«روناک یونسی» دیماه سال ۱۳۵۹ در تهران به دنیا آمد، او دوران دبیرستان را در رشته گرافیک گذراند و لیسانس طراحی صنعتی از دانشکده هنر و معماری دارد. مثل همه دخترهای ایرانی، عاشق خانوادهاش است و عاشقانه به پدر و مادرش عشق میورزد، میگوید: «موفقیتهایم را مدیون راهنماییهای درست پدرم هستم.»
مادر روناک، فرهنگی است و مدیر دبیرستان دخترانه میباشد، خانواده یونسی چهار فرزند دختر دارند، که روناک فرزند اول این خانواده است، او سه خواهر کوچکتر از خودش دارد که همگی آنان تحصیلات دانشگاهی دارند.
دوران کودکی روناک یونسی
خاطرات زیادی از دوران کودکی خود ندارد، به جز اینکه بسیار شیطون بوده و خرابکاری زیاد میکرده، اما از آنجا که مادرش شاغل بود، مراقبت از خواهرانش را همیشه برعهده داشته به همین دلیل از کودکی شخصیت استقلالطلبی در او به خوبی نمایان بوده ضمن اینکه خانهداری و آشپزی را از همان روزهای نوجوانی به خوبی فراگرفته است. او با اینکه شیطون و پر شر و شور بوده اما بچه درسخوانی هم بود. معمولا بابت یک موضوع، جلوی دفتر دبیرستان میایستاد، اما چون شاگرد زرنگ بوده، از خطایش چشمپوشی میکردند. میگوید: به خاطر تقلبی که در امتحان به دوستم رسانده بودم، سه روز اخراج شدم و نمرهام صفر شد. دانشگاه
به محض اینکه دیپلمش را گرفت، وارد دانشگاه نشد، بلکه وقفهای در آن به وجود آمد، چرا که در مدرسه به تدریس نقاشی و خطاطی میپرداخت تا اینکه سرانجام تصمیم گرفت دانشجو شود و در رشته مهندسی طراحی صنعتی پذیرفته شد. هنر را کماکان دنبال میکرد، فیلم میدید، تلویزیون تماشا میکرد و… تا اینکه یک روز یکی از دوستانش که از علاقه او به هنر آگاه بود، به او پیشنهاد کرد که برای بازی در یک فیلم سینمایی تست بدهد و ابتدا عکسش را به گروه سازنده نشان بدهد، اما او نسبت به این کار بیمیل بود و ناامید… «تصور نمیکردم، اتفاقی بیفتد، اما برخلاف انتظار، فردای همان روز تماس گرفتند و از من دعوت کردند که به دفتر فیلمسازی بروم، آنجا بود که برای اولین بار قاسم جعفری را دیدم.»
او به آنجا رفت و به دورخوانی مشغول شد در پایان دورخوانی گروهی، همان روز انتخاب شد، برایش باورکردنی نبود، مراحل پیش تولید به سرعت سپری شد و او حالا میدانست که باید در فیلم «گرگ و میش» به کارگردانی قاسم جعفری بازی کند. این اولین تجربه هنری او بود. تجربهای که خیلی غیرمنتظره پیش آمد… بازی در یک فیلم سینمایی ساخته یک کارگردان مطرح آن هم در نقش اصلی. نکته مهم در مورد این بازیگر بااستعداد این است که تحصیلات و آموزش بازیگری ندارد، اما بازیگری را به صورت تجربی آموخته و حتی به کلاسهای بازیگری هم نرفته است، اما سعی کرده در کار همیشه با چشمانی باز و گوشهایی شنوا، عمل کند و از تجارب پیشکسوتها بهره بگیرد. همین امر باعث شد تا در سریال رستگاران، برای حضور در نقش خجسته، انتخاب اول باشد.
اولین سریال تلویزیونی
«روناک یونسی» پس از حضور در فیلم سینمایی گرگ و میش در چند فیلم تلویزیونی هم بازی کرد، تا اینکه رسید به سریال «گلهای گرمسیری» که در نقش مرضیه ایفای نقش کرد، در آن سریال هم او مقابل آتیلا پسیانی بازی کرد، پسیانی در آن مجموعه در نقش پدر شوهرش را بازی کرد، بازی خوب او باعث شد تا نگاهها به سمت او معطوف شود تا جایی که «یونسی» هماکنون، بازیگری را مهمترین دغدغهاش میداند. او تشنه تجربه کردن نقشهای متفاوت است و دوست دارد با کارگردانهای مختلف همکاری کند و به دانستههای خود بیفزاید.
دلمشغولیهای روناک یونسی
«روناک یونسی» مثل هر بانوی ایرانی به کار در خانه علاقه دارد، آشپزی خوبی دارد و از دوران نوجوانی آن را جدی میگرفته است، فیلم دیدن و مطالعه و شعر خواندن را خیلی دوست دارد، میگوید؛ خواندن اشعار حافظ به من آرامش میدهد.از نوجوانی به ورزش علاقه داشته و شنا و بسکتبال را تقریبا به شکل حرفهای ادامه داده… اصولا به ورزشهایی که پای توپ، وسط است را به ورزشهای دیگر ترجیح میدهد و از آن به عنوان بهترین تفریح یاد میکند. به موسیقی سنتی علاقه دارد و ساز موردعلاقهاش سنتور است، به صدای شهرام ناظری علاقه دارد .
مادر روناک، فرهنگی است و مدیر دبیرستان دخترانه میباشد، خانواده یونسی چهار فرزند دختر دارند، که روناک فرزند اول این خانواده است، او سه خواهر کوچکتر از خودش دارد که همگی آنان تحصیلات دانشگاهی دارند.
دوران کودکی روناک یونسی
خاطرات زیادی از دوران کودکی خود ندارد، به جز اینکه بسیار شیطون بوده و خرابکاری زیاد میکرده، اما از آنجا که مادرش شاغل بود، مراقبت از خواهرانش را همیشه برعهده داشته به همین دلیل از کودکی شخصیت استقلالطلبی در او به خوبی نمایان بوده ضمن اینکه خانهداری و آشپزی را از همان روزهای نوجوانی به خوبی فراگرفته است. او با اینکه شیطون و پر شر و شور بوده اما بچه درسخوانی هم بود. معمولا بابت یک موضوع، جلوی دفتر دبیرستان میایستاد، اما چون شاگرد زرنگ بوده، از خطایش چشمپوشی میکردند. میگوید: به خاطر تقلبی که در امتحان به دوستم رسانده بودم، سه روز اخراج شدم و نمرهام صفر شد. دانشگاه
به محض اینکه دیپلمش را گرفت، وارد دانشگاه نشد، بلکه وقفهای در آن به وجود آمد، چرا که در مدرسه به تدریس نقاشی و خطاطی میپرداخت تا اینکه سرانجام تصمیم گرفت دانشجو شود و در رشته مهندسی طراحی صنعتی پذیرفته شد. هنر را کماکان دنبال میکرد، فیلم میدید، تلویزیون تماشا میکرد و… تا اینکه یک روز یکی از دوستانش که از علاقه او به هنر آگاه بود، به او پیشنهاد کرد که برای بازی در یک فیلم سینمایی تست بدهد و ابتدا عکسش را به گروه سازنده نشان بدهد، اما او نسبت به این کار بیمیل بود و ناامید… «تصور نمیکردم، اتفاقی بیفتد، اما برخلاف انتظار، فردای همان روز تماس گرفتند و از من دعوت کردند که به دفتر فیلمسازی بروم، آنجا بود که برای اولین بار قاسم جعفری را دیدم.»
او به آنجا رفت و به دورخوانی مشغول شد در پایان دورخوانی گروهی، همان روز انتخاب شد، برایش باورکردنی نبود، مراحل پیش تولید به سرعت سپری شد و او حالا میدانست که باید در فیلم «گرگ و میش» به کارگردانی قاسم جعفری بازی کند. این اولین تجربه هنری او بود. تجربهای که خیلی غیرمنتظره پیش آمد… بازی در یک فیلم سینمایی ساخته یک کارگردان مطرح آن هم در نقش اصلی. نکته مهم در مورد این بازیگر بااستعداد این است که تحصیلات و آموزش بازیگری ندارد، اما بازیگری را به صورت تجربی آموخته و حتی به کلاسهای بازیگری هم نرفته است، اما سعی کرده در کار همیشه با چشمانی باز و گوشهایی شنوا، عمل کند و از تجارب پیشکسوتها بهره بگیرد. همین امر باعث شد تا در سریال رستگاران، برای حضور در نقش خجسته، انتخاب اول باشد.
اولین سریال تلویزیونی
«روناک یونسی» پس از حضور در فیلم سینمایی گرگ و میش در چند فیلم تلویزیونی هم بازی کرد، تا اینکه رسید به سریال «گلهای گرمسیری» که در نقش مرضیه ایفای نقش کرد، در آن سریال هم او مقابل آتیلا پسیانی بازی کرد، پسیانی در آن مجموعه در نقش پدر شوهرش را بازی کرد، بازی خوب او باعث شد تا نگاهها به سمت او معطوف شود تا جایی که «یونسی» هماکنون، بازیگری را مهمترین دغدغهاش میداند. او تشنه تجربه کردن نقشهای متفاوت است و دوست دارد با کارگردانهای مختلف همکاری کند و به دانستههای خود بیفزاید.
دلمشغولیهای روناک یونسی
«روناک یونسی» مثل هر بانوی ایرانی به کار در خانه علاقه دارد، آشپزی خوبی دارد و از دوران نوجوانی آن را جدی میگرفته است، فیلم دیدن و مطالعه و شعر خواندن را خیلی دوست دارد، میگوید؛ خواندن اشعار حافظ به من آرامش میدهد.از نوجوانی به ورزش علاقه داشته و شنا و بسکتبال را تقریبا به شکل حرفهای ادامه داده… اصولا به ورزشهایی که پای توپ، وسط است را به ورزشهای دیگر ترجیح میدهد و از آن به عنوان بهترین تفریح یاد میکند. به موسیقی سنتی علاقه دارد و ساز موردعلاقهاش سنتور است، به صدای شهرام ناظری علاقه دارد .