فارس منتشر کردبازخوانی گزارش مرکز پژوهشها از ۴ قرارداد بیع متقابلمرکز پژوهشهای مجلس در سال ۸۱ از زوایای پنهان ۴ قرارداد بیع متقابل میدانهای سروش، نوروز، سیری و درود که در زمان بیژن نامدار زنگنه منعقد شد، گزارشی را منتشر کرد.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس اخیرا برنامه های بیژن زنگنه برای اداره صنعت نفت کشور در رسانه های مختلف داخلی منتشر شد که در بخشی از این برنامه که در فصل بزنامه های کوتاه مدت منتشر شده،افزایش تولید نفت به میزان سال 84 اشاره شده است به همین منظور برای تنویر افکار عمومی و کارشناسان صنعت نفت و نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی به بازخوانی گزارشی از مرکز پژوهش های مجلس می پردازیم که در دوران وزارت نفت آقای بیژن زنگنه منتشر شد.
در این گزارش که در واقع صحبت های پروفسور علی محمد سعیدی یکی از برجسته ترین کارشناسان صنعت نفت است ،تدوین کنندگان از قراردادهای پر ابهام بیع متقابل بین شرکتهای شل، توتال و الف - آجیپ برای توسعه 4 میدان سروش، نوروز، سیری و درود پرده برداشته اند که این شرکتها به دنبال تولید غیر صیانتی از مخازن نفتی ایران بودند.
تمامی این قراردادها در زمان وزارت بیژن زنگنه و با مسئولیت وی انجام شده است.
متن گزارش 6594 مرکز پژوهش های مجلس به شرح زیر است:
در این گزارش قراردادهای بیع متقابل در چهار حوزه مهم نفتی کشور با تأکید بر جنبههای فنی آنها مورد ارزیابی قرار گرفته است. بدیهی است عدم توجه به بهرهبرداری صیانتی از منابع نفت و گاز کشور همانطور که در این جا مطرح شده، خسارتها و پیامدهای منفی مالی مهمی به دنبال دارد.
در ادامه این گزارش آمده است: ارزیابی فنی قراردادهای بیع متقابل توسط آقای دکتر علی محمد سعیدی که از کارشناسان باسابقه و مجرب صنایع بالادستی نفت هستند انجام شده است. گفتنی است که آقای دکتر سعیدی نظرات علمی خود را به کرات به گوش مقامات تصمیمگیر در سطوح عالی، رسانیدهاند،اما از آن جا که تاکنون پاسخ علمی به نظرات ایشان داده نشده و تلاش مجدانهای در جهت رفع اشکالات احتمالی در این زمینه به عمل نیامده است، مرکز پژوهشهای مجلس بر آن شد که خلاصه نظرات ایشان را به همراه سوابق مربوط به استحضار اعضای محترم کمیسیون انرژی مجلس برساند.
* پروژه بیع متقابل میدان سروش:
این میدان حاوی حدودو 5 میلیارد بشکه نفت سنگین با متوسط کمتر از 16 درجه ای پی آی است.
فشار اولیه این مخزن حدود 3600 پی اس آی بوده و قبل از انقلاب به طور متوسط روزانه 30 هزار بشکه نفت از آن استخراج میشده است.
میدان سروش و نوروز مشترک نیستند و کاملاً در داخل آبهای ایران قرار دارند.
به علت سنگین بودن نفت این میدان و بالا بودن ویسکوزیته آن، نفت استخراجی از این میدان ابتدا در دریا به کشتی ساکن وارد و سپس بوسیله دستگاه شناوری موسوم به SINGLE MOORING به کشتیهای کوچک تحویل و سپس صادر میشد.
به علت سنگین بودن نفت این میدان، نفت حاصل از آن در حال حاضر حدود 6 دلار پائینتر از قیمت نفت سبک صادراتی ایران به فروش میرود. علاوه بر آن هزینه تولید آن به علت اشکالات و مسائل متعدد حدود 2 دلار برآورد میشود.
شرکت نفت شل ادعا کرده است میتوان برای مدت حدود 10 سال روزانه 100 هزار بشکه نفت از این میدان بهرهبرداری کرد. با این میزان بهرهبرداری، 360 میلیون بشکه تا پایان سال دهم جمعاً استخراج خواهد شد.
تاریخچه این میدان نشان میدهد که در سالهای قبل از انقلاب حدود 80 میلیون بشکه نفت از این میدان برداشت شده است.
به علت برداشت فوق، فشار مخزن این میدان حدود 650 PSI کاهش یافته و از شماری از چاههای بالایی این میدان حجم قابل ملاحظهای آب استخراج میشود که نشانگر نفوذ آب از سطح اولیه به بخش بالایی مخزن است.
به دلیل فوق و همچنین جهش سریع تولید روزانه از حدود متوسط 30 هزار بشکه در حدود 100 هزار بشکه، فشار مخزن با سرعت بیشتری کاهش یافته و آب نفت- نفت فعلی نیز با سرعت زیاد وارد چاههای بهرهبرداری شده و عملاً برداشت از این میدان در سطح 100 هزار بشکه در روز برای مدت 10 سال مقدور نخواهد بود و در نتیجه سرمایهگذاری در این پروژه برگشت مناسبی نخواهد داشت.
به علاوه با روش پیشنهادی شرکت شل بالغ بر 1.5 میلیارد بشکه نفت قابل استحصال این میدان به هدر خواهد رفت.
نتایج آزمایشهای قبل از شروع پروژه که به پیشنهاد نگارنده انجام شده، نشان دهنده اثر بسیار مثبت تزریق گاز در این میدان است.مطالعه شبیهسازی فرایند تزریق گاز که توسط مهندسین مخازن فلات قاره انجام شده نیز نتایج کار آزمایشگاهی را تأیید میکند. به عبارت دیگر با تزریق گاز در این مخزن میتوان به جای تولید حدود 360 میلیون بشکه پیشنهادی شل حدود 2.5 میلیارد بشکه از این مخزن تولید کرد.
شرکت نفت شل در سایر کشورهای جهان نیز مرتکب این نوع اشتباهات - به نظر اینجانب به صورت عمد - شده و در سایر کشورهای جهان نیز، عدم امکان اجرای آن به طور مطلق ثابت شده است. مطالعه و پیشنهاد شرکت نفت شل در مورد تزریق آب در میدان هفتگل و ارجح شمردن تزریق آب به گاز در این میدان نمونهای از اینگونه اشتباهات است که اسناد آن در کتابخانه مناطق نفتخیز موجود است.
Feasibility Study Of Water, And Gas Injection, In Haftkel Reservoir Iran 1971, Report Ep - 42531 E&p Shell International, The Hagur By Myhil
همانطوری که استحضار دارند با انجام تزریق گاز در میدان هفتگل عملاً اثبات شد تزریق گاز در این میدان بسیار نتیجه بخشتر از تزریق آب است و حتی بهرهبرداری طبیعی نیز بهتر از تزریق آب در این میدان است.
همچنین در میدان فهود، واقع در کشور عمان پس از سالها تزریق آب، بینتیجه بودن آن به اثبات رسید و بر اساس مطالعه اینجانب بر روی این مخزن، تزریق آب در آن میدان قطع و شروع به تزریق گاز کردند و مقالهای در همین زمینه توسط مهندسین آن شرکت به چاپ رسید.
Fahud Field Reviw: A/switch Fprm, Water To Gas Injection In Fahud Field (Oman) Spe/ Paper 15691, 1986, By O,neil
لذا نمیتوان به استناد به این که شرکت نفت شل کار غلط و اشتباهی انجام نمیدهد برنامههای پیشنهادی آن شرکت را بدون مطالعه قبول کرد. با توجه به اینکه شرکت نفت شل دارای سرمایهگذاری وسیعی در آمریکا است، بدون موافقت آنها نمیتواند کار مثبتی برای ایران انجام دهد.
* پروژه بیع متقابل میدان نوروز:
سنگ مخزن این میدان کربناته و نفت آن نیز تا حدی سنگین (20 API)، و دارای آب آّرانی نسبتاً قوی است. سنگ مخزن این میدان نیز نفت دوست است. این خاصیت سنگ مخزن باعث میشود که آب نتواند به خوبی نفت موجود در آن را جابجا کند.
در حالی که گاز به نحو بهتر و مؤثرتری میتواند نفت را از داخل خلل و فرج سنگ مخزن حرکت دهد.
برنامه توسعه این میدان بر این اساس بنا شده است که با حفر چاههای اضافی سطح تولید آن از 50 هزار (سطح تولید قبلی) به حدود 90 هزار بشکه افزایش یابد. این روش تولید باعث خواهد شد که آب موجود در سطح زیر نفت با سرعت بیشتری به داخل ناحیه نفتی نفوذ کند و عمل جابجائی نفت را به درصد پائینتری تنزل دهد.
به طوری که ملاحظه میشود با روش فوق قرار است با سرعت دادن به یک فرآیند کم بهره (ضررمند)، برای مدت کوتاهی سطح تولید این میدان و یا میدانهای شبیه به آن افزایش یابد نتیجه این روش از دست رفتن میلیاردها بشکه نفت خواهد بود.
در صورتی که گازهای این ناحیه به میدان تزریق شود، باعث بالا رفتن ضریب برداشت از این میدان خواهد شد. به عبارت دیگر ضریب برداشت حدود 20 درصدی این میدان، حداقل به دو برابر آن یعنی 40 درصد قابل افزایش خواهد بود. تزریق آب در این میدان در حالی انجام میشود که قرار است کل گازهای این ناحیه با خلط لولهای با هزینه سنگین به خارک منتقل شود.
هم اکنون شاهد سوزاندن روزانه بیش از 100 میلیون پای مکعب گاز در ناحیه سیری هستیم و قرار است که گازهای این ناحیه با هزینه بالایی به خارک منتقل شود.
در صورتی که گازهای تولیدی مخازن مجاور به مخزن نوروز تزریق شود علاوه بر صرفهجویی در سرمایهگذاری، سبب بالا بردن ضریب بهرهدهی این مخزن خواهد شد.
* پروژه بیع متقابل با توتال برای توسعه میدان سیری
براساس مطالعات انجام شده توسط شرکت نفت توتال، میدانهای سیری A و E قرار بوده است برای مدت یازده سال به طور ثابت روزانه به ترتیب 20 و 100 هزار بشکه نفت تولید داشته باشند.
در همان روزهای اول عقد قرارداد، گزارشی خدمت جناب آقای هاشمی رئیس جمهور وقت ارسال و رونوشت آن را شخصاً به آقای سید مهدی حسینی دادم.
در گزارش مذکور به سه نکته اساسی زیر اشاره شده است:
اول آن که این دو مخزن، توانایی بهرهبرداری 120 هزار بشکه در روز را ندارند.
دوم آن که تزریق آب به میدان نفتی صحیح نیست و بهتر است به جای آب، گاز تزریق شود، چرا که جابهجایی نفت در مخازن به وسیله گاز مؤثرتر از آب است.
سوم آن که در صورتی که ضریب نفت قابل استحصال واقعی از این میادین در حدود 20 درصد باشد و براساس 120 هزار بشکه در روز تولید شود، پس از مدت کوتاهی متناسب با کاهش حجم نفت مورد بهرهبرداری، حجم گاز همراه آن نیز، که برای صادرات در نظر گرفته شده است کاهش خواهد یافت.
متأسفانه دستگاههای شرکت ملی نفت ایران و به خصوص آقای حسینی که در آن زمان مدیر اکتشاف شرکت ملی نفت ایران بود ترتیب اثری به نظریات کارشناسی مزبور ندادند، در صورتی که سطح تولید این میدانها را به سطح صحیح و واقعی آن که جمعاً حدود 70 هزار بشکه است تقلیل میدادند، حداقل 400 میلیون دلار به نفع کشور صرفهجویی میشد.
به طوری که استحضار دارند هم اکنون سطح تولید این دو میدان حدود 70 هزار بشکه رسیده است.
میدانهای سیری A و E هم اکنون به نامناسبترین وجه ممکن بهرهبرداری میشوند. در صورت ادامه وضع فعلی سطح تولید از این میدانها به پائینتر از 60 هزار بشکه در روز کاهش خواهد یافت.
ملاحظه میفرمائید که شرکت ملی نفت ایران جهت اثبات این ادعا که تولید این میدان فاصله زیادی با میزان پیشبینی شده شرکت توتال ندارد به صورتی غیرصیانتی از این میدان بهرهبرداری مینماید.
این امر نشانگر غیرکارشناسی بودن فعالیتهای تولیدی شرکت فلات قاره است. در حالی که قرار است در مورد اختلاف بین تولید پیشبینی شده و تولید واقعی نظر کارشناسی دهد، آیا بالا بردن سطح تولید در حد غیرصیانتی از این میادین، خلاف منافع ملی نیست؟
*پروژه بیع متقابل میدان درود
میدان نفتی درود میدان شناخته شدهای است و کاملاً در آبهای ایران قرار دارد. قبل از انقلاب این میدان توسط شرکتهای کنسرسیوم سابق نفت و شرکت نفت ایران پان امریکن بهرهبرداری میشد.
شرکتهای الف - آجیپ با استفاده از سطح تولید غیرعادی این مخزن در سالهای بعد از انقلاب و با همکاری بعضی از مسئولان فلات قاره، میزان تولید این میدان را در سال 78 پایه و اساس کار قرار دادند.
آنها وانمود کردند که این شرکت نفت الف است که نتیجه کیمیای خاص این مخزن را کشف کرده و با دریافت حدود 1100 میلیون دلار بابت اصل سرمایه و جایزه، سطح تولید این مخزن را از 140 هزار به 220 هزار بشکه در روز افزایش داده است. پس از گذشت 2 سال، بطلان این ادعا آشکار شد ولی به جای فسخ قرارداد و مطلع کردن مردم، بر آن سرپوش گذاشته شد، به نحوی که حتی وکلای محترم مجلس نیز از جزئیات آن بیخبر ماندند.
شرکتهای آجیپ - الف با استفاده از تاکتیک شناخته شده و با زرنگی، قراردادی را به شرکت ملی نفت ایران تحمیل کردند.
آنها با طرح دو موضوع مختلف حفر چاه و تزریق سیالات، موضوع بالا بردن سطح تولید از این مخزن را به نحوی عنوان کردند که گویی تنها در اثر دو فرایند فوق عملی خواهد بود.
حفر سریع چاههای جدید، میزان بهرهبرداری از میدان را افزایش میداد، در حالی که اثر تزریق سیال در مخزن در دورههای زمانی طولانیتر ظاهر میشد؛ لذا آثار سرمایهگذاری 250 میلیون دلاری برای حفر 25 حلقه چاه بلافاصله و آثار سرمایهگذاری 290 میلیون دلاری تزریق در سالهای بعد ظاهر میشد. شرکتهای مذکور با یک کاسه کردن دو فرآیند فوق، برگشت سرمایهگذاری خود را از زمان شروع کار تقاضا کردهاند که نوعی سفسطه آشکار است. لازم بود مسئولین شرکت ملی نفت ایران از شرکتهای مذکور تقاضا نمایند سه مطالعه مجزا شامل:
1- تنها حفر 25 حلقه چاه جدید
2- مجموع حفر 25 حلقه چاه و تزریق آب
3- مجموع حفر 25 حلقه چاه و تزریق گاز با حجم مساوی با آب را انجام بدهند و نتایج آن را ارائه نمایند.
در این صورت با مشاهده اختلاف سه مطالعه متوجه میشدند که اولاً بخش اعظم اضافه تولید به علت تزریق آب و گاز نبوده و عمدتاً ناشی از حفر 25 حلقه چاه است. ثانیاً تزریق گاز در این مخزن بسیار مؤثرتر از تزریق آب است.
آنها با شتاب دادن به فرایندی با بهرهدهی پائین میزان تولید روزانه را با حفر چاه مخفی کردهاند و اثر منفی تزریق آب را نیز تحت پوشش تزریق گاز مخفی نمودند و این شیوه کار را تحت عنوان ازدیاد برداشت و بالا بردن سطح تولید به شرکت ملی نفت ایران فروختهاند.
در این مورد در تاریخ 19/08/78 گزارشی خدمت جناب آقای خاتمی ارسال و توضیح داده شد که شرکت ملی نفت ایران با حفر 4 حلقه چاه جدید و مرمت 12 حلقه چاه، با هزینه حدود 50 میلیون دلار موفق شد سطح تولید این میدان را تا حدود 200 هزار بشکه در روز افزایش دهد.
در حالیکه طبق برنامه قرار بوده است شرکتهای آجیپ - الف همین کار را با صرف 540 میلیون دلار در سالهای بعد انجام دهند. این سؤال مطرح است که آنها که از خصوصیات این مخزن اطلاع کامل داشتند چگونه این روش ساده و ارزان به عقلشان نرسیده و پیشنهاد 540 میلیون دلاری را دادهاند.
شرکتهای مذکور با پائین آوردن درصد بازیافت این مخزن به حداقل ممکن خواستهاند تضمین لازم را جهت هر گونه بحث و مشاجره بعدی از ابتدای کار در اختیار داشته باشند.
مطالعات قبلی انجام شده توسط نگارنده، حاکی از ضریب بازیافت 35 درصد این مخزن بدون تزریق بوده است و در صورت تزریق حدود 500 میلیون پای مکعب گاز در آن، ضریب بازیافت به حدود 60 درصد افزایش مییافت.
پس از رسوا شدن برنامه غیراصولی شرکتهای مذکور، همانطور که استحضار دارند، آنها پیشنهاد جدیدی مبنی بر بالا بردن تولید این میدان از 220 به 300 هزار بشکه در روز را به شرکت ملی نفت ایران ارائه نمودند.
متأسفانه افرادی که در قرارداد بعدی جهت بالا بردن سطح تولید از 220 به 300 هزار بشکه در روز مذاکره و توافق کردند، به مسائل این مخزن آشنا نبودهاند و به همین دلیل باعث از دست رفتن نزدیک به یک میلیارد بشکه نفت شدهاند. به عبارت سادهتر در این قرارداد علاوه بر از دست دادن بخش اعظم سرمایهگذاری، حداقل 20 میلیارد دلار از ثروت ملی کشور را به هدر دادهاند.
نکته در خور توجه دیگر این که یکی از علل انعقاد قرارداد بیع متقابل با شرکتهای خارجی این است که طبق قانون اساسی در هیچ شرایطی نباید حق حاکمیت و مالکیت خود را بر ذخایر ملی زیرزمینی کشور از دست بدهیم، در حالی که براساس ماده 2/16 قرارداد الف - درود شرکت ملی نفت ایران حق ندارد دست به فعالیتی بزند که باعث اختلال در کار شرکت الف شود. این ماده از قرارداد با اصل حاکمیت و مالکیت قانون اساسی مغایرت کامل دارد.
انتهای پیام/م