معاون اسبق بانک مرکزی: برنامه طیبنیا به حل مشکلات اقتصادی میانجامد» سرویس: اقتصادي - اقتصاد كلانکد خبر: 92051910446شنبه ۱۹ مرداد ۱۳۹۲ - ۱۳:۰۱ معاون اسبق بانک مرکزی معتقد است که وزیر پیشنهادی امور اقتصادی و دارایی با توجه به سوابق و پیشینه مناسب مدیریتی و اجرایی که دارد میتواند نقش خود را برای حل چالشهای موجود به خوبی ایفا کند. اکبر کمیجانی در گفتوگوی خود با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا)، تاکید کرد: هماهنگی بین سه نهاد وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان مدیریت و برنامهریزی مهمترین اصل برای پیشبرد یک برنامه اقتصادی است و در غیر این صورت سیاستهای متناقض همدیگر را خنثی میکنند.کمیجانی که خود از گزینههای تصدیگری رییسکلی بانک مرکزی است تاکید دارد که برنامههای مطرح شده از سوی طیبنیا در حوزه بازار پول و سرمایه و همچنین قطع ارتباط بودجه با منابع مرکزی موجب استقلال بانک مرکزی شده و تضمینکنندهی ثبات اقتصادی خواهد بود.مشروح گفتگوی ایسنا با کمیجانی را در ادامه میخوانید: • برنامههایی که از سوی دکتر طیبنیا برای حل مشکلات اقتصادی ارائه شده تا چه حد میتواند مشکلات موجود را حل کند؟ موضوعات و چالشهای اقتصادی که در برنامه ایشان به تصویر کشیده شده، در رابطه مستقیم با وظایف و ماموریتهای ایشان است. به طور مثال در این برنامه مواردی درباره پایین و پرنوسان بودن رشد اقتصادی، بالا بودن تورم و آسیبهای ناشی از آن در زمینه سرمایهگذاری و اشتغال، همچنین مشکلات تامین مالی بخش تولید که امروز به اذعان اکثر فعالان اقتصادی مهمترین مشکل بنگاههای تولیدی کشور است، وجود دارد.برنامه ایشان حاوی سرفصلهای خوبی درباره توسعه بازار سرمایه است. بانکمحور بودن کل سرمایهگذاریهای کشور و تقاضاهای زیادی که منجر به ایجاد صفهای طولانی پشت در بانکها میشود منشا رانت و توسعه روابط به جای ضوابط است. این صفها عملیات بانکی را از مسیرعادی خود خارج میکند که البته دلایل مختلفی مثل پایین نگه داشتن اجباری سود بانکی با توجه به تورم بالا در آن دخیل هستند. همین موضوعات باعث شده که هر کسی بتواند در این شرایط از بانکها تسهیلات با نرخ پایینتر از تورم وام بگیرد در حقیقت رانت بزرگی را صاحب شود.در یک ارزیابی کلی موضوعاتی که در برنامه کاری ایشان وجود دارد مرتبط با وظایف و ماموریتهای قانونی وزارت امور اقتصادی و دارایی است و هر کسی هم که کاندید این کار باشد انتظار میرود راه حلهایی برای مشکلات کنونی اقتصاد داشته باشد. • آیا ایشان توانایی اجرای این برنامهها را دارند؟ با توجه به شناختی که شخصا از وی دارم و تسلطی که او بر مبانی نظری اقتصاد کلان دارد، شخص مناسبی برای این وزارتخانه به شمار میرود. آقای طیبنیا در اکثر موضوعات اقتصادی به طور مستقیم و غیرمستقیم کارهای مطالعاتی و تحقیقاتی انجام دادهاند. مثلا در مورد تورم رساله دکترای ایشان تبدیل به کتاب شده و در هر رساله دانشجویی در زمینه تورم قطعا کتاب ایشان به عنوان یک مرجع مطرح است. هم به لحاظ نظری و هم به لحاظ تسلطی که وی بر شرایط اقتصاد ایران دارد و با توجه به برنامه پیشنهای ایشان، سنخیت مناسبی بین چالشها و راه حلهای ارائه شده در برنامه وجود دارد. با توجه به توانمندی ایشان اگر سایر اعضای تیم اقتصادی به ویژه در بانک مرکزی و سازمان مدیریت و برنامهریزی افرادی با تخصص و تجربههای مشابه و به خصوص هماهنگ باشند، اجرایی کردن راهکارهای کارشناسی کار دشواری نیست. • با توجه به مشکلات کنونی اقتصادی ایران، اجرا کردن چه نوع برنامههایی میتواند در کوتاهمدت اوضاع اقتصادی را بهبود ببخشد؟ مسایلی که در حال حاضر به عنوان چالشهای اقتصادی مطرح است، مثلا بیکاری نسبتا بالا، رشد اقتصادی پایین، نرخ ارز پرنوسان و نسبتا بالا، در سایه سیاستهای اقتصادی نسنجیده ایجاد شدهاند و در کوتاهمدت به وجود نیامدهاند. در طی اکثر سالهای دهه 80 و به ویژه از سال 84 به این سو که درآمدهای نفتی بالا وجود داشت اقتصاد از مسیر منطقی خود دور شد و با طرح شدن تحریمها و گذشت حدود دو سال از عمق گرفتن تحریمها، آثار سیاستهای اقتصادی نسنجیده قبلی کاملا نمایان شد. بنابراین هیچ نوع نسخه اقتصادی نمیتواند در کوتاهمدت آثار و نتایج به وجود آمده از این همه سال سیاستگذاری نادرست اقتصادی را رفع کند و همین قدر که سیاستهای درست اقتصادی بکار گرفته شوند و از تشدید چالشها جلوگیری شود، در میانمدت مسیر هموار و محیط اقتتصاد کلان پویاتر و شرایط شفافتر میشود تا این سیاستهای سنجیده شکل عملی به خود بگیرند. • ممکن است به برخی از این سیاستهای سنجیده اشاره کنید. بله. مثلا یکی از سیاستهای سنجیده مطرحشده از سوی آقای طیبنیا رعایت انضباط مالی است که در شرایط حساس کنونی بسیار مهم است. برای مثال بودجه 92 بسیار غیرمنطقی تصویب شده و اگر با الگوی سال قبل نگاه کنیم و تحریمها ادامه پیداکند حجم بالایی از درآمدهای نفتی سال 1392 تحقق پیدا نخواهد کرد. در اولین فرصت دولت تصمیم بگیرد با هماهنگی مجلس یک بازنگری جدی در ارقام درآمدی داشته باشد وعلاوه بر تامین نیازهای جاری به هزینههای عمرانی بر حسب اولویت به پروژههای نیمه تمام ملی و استانی بودجه تخصیص داده شود. اولویت باید با پروژههای تولیدی باشد که به مهار تورم کمک میکند یا فضای بهتری در بازار کار ایجاد میکند.یکی دیگر از سیاستهای صحیح مطرحشده در برنامه اقای طیبنیا نظامبخشی بر استفاده از منابع بانکی وبه ویژه اصلاح رابطه بودجه با منابع بانک مرکزی است که زمینه استقلال بانک مرکزی را فراهم میکند و سعی دارد کسری بودجه دولت را به بانک مرکزی احاله ندهد. بر اساس برنامه ایشان، باید جلوی تکرار کسری بودجه از طریق انضباط در هزینهها و درآمدها گرفته شود. • بحث تورم را چگونه میتوان کنترل کرد؟ این درست است که رشد نقدینگی یکی از دلایل بالا رفتن تورم است اما باید توجه داشت که این رشد مربوط به ماههای اخیر نیست بلکه در سراسر دهه 80 به طور متوسط حدود 29 درصد بوده است. پیش از این اگر در داخل کشور رکود اقتصادی ایجاد میشد و در طرف عرضه کمبود وجود داشت به دلیل دسترسی دولت به درآمدهای ارزی نفت، به سرعت واردات انجام میشد. واردات، مدت زیادی شتاب تورم را مهار میکرد اما حالا با توجه به کاهش امکان واردات اثرات تورم ناشی از رشد نقدینگی و سیاستهای بودجهای خودش را به شدت نشان میدهد. • رابطه بازار پول و سرمایه هم در این برنامه در نظر گرفته شده است؟ در بازار سرمایه به دلیل غیرمنطقی بودن سود بانکی گرایش اغلب بنگاههای اقتصادی به استفاده از تسهیلات توام با رانت است اما منابع بانکی قادر به پاسخگویی به همه نیازها نیست. پروژههای عمرانی بنا بر بازدهی که برای آن پیشبینی میشود باید نیاز خود را از طریق بازار سرمایه تامین کنند و بازار سرمایه در کنار بازار پول نقش خود را در تامین مالی منابع ایفا کند. • با توجه به شدت گرفتن تحریمها، توجه به درآمدهای مالیاتی هم بیشتر شده است. به نظر شما دولت یازدهم باید در این زمینه چه برنامهای را عملی کند؟ با توجه به شرایط اقتصادی کنونی و تحریمهای شدیدی که با آن روبرو شدهایم حساسیت و وابستگی زیاد کشور به درآمدهای نفتی کاملا حس شده است. در برنامههای سوم و چهارم گرچه بر کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی تاکید شده بود اما به دلیل فراوانی درآمدهای نفتی در هشت سال اخیر این امر مورد توجه واقع نشد و امروز آسیبپذیری اقتصاد ایران از کاهش درآمدهای نفتی به مراتب بالاتر از زمان اجرای برنامه سوم است. از این رو میطلبد به سمت درآمدهای غیرنفتی برویم که یکی از مهمترین آنها درآمدهای مالیاتی است. اصلاح قوانین مالیاتی، اجرای توانمندتر قوانین موجود با این امید که این درآمدها جایگزین درآمدهای نفتی شود. بنابراین هدفگذاری اقتصادی باید به این سمت باشد که اتکا از درآمدهای نفتی به سمت درآمدهای مالیاتی برود. چون اگر تحریمها آرام آرام هم کنار بروند به دست آوردن سهم گذشته ایران از بازار نفت با توجه به رقبای موجود بسیار دشوار است. چون فروشندههای مطمئنی جایگزین شدهاند و به راحتی کنار نمی روند. اضافه شدن ظرفیتهای نفتی عراق، لیبی، عربستان و کشورها غیر عضو اوپک کار را برای ایران در صورت کنار رفتن تحریمها هم دشوار کرده است. گرچه معرفی آقای زنگنه به عنوان وزیر نفت فضای مثبتب ایجاد کرده اما باز هم مسیر سختی در پیش روست. گرچه کاهش درآمدهای نفتی تلخ است و سختیهایی را ایجاد میکند اما باعث میشود تا مسوولان به سمت جایگرین کردن مالیاتها به جای نفت بروند. خوشبختانه آقای طیبنیا اشراف خوبی هم بر مسایل مالیاتی دارند و طرحهای خوبی را پژوهش و اجرایی کردهاند. • با توجه به اینکه ویژگیهای شخصیتی در بسیاری از سیاستگذاریهای اقتصادی و همچنین ایجاد تعامل یا رقابت وزارت اقتصاد با دستگاههایی مثل بانک مرکزی و سازمان مدیریت و برنامهریزی نقش زیادی دارد، شما ویژگیهای ایشان برای در دست گرفتن این پست مهم را چگونه ارزیابی میکنید؟ هر چند که فرماندهی اقتصادی مهم است اما مهمترین موضوع هماهنگی بین این سه فرد در وزارت اقتصاد، بانک مرکزی و سازمان مدیریت و برنامهریزی است. شرایط اقتصادی ایران دیگر تحمل کشمکشها و آزمون و خطاها و گاهی به سمت یکی و موضع ضعیف دیگری نیست. پیششرط لازم برای موفقیت در اجرای سیاستهای اقتصادی هماهنگی بین این سه و القای و پایبند بودن جدی در میان سایر اعضای دولت است که در اینجا نقش معاون اول در برقراری ارتباط بین این سه و سایر اعضای کابینه بسیار مهم است تا شفافسازی کند و مانع تنشزایی شود و از رقابتهای ناسالمی که همواره در دولتهای گذشته بوده است، جلوگیری شود. اقای طیبنیا با تجربیات و پیشینهای که دارند اگر رییسکل بانک مرکزی و رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی کارآمدی معرفی و در عین حال اصل هماهنگی بین اینها وجود داشته باشد، میتوانند موفق باشند. اما در کل به نظر من نقش هدایت و رهبری اقتصادی را سازمان مدیریت احیا شده میتواند بر عهده داشته باشد. • به چه دلیل؟ بانک مرکزی اگر دنبال استقلال است و یکی از ماموریتهای اصلیاش ثبات قیمتهاست این محوریت را نمیتواند بر عهده بگیرد چون در شرایطی که کمبود منابع وجود دارد، هر چقدر که رییسکل بانک مرکزی بخواهد نقش رهبریت را بر عهده بگیرد، بار اصلی بر دوش او خواهد بود و اوضاع را نامناسبتر میکند. نقش عمده باید بر دوش رییس سازمان مدیریت و برنامهریزی باشد تا در عین وحدت، همدلی و هماهنگی و داشتن سیاستها قانونمند و شفاف و کارشناسیشده راه برای بقیه اعضای دولت هموار شود تا سیاستها بخشی خود را اجرا کنند. انتهای پیام
↧