیشانی بلند است، مقهور هوا و هوس نمیشود. آقا محمد خان تیراندازی، سوارکاری و خواندن و نوشتن و حفظ کردن قرآن را نزد مادرش جیران خانم -که از بهترین تیر اندازان بود- فراگرفت. او در سیزده سالگی جزو بهترین تیراندازان قشون محمدحسن خان بود و فرمانده دستهٔ تجسس یا طلایهدار قشون پدرش گردید. وی با آن سن اندک، شجاع و با اراده بود و از مرگ ترسی نداشت. کریم خان و قاجار چندی بعد محمدحسن خان سپاهی مجهز و منظم ترتیب داد و به جنگ با کریم خان زند پرداخت. در جنگهای اولیه پیروزی با قجرها بود؛ اما در نهایت وی شکست خورده و در میدان جنگ توسط سبزعلی بیگ حاکم سابق استرآباد کشته و سرش از تن جدا گردید. پسران محمد حسن خان اسیر میشوند آقا محمد خان با همیاری برادرش حسینقلی خان پس از درگذشت پدرشان دست به جنگهای پارتیزانی زدند تا آن که خراج آن سال استرآباد توسط آقا محمد خان مورد سرقت قرار گرفت. همین امر سبب جنگ میان فرستادگان کریمخان زند و او شد که در نهایت دستگیر و به تهران برده شد. کریم خان همین که فهمید او دیگر خواجهاست (و بر اساس فرهنگ آن زمان هیچ کس برای یک خواجه ارزشی قایل نمیباشد) امر کرد تا به تحصیل ذخیره آخرت بپردازد و از جاه طلبی دست بردارد. پس از آن به شیراز منتقل شد و در اسارت به سربرد. این روش معمول کریم خان زند بود تا با اسیر نگاه داشتن تعدادی از سران قبیله متمرد خطر شورش را از بین برده و در صورت هرگونه تحرک اسرا را تنبیه نماید. در همین زمان حسینقلی خان در شمال ایران دست به یاغی گری زد. آقامحمد خان که میدانست از سوی کریمخان مواخذه خواهد شد از بیم جان خویش در حرم حضرت شاهچراغ بست نشست؛ پس از آن کریم خان شعری را برای درباریان خواند و از آنها معنی شعر وشاعرش راخواست و چون آنان نمیدانستند یاد او افتاد و از او پرسید واو دانست. مضمون شعر: لعبتی سبز چهر و تنگ دهان بفزاید نشاط پیر و جوان معجر سر چو زان برهنه کنی خشم گیرد کف افکند ز دهان ابوالمظفر چغانی این شعر را در وصف فقاع(آبجو) سروده. بنیان نهادن حکومت قاجاریه آقا محمد خان در ۱۳ صفر ۱۱۹۳ ه. ق. (روز درگذشت کریم خان)، هنگامی که در باغهای اطراف شیراز به شکار مشغول بود، همین که عمهاش او را از مرگ شاه زند آگاه ساخت، فرار کرد و به شتاب خود را به تهران رسانید و در ورامین مدعی سلطنت بر ایران گشت. سپس به ساری و استرآباد رفت و با کمک سران اشاقهباش، براندازی زندیه و رسیدن به قدرت را طراحی نمود و ولایات گرگان و مازندران و گیلان را تحت حکمرانی خویش قرار داد. وی در این زمان برای مطیع کردن برادران خود به جنگ با آنان پرداخت و حتی یکبار با شورش برادرش حسین قلی خان تا پای مرگ پیش رفت. ولی سرانجام در بندپی توسط حاجی خان حلال خور و عباسقلی بیگ لاریجانی و چند برادرش نجات یافت و به ساری آمد و تاج سلطنتی را که توسط زرگران ساری ساخته شده بود بر سر نهاد و پایتخت خود را ساری نهاد و به دستور وی جشن نوروز را با تشریفات زیاد برگزار نمودند[نیازمند منبع]. پس از تسخیر شمال ایران بر آذربایجان و کرمانشاهان نیز دست یافت. حکومت زندیه در جنگ و ستیز میان شاهزادگان زند قرار گرفت ولی سرانجام لطفعلی خان زند با همیاری حاج ابراهیم خان کلانتر شیرازی بر تخت سلطنت نشست. آقا محمد خان از آن زمان به مدت ۱۵ سال با لطفعلی خان زند - که جوان بود و شجاع - به جنگ و تعقیب و گریز پرداخت. مهمترین این نبردها، جنگ باباخان برادرزاده آقا محمد خان در سمیرم و محاصره شیراز است.