دروغ های زنانه را بشناسید
من نمیخواهم دروغ بگویم اما بسیاری اوقات در مقابل وسوسه شاخ و برگ دادن به اتفاقات و موضوعات تسلیم میشوم. در واقع این کار باعث میشود نقش خودم را پررنگ کنم و روی اهمیت خودم مانور بدهم. گاهی هم دروغ میگویم تا از یک لحظه ناراحت کننده و یک احساس بد فرار کنم. واقعیت این است که من تنها نیستم. در واقع اکثریت زنان خیلی اوقات دروغ میگویند و خیلی هم راحت.
دروغ گفتن ژن دارد؟ به ارث میرسد؟
کندیس اسپنسر ۳۹ساله که مادر ۲ فرزند است، میگوید: «گاهی وقتها فکر میکنم دروغگویی در خانواده ما به صورت ارثی به نسلهای بعد میرسد. من اولینبار دروغ گفتن را از مادرم یاد گرفتم. آرامآرام فهمیدم که دروغ گفتن ماجراها و اتفاقات را زیباتر از واقعیت میکند.» اما آیا باید دروغگوییهایمان را به گردن پدرومادرمان بیندازیم؟ آن کامرون، پروفسور روانپزشکی در دانشگاه بریتیش کلمبیا میگوید: «واقعیت این است که دروغگویی بسیاربسیار شایع است و اتفاقی هم نیست که هرچند روز یکبار بیفتد، در واقع هر انسان در طول روز چندبار دروغ میگوید. چنین وضعی صرفا ناشی از یک علت نیست.» دکتر کامرون میگوید: «وقتی به بچههایمان میگوییم برای هر هدیهای که میگیرند –حتی آنهایی که دوست ندارند- تشکر کنند در واقع یک جور دروغگویی را به آنها یاد میدهیم یا وقتی دوستی با اضافه وزن زیاد داریم که از ما میپرسد آیا چاق بهنظر میرسد و ما میگوییم نه، در واقع این عادت را در او هم ایجاد میکنیم.
دروغگویی به نفع شما نیست
اما آیا دروغگویی همیشه اوضاع را سروسامان میدهد؟ دکتر کامرون به این پرسش پاسخ میدهد: «نه، واقعا اینطور نیست. خیلی وقتها دروغ میگوییم تا یک مشکل را حل کنیم اما یک مشکل بزرگتر درست کردهایم.» در این مطلب به چند دلیل عمده دروغگویی در خانمها اشاره میکنیم و در مورد هر کدام از آنها و مشکلاتی که ممکن است ایجاد کنند، صحبت میکنیم.
علت را پیدا کنید
دروغ گفتن برای کمک به یک نفر
دروغ: کتی هر روز پسرش را دیر به مدرسه میرساند. اما به جای آنکه به دفتر مدیر مدرسه برود و موضوع را توضیح بدهد، سعی میکند پسرش را یواشکی وارد کلاس کند. این جوری نمره انضباط پسرش کم نخواهد شد.
مشکل: جنیفر هاپ، متخصص روانشناسی رفتاری میگوید: «در این ماجرا پسر کتی آسیب خواهد دید. این کودک هربار کلی استرس را تحمل خواهد کرد تا بتواند بدون اینکه معلمش بفهمد وارد کلاس شود. از طرف دیگر یک بچه دبستانی آنقدر بزرگ شده است که بداند کاری که مادرش و خود او انجام میدهند درست نیست و این هم باعث میشود او دچار درگیری اخلاقی با خودش شود. اینگونه دروغگویی مادر و رفتار او قطعا پسرش را آزار خواهد داد.»
کار درست: قطعا این رفتار تکرارشونده یک علت دارد که کتی به عنوان یک انسان بالغ باید آن را حل کند و متوجه شود که چرا او و پسرش هر روز دیر میرسند، پس از پیدا کردن علت باید راهی برای برطرف کردن آن پیدا کرد.
شما حق دارید استراحت کنید
حمایت از دیگران
دروغ: دانا گاهی برای آنکه آخر هفتهها مجبور نباشد به خانه مادر پیر و تنهایش برود به دروغ به او میگوید که مجبور است این آخر هفته را سرکار بماند. گاهی بعد از یک هفته سخت، دوست دارد تعطیلیاش را در خانه و جلوی تلویزیون بگذراند نه اینکه در خانه مادرش با او حرف بزند و به او کمک کند.
مشکل: دکتر هاپ میگوید: «قطعا هر باری که دانا این کار را انجام میدهد حس بدی خواهد داشت… او هربار که یاد مادرش میافتد دچار عذاب وجدان خواهد شد چرا که فکر میکند به مادرش مدیون است و با این کار مرتکب گناه شده است.
کار درست: بهترین کار این است که دانا یک برنامه منظم برای بازدید از مادرش تنظیم کند و هربار که نمیخواهد به دیدن او برود، راستش را به او بگوید. اینگونه رابطه مادر-فرزندی آنها سالمتر خواهد شد. اگر لازم بود که به خودش استراحت بدهد و یک تعطیلات را به دیدن مادرش نرود نباید خودش را عذاب بدهد چرا که چنین نیازهایی در همه انسانها وجود دارد.
میخواهید محبوب شوید
دروغ گفتن برای مورد پذیرش قرار گرفتن
دروغ: کندیس روزهای شنبه که به سرکار میرود اتفاقات پنجشنبه و جمعه را با کلی شاخ و برگ اضافه و با چند دروغ همراه میکند تا بتواند نظر همکارانش را جلب کند: «همیشه فکر میکنم اگر چیزهای جالبی برای تعریف کردن نداشته باشم حوصله دوستان و همکارانم سر خواهد رفت. با تعریف کردن این وقایع و ساختن اتفاقات مهیجی که فقط در خیال من اتفاق افتادهاند بیشتر حس میکنم عضو یک گروه هستم و مورد پذیرش آنها قرار میگیرم.
مشکل: جولی وارد، متخصص مهارتهای ارتباطی در تورنتو میگوید: «خیلی از انسانها این هراس را دارند که اگر خود واقعیشان را به معرض نمایش بگذارند مورد پذیرش قرار نگیرند و محبوب نباشند… اما مشکل این است که اگر دروغ گفتن در این مورد لو برود قطعا با واکنش منفی شدیدی روبهرو خواهید شد. حتی اگر دروغهای شما لو هم نرود شما از آن دروغها سود نخواهید برد و در واقع حتی ضرر هم خواهید کرد، چراکه این دروغها باعث میشود که شما این حس را داشته باشید که آن چیزی که هستید خوب نیست و اینگونه اعتمادبهنفس خودتان را از دست خواهید داد.
کار درست: خودتان باشید، بیهیچ شاخ و برگ اضافه. دکتر وارد میگوید: «مطمئن باشید در هر ارتباطی تنها اگر واقعا خودتان باشید میتوانید ارتباطی عمیق و ماندگار را تجربه کنید. مطمئن باشید دروغ گفتن هر نوع ارتباطی را در طی زمان کوتاه یا بلند از بین خواهد برد.»
سپری از دروغ
دروغ گفتن برای محافظت از خود
دروغ: آن دوران کودکی سختی را گذرانده چراکه والدین او به شدت و بیمارگونه کنترلش میکردند. برای همین او برای در امان ماندن از تنبیه از سن پایین دروغ گفتن را شروع کرده است. حالا او مسئول انتشارات یک شرکت بزرگ است و هربار که کارش را اشتباه انجام میدهد سعی میکند آن را پنهان کند یا آن را به گردن دیگری میاندازد.
مشکل: خیلی از ما بهخاطر ترس از آسیب دیدن یا دور ماندن از یک وضعیت نامناسب دروغ میگوییم. ویکتوریا تالوار، محقق در دانشگاه مک گیل میگوید: «اینگونه دروغها همیشه انسان را به سمت اضطراب سوق میدهند چراکه همیشه ترس از لو رفتن دروغ وجود دارد. اینگونه دروغ گفتنها معمولا عادت میشود و با زیاد شدن تعداد آنها ممکن است جایگاه خودتان را از دست بدهید حتی ممکن است شغل یا رابطهتان را از دست رفته ببینید.
کار درست: مسئولیت کاری را که انجام میدهید، بپذیرید. راست بگویید و اگر اشتباه یا کوتاهیای کردهاید، معذرتخواهی کنید. شاید در نگاه اول این کار ترسناک بهنظر برسد اما مطمئن باشید راستگویی و صداقت شما مورد استقبال قرار خواهد گرفت.
دروغ بهتر است یا دعوا؟
دروغ گفتن برای جلوگیری از یک دعوا
دروغ: ویکی بسیار ولخرج است اما شوهرش ماریو بسیار حسابگر و حتی خسیس است، برای همین ویکی زمانی که برای خودش یک چیز گرانقیمت میخرد یا هزینهای برای یک خدمات پرداخت میکند به همسرش دروغ میگوید. گاهی میگوید اتومبیلش خراب شده و گاهی میگوید به دوستش پول قرض داده است.
مشکل: دکتر وار میگوید: «آسیبی که یک گفتوگو یا حتی یک بحث به یک رابطه میزند کمتر از آسیب دروغگویی است. اگر حس میکنید باید به همسرتان دروغ بگویید موضوع اصلی این است که یا به او اطمینان کافی ندارید یا به خودتان. چنین حالتی میتواند برای یک رابطه مرگبار باشد. شما با هر دروغی که به همسرتان میگویید یک آجر میان او و خودتان میگذارید و آرامآرام میبینید که یک دیوار میان شما قرار گرفته است.»
کار درست: بهترین کار این است که به شریک زندگیتان بگویید رفتار و دیدگاههای شما در مورد پول و خرج کردن آن متفاوت است. باید به او بگویید اگر با این مسئله با انعطاف برخورد نشود، مشکل پیش خواهد آمد. حتی اگر لازم شد برای حل مشکل به یک مشاور باتجربه مراجعه کنید.
نامزد خیالی
بحران فرار از سؤالهای تکراری
دروغ: کاتلین مدت یک سال است که از همسرش جدا شده است، دوستان او در این مورد بارها و بارها سعی کردهاند خواستگارهایی را به او معرفی کنند و دائما در حال تشویق او برای یک ازدواج جدید هستند. کاتلین تمایلی به ازدواج مجدد حداقل در حال حاضر ندارد، برای همین به دروغ به همه میگوید که یک خواستگار بسیار خوب دارد که مشغول فکر کردن برای پاسخ دادن به او است. در واقع او یک شخصیت خیالی را برای دیگران ساخته است.
مشکل: دکتر وارد میگوید: «کاتلین دروغ میگوید تا باعث شود دیگران در مورد این موضوع حرف نزنند. آیا بهتر نیست خیلی راحت به همه توضیح بدهد که در چه وضعیتی است؟ اینگونه هم دوستانش متوجه حالت روحی او خواهند شد و هم هیچ زمانی احتمال اینکه متوجه دروغگویی او شوند، وجود ندارد.»
کار درست: کاتلین از یک فرصت خوب برای پیدا کردن دوستان صمیمی مناسب استفاده نمیکند. طرح این موضوع با دوستان نزدیک میتواند به او نشان بدهد که کدام دوستش واقعا شرایط او را درک میکند حتی ممکن است او نخواهد در مورد زندگی شخصیاش با کسی صحبت کند و برای همین دوستان واقعی او باید این حالت را درک کنند و به آن احترام بگذارند.
عادتی به نام دروغ گفتن
شاید مهمترین مشکل در مورد دروغگویی این است که با هربار گفتن کار سادهتر میشود. دن آریلی، پروفسور علوم رفتاری در دانشگاه یورک میگوید: «دروغ هم اعتیادآور است. دروغ اول سخت است، دروغ دوم آسانتر و دروغهای بعدی ساده… .»جالب است بدانید که دکتر آریلی مطالعهای را انجام داده و در آن به ۲ گروه از زنان کیفهای برندی معروف و مارک تقلبی آن را داد و گفت با آن در محافل عمومی ظاهر شوند. به گروهی که کیف تقلبی در دست داشتند گفته شد که کیف آنها اصل است و به گروهی که کیف اصل داشتند گفته شد کیف آنها تقلبی است. بعدا مشخص شد آنهایی که کیف تقلبی را به اسم اصل در دست میگرفتند بسیار کمتر از آنهایی که کیف اصلی را که فکر میکردند تقلبی است درست گرفته بودند، دروغ گفتهاند.
اعتماد را نکشید
دلیل دروغگویی شما هرچه باشد (محافظت از خود یا جلوگیری از یک دعوا و …) مسئله مهم این است که آنچه را که دروغ از بین میبرد «اعتماد» است. در واقع هر دروغی که میگویید و هر دروغی که میشنوید ذرهای از اعتماد شما نسبت به طرف مقابلتان(یا او نسبت به شما) را کم میکند. دکتر کامرون میگوید: «تمام حرفها و رفتارهای ارتباطی ما با دیگران یا اعتماد میسازند یا اعتماد را تخریب میکنند. با تکذیب یک واقعیت یا ساختن یک دروغ ما اعتماد را میکشیم، به هرحال هیچ دروغگویی در جهان نیست که هیچ دروغ او فاش نشود. این را همیشه یادتان باشد که سؤال اصلی در ارتباطات شخصی شما باید این باشد که چگونه جوی از اعتماد و صداقت را شکل بدهم نه اینکه چگونه اعتماد و صداقت را از بین ببرم…»
برای اینکه کمی بیشتر صادق باشید
۱- با خودتان صادق باشید: تمایل شما به دروغ گفتن شاید ریشه در تلاش شما برای محافظت از خودتان داشته باشد اما بدانید که سپری که با دروغ ساخته شود هیچ محافظتی از شما نخواهد کرد.
۲- قانون کوچک و بزرگ: دروغهای کوچک دروغهای بزرگ بعدی را موجب میشوند. همین دروغهای کوچک بیدلیل را نگویید تا بعدا دچار مشکل دروغهای بزرگ نشوید.
۳- ببینید در مورد چه موضوعی بیشتر دروغ میگویید؛ در مورد پول خرج کردن بیشتر دروغ میگویید یا در مورد اتفاقات خیالی که برای شما افتاده است؟ در مورد این موضوع خاص اگر دروغ نگویید چه اتفاقی میافتد؟ واقعا چرا این موضوعات آنقدر مهم هستند که شما برای آنها دروغ میگویید.
۴- فرار از دعوا بهترین راهحل نیست: اگر دروغ میگویید تا از یک مشاجره و رودررویی جلوگیری کنید بدانید که هر دروغ اینگونهای شما را یک قدم از فردی که با او در ارتباط هستید دور میکند و در نهایت باعث مرگ ارتباط شما میشود.
۵- راستگویی لزوما به معنای نامهربانی نیست: شما میتوانید هم راستگو باشید و هم مهربان؛ مهربانی دروغین نه به کار شما میآید و نه به کار دیگران.