آیا حركت سریع دستها یا چرخش چشمها به اینسو و آنسو نشانههای غیرقابل انكاری است كه از دروغگو خبر میدهند؟ پاسخ این سوالها را از زبان روانشناس بخوانید...
آیا چشمهای فرد دروغگو موقعیت خطیرش را نشان میدهد؟ آیا حركت سریع دستها یا چرخش چشمها به اینسو و آنسو نشانههای غیرقابل انكاری است كه از دروغگو خبر میدهند؟ پاسخ این سوالها را از زبان روانشناس بخوانید... اصل دروغپردازیزمانی كه از دروغپردازی صحبت میكنیم، باید توجه كنیم طرف مقابل ما در كدام گروه سنی قرار دارد زیرا دلایلی كه هر فرد زبان به دروغ باز میكند، با توجه به سن و سال او متفاوت است. مثلا در كودكان دروغگویی نشانهای متفاوت با دروغگویی نوجوانان دارد و حسی دروغگویی در افراد بزرگسال، نشانهها و دلایلی كاملا متفاوت با دو نمونه پیشین دارد. _ در كودكان، دروغپردازی نشانهای از توانمندی آنهاست و از قدرت تخیلشان خبر میدهد یا آنكه میتواند دروغگویی همراه با ترس باشد؛ ترس از تنبیه یا مورد مواخذه قرار گرفتن. _ معمولا دروغپردازی در نوجوانان یك نیاز روانی برای جلبتوجه است. _ در افراد بزرگسال، معمولا به دلیل نیاز به در دست گرفتن یك جمع و گروه یا پوشاندن خطای خود در جمع موجبات دروغگویی فرد را میسازد. به هر حال گاهی فرد میخواهد رفتار گذشتهاش را انكار كند و اصرار دارد بگوید رفتار من در گذشته این نبوده و چیز دیگری بوده است. چرا دروغ میگوییم؟دروغپردازی دلایل متفاوتی دارد؛ ترس از تنبیه و مورد مواخذه قرار گرفتن دو عاملی است كه افراد به خاطرش دروغ میگویند. دلیل دیگر انتقامگیری است. فرد گوینده دروغ با خودش فكر میكند از این راه میتواند به طرف مقابلش ضربه بزند. گاهی نیز مازاد مسوولیت فرد را وادار به دروغگویی میكند. برای مثال دانشآموزی كه موظف شده یك شبه 10 مرتبه از روی یك درس رونویسی كند، زمانی كه نمیتواند این وظیفه را انجام دهد لب به دروغ باز میكند و میگوید دلدرد داشتم یا به جای آنكه خودش تمام رونویسیها را انجام دهد، از دیگران كمك میگیرد. گاهی فرد به دلیل نارضایتی از خودش لب به دروغگویی باز میكند زیرا از آنچه كه هست، راضی نیست و سعی میكند با دروغگفتن خودش را بالاتر از واقعیت نشان دهد. نمونهاش دختری كه از او پرسیدم: «چرا تا امروز ازدواج نكردهای؟» و گفت: «وقتی جوانتر بودم و موقعیتهای بیشتری برای ازدواج وجود داشت، به دروغ به افراد میگفتم بالای شهر زندگی میكنم.» در حالی كه خانهشان جنوبشهر بود و به دلیل احساس نارضایتی از محلخانهاش دروغ گفته و موقعیتهای ازدواج خوبی را نیز به همین دلیل از دست داده بود. ناكامیها و عدممدیریت و برنامهریزی صحیح نیز در این میان نقش دارند. مثلا ما دیر از خانه بیرون میآییم و دیر به جلسه میرسیم اما میگوییم ترافیك بود. رفتار فرد دروغگو ممكن است به مرور زمان تشدید و تقویت شود. مثلا فردی كه از دروغگوییهای پیشین نتایج خوبی به دست آورده است، احساس موفقیت پیدا میكند و معتقد است شانس موفقیتهای بعدیاش با دروغ بیشتر است. جلوی دروغگو را بگیریمدروغگویی یك مهارت است اما دلیل نمیشود دروغهای طرف مقابل را به روی خودمان نیاوریم. فرصت دروغ بافتن ندادن، یكی از مسوولیتهای مهم والدین است. زیرا در واقع فرصت دادهایم مسالهای را در ذهن خودش طرح كند، كلمات را بچیند و پس از مقدمهچینیهای اولیه، بدون احساس گناه دروغ بگوید. ما در واقع با خودمان را به آن راه زدن، اجازه دادهایم دروغ را تقویت كنیم. البته مجبور نیستیم بلافاصله در مورد دروغ واكنش نشان دهیم. معمولا پس از اینكه فرد مقابل، دروغ خودش را به زبان آورد فضای روانی آرامی پیدا میكند. میتوانیم منتظر گذر زمان بمانیم و با روش بحثكردن او را متوجه دانایی خودمان كنیم. مثلا بعد از مدتی به او بگوییم: «حالا واقعا فكر میكنی جملهای كه گفتی درست است؟ یا خودت آن جمله را باور داری؟» با این روش نشان دادهایم متوجه شدهایم. روش دوم اثبات حرف است. مثلا تاكید كنیم همه میدانند من دروغ را باور نمیكنم، شما هم میدانی. من از دروغهای اینقدر آشكار فاصله میگیرم. راه دیگر استفاده از شوخی است؛ حالا بهانه دیگری نداشتی تا متقاعدم كنی؟ بهسازی و اصلاح رفتار هم اهمیت دارد. مثلا بگوییم به نظر من اگر به جای دروغ، صداقت به خرج میدادی، بهتر بود. لازم نبود از در و دیوار صحبت كنی، اگر بچهات بیمار است، علت واقعی تاخیرت را بگو. دیر هم بیدار شدهای، باز هم حقیقت را بگو. در نهایت مهم است هیچوقت برای اثبات دروغ یك نفر پافشاری نكنیم زیرا به هر حال زیر بار نمیرود و از تكنیكهای دفاعی هیجانی استفاده میكند یا با كلمههایی دیگر حرفش را تكرار میكند و حتی قسم دروغ میخورد. این پافشاریها، روش كاملا اشتباهی است. رفتارشناسی دروغگوپایههای محكم علمیای وجود ندارد كه فرد دروغگو از روی حركتهای دست و صورت قابلشناسایی است اما شواهد نشان داده افرادی كه دروغ میگویند با دستهایشان بیشتر بازی میكنند، هنگام دروغ گفتن احتمال اخمكردن آنها بیشتر است، سرو صورتشان را بیشتر از دیگران به این طرف و آن طرف تكان میدهند و سعی میكنند با این حركتهای هیجانی دروغ شان را توجیه كنند. شنونده دروغ نیز رفتارهای خاصی از خودش نشان میدهد مثلا به در و دیوار و آسمان و زمین نگاه میكند تا به هر ترتیبی كه هست به طرف مقابلش بگوید من دروغ تو را میفهمم. برای نمونه تجربه ثابت كرده فردی كه در معرض دروغ قرار دارد، بله و چشم به زبان نمیآورد و به این روش نشان میدهد بحث را قبول ندارد. تفاوتهای دروغگو و دروغسنجبه زبان آوردن دروغ با متوجه دروغشدن دو مبحث كاملا جداگانه هستند. فرد دروغگو به بخش شعور مغز خود مراجعه میكند و به مغز دستور میدهد پیام كلام موردنظر را پردازش كند و آن را به زبان بیاورد در حالی كه فردی كه متوجه دروغ میشود، با قوه ادراك خود وارد عمل میشود. چون حالا باید بتواند پدیدهها و تناقضها را از صحبتها و رفتار طرف مقابل كنار هم بچیند و به نتیجه برسد. با این اوصاف، شواهدی نیز وجود دارد كه درباره دروغ، این دو ماجرا فاصله زیادی از یكدیگر ندارند و فرد دروغگو زمانی كه در معرض صحبتهای ضد و نقیض طرف مقابلش قرار میگیرد، بلافاصله حال خودش را در زمان دروغگویی شبیهسازی میكند. انگار دروغ گفتهامگاهی برای افراد پیش میآید با اینكه واقعیت را به زبان میآورند، خودشان میترسند مبادا دیگران فكر كنند آنها دروغ میگویند. این اتفاق به 3 وجه بستگی دارد: اول :
اعتمادبهنفس پایین؛ زمانی كه فرد اعتمادبهنفس پایینی دارد و زیاد قسم میخورد یا جملاتش را با هیجان كاذب تكرار میكند، در تلاش است خودش را ثابت كند. این افراد معمولا خودشان را قبول ندارند و چنین فكری میكنند. دوم :
گفتن دروغ زیاد؛ فردی كه دروغهای زیادی گفته است، حتی زمانی كه واقعیت را میگوید به دلیل فضای دروغها در ذهنش به چنین نتیجهای میرسد. سوم :
روش غلط رفتاری طرف مقابل؛ زمانی كه طرف مقابل واكنش منفی نشان میدهد و تعامل ادراكی ندارد، چنین وضعیتی پیش میآید. فرد با درك پایین، مدام در حرف طرف مقابل میپرد و احساس دروغگو بودن به او میدهد.
اعتمادبهنفس پایین؛ زمانی كه فرد اعتمادبهنفس پایینی دارد و زیاد قسم میخورد یا جملاتش را با هیجان كاذب تكرار میكند، در تلاش است خودش را ثابت كند. این افراد معمولا خودشان را قبول ندارند و چنین فكری میكنند. دوم :
گفتن دروغ زیاد؛ فردی كه دروغهای زیادی گفته است، حتی زمانی كه واقعیت را میگوید به دلیل فضای دروغها در ذهنش به چنین نتیجهای میرسد. سوم :
روش غلط رفتاری طرف مقابل؛ زمانی كه طرف مقابل واكنش منفی نشان میدهد و تعامل ادراكی ندارد، چنین وضعیتی پیش میآید. فرد با درك پایین، مدام در حرف طرف مقابل میپرد و احساس دروغگو بودن به او میدهد.