ماه میهمانی خدا به نیمه رسیده است؛ ماهی که فرشتگان، دسته دسته بین زمین و آسمان در رفت و آمدند و هالههای نور اهل ایمان را بالا میبرند، و هوا عطرآگین بال آنهاست. ناگهان، صدای هلهلهای به گوش میرسد. صدای تسبیح؛ صدای شور و نشاط عرشیان. نوری متولد میشود که از عرش تا فرش ر میگسترد و جلوه حضور این نور آسمانی، در خاندان وحی رخ مینماید. آری، امشت خانه علی(ع) و فاطمه(س) غرق در شادی تولد نخستین فرزند است. امشب تجلی حسن ازلی است که در چهره دلگشای چهارمین معصوم، حسن بن علی(ع) نمایان میشود و با آمدنش، جانها را صفایی دیگر میبخشد. مقدمش مبارک
*یا کریم آل محمد*یا کریم آل محمد*یا کریم آل محمد*یا کریم آل محمد*یا کریم آل محمد*یا کریم آل محمد
*یا کریم آل محمد*یا کریم آل محمد*یا کریم آل محمد*یا کریم آل محمد*یا کریم آل محمد*یا کریم آل محمد
زير پايش خدا غزل مي ريخت / غزلي را كه از ازل مي ريخت
آن امامي كه تا سحر امشب / روي لب هاي من غزل مي ريخت
شب شعر مرا چه شيرين كرد / بين هر واژه اي عسل مي ريخت
آن كه در جيب كودكان يتيم / قمر و زهره و زحل مي ريخت
آن كريمي كه در پياله دست / هرچه مي ريخت لم يزل مي ريخت
از هر آن كوچه اي كه رد مي شد / حسن يوسف در آن محل مي ريخت
تيغ خشمش ولي به وقت نبرد / رنگ از چهره اجل مي ريخت
شتر سرخ را به خون غلتاند / لرزه بر لشگر جمل مي ريخت
آن امامي كه روز عاشورا / از لب قاسمش عسل مي ريخت
شاعر اهلبیت حمید رضا برقعی